کلمه جو
صفحه اصلی

importer


معنی : وارد کننده
معانی دیگر : وارد کننده

انگلیسی به فارسی

وارد کننده


انگلیسی به انگلیسی

• person or company that imports goods from another country
an importer is a person, country, or business that buys goods or services from another country for use in their own country.

مترادف و متضاد

وارد کننده (اسم)
importer

shipper


Synonyms: international merchant, foreign buyer


جملات نمونه

1. He is an importer of African foodstuffs.
[ترجمه ترگمان]او وارد کننده مواد غذایی آفریقایی می شود
[ترجمه گوگل]او وارد کننده مواد غذایی آفریقایی است

2. The United States is a net importer of beef .
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده وارد کننده اصلی گوشت گاو است
[ترجمه گوگل]ایالات متحده یک وارد کننده خالص گوشت گاو است

3. He is the sole importer of this product, and he certainly thinks he's onto a winner.
[ترجمه ترگمان]او تنها وارد کننده این محصول است و او قطعا فکر می کند که برنده یک برنده است
[ترجمه گوگل]او تنها وارد کننده این محصول است و مطمئنا فکر می کند او برنده است

4. Canada is now a substantial net importer of medicines .
[ترجمه ترگمان]کانادا اکنون وارد کننده اصلی دارویی شده است
[ترجمه گوگل]کانادا در حال حاضر یک وارد کننده معتبر مواد مخدر است

5. The importer signifies his acceptance to future payment by signing his name across the bill's face.
[ترجمه ترگمان]وارد کننده بر پذیرش خود با پرداخت آینده از طریق امضای نام خود در صورت لایحه تاکید می کند
[ترجمه گوگل]وارد کننده نشان می دهد پذیرش خود را به پرداخت های آینده با امضای نام خود را در سراسر صورت لایحه

6. An importer might be able to make payment in his own domestic currency if this is acceptable to the exporter.
[ترجمه ترگمان]یک وارد کننده ممکن است قادر به پرداخت پول داخلی خودش باشد اگر این کار برای صادرکننده قابل قبول باشد
[ترجمه گوگل]یک وارد کننده ممکن است بتواند در ارز داخلی خود پرداخت کند، اگر این برای صادر کننده قابل قبول است

7. This has helped make it a big importer of garbage.
[ترجمه ترگمان]این به تبدیل شدن به یک وارد کننده بزرگ زباله کمک کرده است
[ترجمه گوگل]این کمک کرده است که آن وارد کننده بزرگ زباله است

8. Timbmet is the uk's second largest wood importer.
[ترجمه ترگمان]Timbmet دومین وارد کننده بزرگ چوبی انگلستان است
[ترجمه گوگل]Timbmet دومین وارد کننده چوب در جهان است

9. If the own-brander or importer is being sued, then the years run from when he supplied the product.
[ترجمه ترگمان]اگر وارد کننده یا وارد کننده خود تحت پی گرد قانونی قرار گیرد، پس سال ها از زمانی که او محصول را تامین می کند، اجرا می شود
[ترجمه گوگل]اگر نام تجاری خود یا وارد کننده مورد تقاضا قرار بگیرد، سالها از زمانی که محصول خود را عرضه می کند، اجرا می شود

10. Dixon hopes to become a big importer of motorcycle clothing and accessories, too.
[ترجمه ترگمان]دیکسون امیدوار است وارد کننده بزرگ لباس و لوازم جانبی موتور شود
[ترجمه گوگل]دیکسون امیدوار است که وارد کننده بزرگ لوازم جانبی موتور سیکلت نیز شود

11. An importer gets his own bank to guarantee payment by issuing a letter of credit.
[ترجمه ترگمان]یک وارد کننده بانک خود را وادار به تضمین پرداخت با صدور یک نامه اعتبار می کند
[ترجمه گوگل]یک وارد کننده می تواند بانک خود را برای تضمین پرداخت با صدور اعتبار نامه دریافت کند

12. The guarantor's name is obtained by the importer.
[ترجمه ترگمان]نام تضمینی توسط وارد کننده بدست می آید
[ترجمه گوگل]نام گاراننده توسط وارد کننده به دست آمده است

13. Frequently the sales tax is levied on the importer or the manufacturer because it is easier to collect at source.
[ترجمه ترگمان]اغلب مالیات بر فروش بر وارد کننده یا تولید کننده وضع می شود زیرا جمع آوری در منبع آسان تر است
[ترجمه گوگل]اغلب مالیات بر فروش وارد کننده یا سازنده است، زیرا که در منبع جمع آوری آسان تر است

14. Kent also seems to have been the major importer of garnet, although the actual amount that survives has not been quantified.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد کنت وارد کننده اصلی گارنت بوده است، اگرچه مقدار واقعی باقی مانده هنوز تعیین نشده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد کنت نیز بزرگترین وارد کننده گارنت بوده است، گرچه مقدار واقعی که باقی مانده است، مقدار آن مشخص نشده است

پیشنهاد کاربران

واردات، واردکننده


کلمات دیگر: