کلمه جو
صفحه اصلی

imperialism


معنی : امپریالیسم، استعمار طلبی، حکومت امپراتوری
معانی دیگر : جهان جویی، جهانگشایی، امپراتوری گرایی

انگلیسی به فارسی

حکومت امپراتوری، استعمار طلبی، امپریالیسم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: imperialist (adj.), imperialistic (adj.), imperialistically (adv.), imperialist (n.)
(1) تعریف: the policy of extending the rule or authority of one nation over others by territorial acquisition or through economic or political dominance.

(2) تعریف: advocacy of such a policy or of the interests of a particular empire.

(3) تعریف: the governmental system and practices of an empire.

• practice of expanding the authority and power of a country by acquiring territory or dominating the economic and political systems of other countries; empire's system of government
imperialism is a system in which a rich and powerful country controls other countries.

مترادف و متضاد

امپریالیسم (اسم)
imperialism

استعمار طلبی (اسم)
imperialism

حکومت امپراتوری (اسم)
imperialism

جملات نمونه

1. a lackey of imperialism
نوکر امپریالیسم

2. They held the imperialism in contempt.
[ترجمه ترگمان]They را تحقیر می کردند
[ترجمه گوگل]آنها امپریالیسم را تحقیر کردند

3. She accused the United States of economic imperialism.
[ترجمه ترگمان]او ایالات متحده را به امپریالیسم اقتصادی متهم کرد
[ترجمه گوگل]او ایالات متحده امپریالیسم اقتصادی را متهم کرد

4. The dark days when imperialism could carve up the world at will are gone for ever.
[ترجمه ترگمان]روزه ای تاریک که امپریالیسم در جهان حک مفرما خواهد شد، برای همیشه باقی خواهد ماند
[ترجمه گوگل]روزهای تاریک زمانی که امپریالیسم می توانست جهان را در خلال حکومت برشمارد، برای همیشه از بین می رود

5. Plunder is the very nature of imperialism.
[ترجمه ترگمان]plunder طبیعت امپریالیسم است
[ترجمه گوگل]غارت، ماهیت امپریالیسم است

6. Imperialism has not been able to subjugate China.
[ترجمه ترگمان]امپریالیسم قادر به کنترل چین نبوده است
[ترجمه گوگل]امپریالیسم نتوانسته است چین را تحت الشعاع قرار دهد

7. The USA is often accused of cultural imperialism.
[ترجمه ترگمان]آمریکا اغلب به امپریالیسم فرهنگی متهم می شود
[ترجمه گوگل]ایالات متحده آمریکا اغلب به امپریالیسم فرهنگی متهم می شود

8. Imperialism focused on one or two natural resources, thus creating a homogeneous agricultural proletariat, all doing the same labouring job.
[ترجمه ترگمان]امپریالیسم بر روی یک یا دو منبع طبیعی تمرکز داشت، در نتیجه یک کارگر کشاورزی همگن ایجاد کرد، که همگی کار کارگران را انجام می دادند
[ترجمه گوگل]امپریالیسم بر یک یا دو منبع طبیعی متمرکز بود، بنابراین یک پرولتاریای کشاورزی همگن ایجاد کرد، همه کار مشابهی را انجام می دادند

9. Psychic imperialism is not my style.
[ترجمه ترگمان]امپریالیسم Psychic سبک من نیست
[ترجمه گوگل]امپریالیسم روانشناسی سبک من نیست

10. He had been reading Lenin's Imperialism: The highest stage of capitalism, and his ideological position had hardened.
[ترجمه ترگمان]امپریالیسم Lenin را خوانده بود: عالی ترین مرحله سرمایه داری، و موقعیت ایدئولوژیکی او سخت شده بود
[ترجمه گوگل]او امپریالیسم لنین را خوانده بود: بالاترین مرحله سرمایه داری، و موقعیت ایدئولوژیک او سخت تر شده است

11. This essentially political definition of imperialism is not shared by Lenin.
[ترجمه ترگمان]این تعریف اساسا سیاسی از امپریالیسم توسط لنین به اشتراک گذاشته نمی شود
[ترجمه گوگل]این تعریف سیاسی اساسا از امپریالیسم توسط لنین به اشتراک گذاشته نشده است

12. Was it genocide or economic imperialism that led to their disappearance?
[ترجمه ترگمان]آیا آن قتل عام یا امپریالیسم اقتصادی بود که منجر به ناپدید شدن آن ها شد؟
[ترجمه گوگل]آیا نسل کشی یا امپریالیسم اقتصادی بود که منجر به ناپدید شدن آنها شد؟

13. Yet the impulse towards imperialism and war was not so much psychological as structural in origin.
[ترجمه ترگمان]با این حال، انگیزه ای که به سوی امپریالیسم و جنگ به وجود آمده بود، آن قدرها هم از لحاظ روانشناسی سیاسی نبود
[ترجمه گوگل]با این حال، انگیزه ای نسبت به امپریالیسم و ​​جنگ، روانشناختی به اندازه ساختاری در اصل نیست

14. In the nineteenth century, economic expansion through imperialism was seen as the panacea for the mounting social problems.
[ترجمه ترگمان]در قرن نوزدهم توسعه اقتصادی از طریق امپریالیسم به عنوان panacea برای مشکلات اجتماعی رو به بالا تلقی می شد
[ترجمه گوگل]در قرن نوزدهم، گسترش اقتصادی از طریق امپریالیسم به عنوان پانزدهایی برای مشکلات اجتماعی در حال افزایش بود

15. The realistic alternative is to disarm imperialism by overthrowing it in its main bastions.
[ترجمه ترگمان]جایگزین واقع گرایانه آن است که امپریالیسم را با واژگون کردن آن در استحکامات اصلی خود خلع سلاح کند
[ترجمه گوگل]جایگزین واقع بینانه این است که امپریالیسم را با سرنگونی آن در حوزه های اصلی آن، بمانیم

پیشنهاد کاربران

جهان سالاری

جهان خواری

حهان خواری

سلطه طلبی

برگرفته از امپراتوری به معنی هر نوع سلطه

1 : a policy or practice by which a country increases its power by gaining control over other areas of the world

◀️British imperialism created the enormous British Empire.



2 : the effect that a powerful country or group of countries has in changing or influencing the way people live in other, poorer countries

◀️Western imperialism
◀️economic/cultural imperialism


کلمات دیگر: