1. They took cash in lieu of the prize they had won.
[ترجمه ترگمان]آن ها به جای جایزه ای که برده بودند، پول نقد داشتند
[ترجمه گوگل]آنها پول نقد را جای جایزه ای که آنها برنده شده بودند گرفتند
2. A 10 percent service charge is added in lieu of tipping.
[ترجمه ترگمان]۱۰ درصد از هزینه خدمات به جای پول دادن اضافه می شود
[ترجمه گوگل]10 درصد هزینه سرویس اضافه شده است
3. Enter, then, one expects, the lodging agreement in lieu of the previously favoured licence agreement.
[ترجمه ترگمان]در اینصورت، یک انتظار، توافقنامه اقامت به جای توافق نامه مجوز مورد نظر قبلی، مورد انتظار است
[ترجمه گوگل]وارد کنید، سپس، انتظار می رود، موافقت نامه مسکن به جای توافق نامه مجوز قبلا مورد علاقه
4. In lieu of massive press conferences, he preferred more informal sessions with the media.
[ترجمه ترگمان]وی به جای کنفرانس های مطبوعاتی گسترده، جلسات غیررسمی تری با رسانه ها را ترجیح داد
[ترجمه گوگل]به جای کنفرانس های مطبوعاتی عظیم، او بیشتر جلسات غیر رسمی را با رسانه ها ترجیح داد
5. Isiah Chestnut, has been discharged in lieu of a court-martial.
[ترجمه ترگمان]Isiah Chestnut به جای دادگاه نظامی اخراج شده است
[ترجمه گوگل]Isiah Chestnut، به جای یک ارتش دادگاه رها شده است
6. In lieu of a dance, you can always ask that cute girl or guy to join you for a duet.
[ترجمه ترگمان]به جای رقص، تو همیشه می تونی از اون دختر ناز و guy دعوت کنی که به خاطر یه آواز دسته جمعی به تو ملحق شه
[ترجمه گوگل]به جای یک رقص، همیشه می توانید از آن دختر یا پسر خوشگل بخواهید که برای یک دوئیت به شما بپیوندد
7. James was held in lieu of $ 100,000 bail.
[ترجمه ترگمان]جیمز به جای ۱۰۰،۰۰۰ دلار به قید وثیقه آزاد شد
[ترجمه گوگل]جیمز به جای 100 هزار دلار وثیقه برگزار شد
8. The law requires a charge to be made in lieu of depreciation for all assets financed from loans.
[ترجمه ترگمان]این قانون نیازمند هزینه ای است که به جای استهلاک همه دارایی ها از وام گرفته شود
[ترجمه گوگل]این قانون مستلزم اتهاماتی است که به جای استهلاک برای همه دارایی هایی که از وام ها تامین می شود، ساخته می شود
9. In lieu of real out-of-town travel, Kingfisher fills the bill nicely.
[ترجمه ترگمان]به جای سفر خارج از شهر، ماهی خوراک این لایحه را به خوبی پر می کند
[ترجمه گوگل]Kingfisher به جای سفر واقعی خارج از شهر، به خوبی لایحه را پر می کند
10. He remains in the Orange County Jail in lieu of $ 250, 000 bond.
[ترجمه ترگمان]او به جای ۲۵۰ هزار دلار در زندان بخش آرنج باقی می ماند
[ترجمه گوگل]او در جایگاه زندان نارنجی قرار دارد و نه مبلغ 250،000 دالر
11. She was being held in lieu of $40,000 bail.
[ترجمه ترگمان]او به جای ۴۰،۰۰۰ دلار به قید وثیقه آزاد شد
[ترجمه گوگل]او به جای 40،000 دلار به عنوان وثیقه برگزار شد
12. In lieu of a policy, most political decisions were dictated by military necessity.
[ترجمه ترگمان]به جای یک سیاست، اغلب تصمیمات سیاسی با ضرورت نظامی دیکته شده بودند
[ترجمه گوگل]در عوض یک سیاست، اکثر تصمیمات سیاسی توسط ضرورت نظامی دیکته شد
13. He is being held in lieu of $ 1 million bail.
[ترجمه ترگمان]او به جای یک میلیون دلار به قید وثیقه آزاد می شود
[ترجمه گوگل]او به جای 1 میلیون دلار از وثیقه نگهداری می شود
14. It also excludes shares issued in lieu of dividend from counting towards the limitations.
[ترجمه ترگمان]همچنین، سهام صادر شده به جای سود سهام از شمارش به سمت محدودیت ها را مستثنی می کند
[ترجمه گوگل]همچنین سهامی که به جای سود سهام صادر می شوند از شمارش محدودیت ها خارج می شود