کلمه جو
صفحه اصلی

hakim


معنی : سایس
معانی دیگر : (عربی) حکیم، حکیم باشی (پزشک محلی)، (عربی - در برخی کشورهای مسلمان) حکمران، قاضی

انگلیسی به فارسی

(عربی) حکیم، حکیمباشی (پزشک محلی)


(عربی - در برخی کشورهای مسلمان) حکمران، قاضی


هق هق، سایس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in Muslim countries, a physician or a wise man.
اسم ( noun )
• : تعریف: a Muslim judge, ruler, or governor.

• muslim doctor who uses traditional medications (also hakeem)

مترادف و متضاد

سایس (اسم)
governor, ruler, sovereign, diplomat, politician, statesman, hakim


کلمات دیگر: