1. Her hobbies are music, reading and handicraft.
[ترجمه ترگمان]سرگرمی های او موسیقی، خواندن و صنایع دستی است
[ترجمه گوگل]سرگرمی های او موسیقی، خواندن و صنایع دستی است
2. It is known for its handicraft products.
[ترجمه ترگمان]آن به خاطر محصولات صنایع دستی معروف است
[ترجمه گوگل]برای محصولات صنایع دستی آن شناخته شده است
3. The delicate handicraft works will not bear rough handling.
[ترجمه ترگمان]کاره ای دستی ظریف، حمل و نقل خشن را تحمل نخواهند کرد
[ترجمه گوگل]کارهای ظریف صنایع دستی رفتارهای خشن را تحمل نخواهند کرد
4. Mrs Curdle had learnt this handicraft as a young girl and was an expert.
[ترجمه ترگمان]خانم curdle این صنعت را به عنوان یک دختر جوان یاد گرفته بود و متخصص این کار بود
[ترجمه گوگل]خانم Curdle این صنایع دستی را به عنوان یک دختر جوان آموخته بود و متخصص بود
5. Emma Lee lives in Liverpool and enjoys reading, handicraft and playing the keyboard.
[ترجمه ترگمان]اما لی در لیورپول زندگی می کند و از خواندن، صنایع دستی و نواختن پیانو لذت می برد
[ترجمه گوگل]اما لی در لیورپول زندگی می کند و از خواندن، دستکاری و بازی کردن با صفحه کلید لذت می برد
6. Technical progress makes regional production gives handicraft industry of Chinese generation privately owned show new characteristic.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت فنی باعث می شود که تولید منطقه ای صنعت تولید صنایع دستی چینی تولید کند که مالکیت خصوصی آن ها را به خود اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]پیشرفت تکنولوژی باعث می شود تولید منطقه ای به صنعت صنایع دستی نسل چینی اختصاص داده شود
7. She bought this miserable handicraft from the old lady.
[ترجمه ترگمان]او این صنایع دستی و دستی را که از آن پیرزن بود خرید
[ترجمه گوگل]او این دستبند بدبخت را از بانوی پیر خرید
8. As a traditional pattern of handicraft production, folk craft is greatly fruitful and has a wide range of cultural coverage.
[ترجمه ترگمان]هنر مردمی به عنوان یک الگوی سنتی تولید صنایع دستی، تا حد زیادی مثمر ثمر بوده است و طیف گسترده ای از پوشش فرهنگی را در بر دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک الگوی سنتی تولید صنایع دستی، صنایع عامیانه بسیار سودمند است و طیف گسترده ای از پوشش های فرهنگی دارد
9. Glassware of attractive appearance can Be appreciated as handicraft articles.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های ظاهر جذاب را می توان به عنوان لوازم دستی مورد تحسین قرار داد
[ترجمه گوگل]ظروف شیشه ای از ظاهر جذاب می تواند به عنوان مقالات صنایع دستی قدردانی شود
10. Almost all of the valuable handicraft articles are there.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه اشیا دستی گران بها در آنجا هستند
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام مقالات با ارزش دستبند وجود دارد
11. It might be an industrial product or a handicraft commodity.
[ترجمه ترگمان]آن ممکن است یک محصول صنعتی یا یک کالای صنایع دستی باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است یک محصول صنعتی یا یک کالا صنایع دستی باشد
12. The handicraft draws the cloth of various topic up the oil painting, plank over a long period of time up oil painting, several nations of the boom europe, American etc. and region.
[ترجمه ترگمان]این صنایع دستی، تاروپود موضوع مختلف نقاشی نفتی، الوار را بر روی یک دوره طولانی از زمان نقاشی روغن، چندین کشور از جمله اروپا، آمریکا و غیره ترسیم می کند
[ترجمه گوگل]صنایع دستی نقوش نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی نقاشی
13. Traditional handicraft techniques are being steadily improved.
[ترجمه ترگمان]روش های سنتی صنایع دستی به طور پیوسته بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]تکنیک های صنایع دستی سنتی به طور مداوم بهبود می یابند
14. This company began to develop the woodcarving handicraft, the productalready obtains the market good appraisal.
[ترجمه ترگمان]این شرکت شروع به توسعه صنایع دستی woodcarving کرد که productalready مهارت خوبی برای بازار به دست می آورد
[ترجمه گوگل]این شرکت شروع به توسعه صنایع دستی چوبکاری کرد، محصول را در حال حاضر به ارزیابی خوب بازار می رساند