1. She was a mean old harridan.
[ترجمه ترگمان]اون یه پیرزن زشت بود
[ترجمه گوگل]او یک هار دین قدیمی بود
2. A doormat for that bullying old harridan to wipe her feet on.
[ترجمه ترگمان]یه پادری واسه اون پیرزن عوضی که داشت پاهاش رو پاک می کرد
[ترجمه گوگل]یک دستمال کاغذی برای آن قلدری هارگریان قدیمی برای پاک کردن پا روی آن
3. Harridan women employed in the so-called service industries.
[ترجمه ترگمان]زنانی که در صنایع خدماتی به اصطلاح خدماتی استخدام شده اند
[ترجمه گوگل]زنان هارگریان در صنایع به اصطلاح خدماتی مشغول به کار شدند
4. I can be an old harridan but I try to be controlled.
[ترجمه ترگمان]من می تونم یه پیرزن پیر باشم ولی سعی می کنم کنترلشون کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم یک harridan قدیمی باشم اما من سعی می کنم کنترل شود
5. Hard to believe that this scrawny, hatchet-faced harridan was Lily's sister, but yes, somehow she bore the traces which marked one who had had the love – however unrequited – of a powerful witch.
[ترجمه ترگمان]خیلی سخته که باور کنم این پیرزن scrawny، خواهر لی لی بود، اما بله، به هر حال نشانه هایی بود که نشانه عشق بود - هر یک از یک طرفه یک طرفه - یک جادوگر قدرتمند
[ترجمه گوگل]به سختی اعتقاد بر این بود که این هری راد، چهره ای که به صورت چسبیده بود، خواهرش لیلی بود، اما بله، به نحوی او ردیابی هایی را نشان می دهد که نشان دهنده کسی است که دوست داشتنی است - با این حال بدون رضایت - یک جادوگر قدرتمند
6. Harridan! You'll see no mercy from me.
[ترجمه ترگمان]! harridan - - - - - - - تو هیچ رحمی از من نخواهی دید
[ترجمه گوگل]هار ریدن! شما از من رحمت نخواهید دید
7. Approaching the lodging house it looks as if the old harridan has got a gang together to repel unwelcome boarders.
[ترجمه ترگمان]دارد به خانه نزدیک می شود انگار که پیرزن زشت با هم دسته دسته از boarders را دفع می کند
[ترجمه گوگل]نزدیک شدن به خانه خوابگاه، به نظر میرسد که هارگریان قدیمی یک باند را برای کنار گذاشتن مرزهای ناخواسته داشته باشد
8. Sometimes she seemed such a gullible innocent, sometimes she was an infuriating harridan, sometimes a malevolent witch.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها یک پیرزن ساده لوح به نظر می رسید، گاهی او یک پیرزن زشت بود، گاهی یک جادوگر شرور
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او به نظر می رسد چنین بی گناه عجیب و غریب، گاهی اوقات یک harridan مخرب، گاهی اوقات یک جادوگر خشونت آمیز است
9. He reached for the lamp a second time, feeling the bed shake as the harridan prepared to make her escape.
[ترجمه ترگمان]برای بار دوم به طرف چراغ رفت، و احساس کرد که تخت خواب به او دست می دهد، که پیرزن را آماده فرار کرده بود
[ترجمه گوگل]او برای دومین بار به لامپ رسید، احساس تخت خواب را به عنوان هری ردن آماده برای فرار او
10. I've always considered myself a pretty easy-going parent, and yet here they are telling me I'm a nay-saying harridan.
[ترجمه ترگمان]من همیشه خودم را یک پدر خیلی راحت تصور می کردم، و با این حال، آن ها دارند به من می گویند که من یک زن بد اخلاقی هستم
[ترجمه گوگل]من همیشه خودم را پدر و مادر خیلی آسان در نظر گرفته ام، و در عین حال در اینجا آنها به من می گویند من یک هری راان نیستم
11. The nearest well was south and west of the Harridan so they set off in that direction the bells on their collars ringing merrily with every step. No one paid them any mind.
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین چاه، جنوب و غرب of بود، بنابراین در آن جهت زنگ های کلیسا را که با هر قدم به صدا در می آمدند به صدا در می آوردند هیچ کس به آن ها اهمیت نمی داد
[ترجمه گوگل]نزدیکترین غار به جنوب و غربی هری ردان بود، به طوری که آنها در آن مسیر زنگ های روی یقه های خود را با هر مرحله ای به صدا می زدند هیچ کس هیچ ذهنیتی را پرداخت نکرده است
12. How, from a jolly, affectionate person she had become a harridan, constantly nagging at him to improve himself.
[ترجمه ترگمان]چه طور، با یک آدم مهربان و مهربان، پیرزن زشت شده بود، مدام به او نق می زد که خودش را بهتر کند
[ترجمه گوگل]چطور، از یک مهربان، مهربان شخص او تبدیل به یک harridan، دائما nagging به او برای بهبود خود را