1. It was still burning, but not towards the hayfield.
[ترجمه ترگمان]هنوز می سوخت، اما نه به سوی یونجه زار
[ترجمه گوگل]هنوز هم سوزانده شد، اما نه به سمت حصار
2. They went into a hayfield to have some sport and play.
[ترجمه ترگمان]به سوی یونجه رفتند تا ورزش کنند و بازی کنند
[ترجمه گوگل]آنها به ورزش و بازی علاقه مند شدند
3. There's a big hayfield up near Buxton. You know where Buxton is?
[ترجمه ترگمان]یک یونجه بزرگ نزدیک بکستون هست شما می دانید که بکستون کجاست؟
[ترجمه گوگل]یک بوته بزرگ در نزدیکی باکستون وجود دارد شما می دانید کجا بوکسون است؟
4. So the animals trooped down to the hayfield to begin the harvest, and when they came back in the evening it was noticed that the milk had disappeared.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب حیوانات دسته جمعی به سوی یونجه زار رفتند تا برداشت محصول را آغاز کنند و وقتی که شب فرا رسید متوجه شد که شیر ناپدید شده است
[ترجمه گوگل]بنابراین حیوانات به سمت حصار می افتادند تا برداشت را آغاز کنند، و زمانی که آنها در شب ظاهر شدند، متوجه شد که شیر ناپدید شده است
5. Around them women and men and children worked in the hayfield, gathering and loading, raking and stacking.
[ترجمه ترگمان]زنان و مردان و کودکان در مزارع یونجه، جمع آوری، بار کردن، و انباشتن، کار می کردند
[ترجمه گوگل]در اطراف آنها زنان و مردان و کودکان در حوضچه کار می کردند، جمع آوری و بارگذاری، چنگ زدن و جمع کردن
6. Red walks the fields and back-roads, cheap compass in hand. Looking for a certain hayfield .
[ترجمه ترگمان]قرمز راه مزرعه ها و پشت جاده ها، قطب نمای ارزان قیمت در دست را پیاده می کند به دنبال یک یونجه زار خاص گشت
[ترجمه گوگل]رد رشته زمین ها و جاده های عقب، قطب نما ارزان در دست است به دنبال یک hayfield خاص
7. Tom, just cut his arm with a scythe, tumbled on it in the hayfield.
[ترجمه ترگمان]تام فقط بازویش را با داس قطع کرد و به سوی یونجه زار رفت
[ترجمه گوگل]تام، فقط بازوی خود را با یک اسکیت، بر روی آن در hayfield افتاد
8. A few days later, however, changed his mind on the hayfield, he admitted that night he was very excited about the completion oft he game when we are all fair.
[ترجمه ترگمان]با این همه، چند روز بعد، به سوی یونجه زار فکر کرد، و اعتراف کرد که شب قبل از اینکه همه ما منصف باشیم، خیلی هیجان زده است
[ترجمه گوگل]چند روز بعد، با این حال، ذهن خود را در هیفیلد تغییر داد، او اعتراف کرد که او بسیار هیجان زده در مورد اتمام بازی او زمانی که همه ما عادلانه است
9. Red walks the fields and back - roads, cheap compass hand. Looking for a certain hayfield.
[ترجمه ترگمان]قرمز راه مزرعه ها و پشت جاده ها را می پیماید، دست قطب نمای ارزان قیمت به دنبال یک یونجه زار خاص گشت
[ترجمه گوگل]سرخ به زمین و پشت می رود - جاده ها، دست کمپس ارزان به دنبال یک hayfield خاص
10. 'Now, comrades, ' cried Snowball, throwing down the paint-brush, 'to the hayfield!
[ترجمه ترگمان]اسنوبال در حالی که قلم مو را پایین می انداخت فریاد زد: حالا رفقا، یونجه، پیش یونجه زار!
[ترجمه گوگل]'حالا، رفقا،' گلوله برفی گریه کرد، پرتاب کردن رنگ برس، 'به هویج!
11. Or, tired of lying still, he goes to the hayfield, or to the forest for mushrooms, to take longer walks beside the river.
[ترجمه ترگمان]یا، خسته از دروغ گفتن، به سوی یونجه زار می رود، یا به جنگل برای قارچ، که دیگر در کنار رودخانه قدم بردارد
[ترجمه گوگل]یا، خسته از دروغ گفتن هنوز، به حوضچه یا قارچ برای جنگل می رود، برای پیاده روی طولانی در کنار رودخانه