کلمه جو
صفحه اصلی

jink


معنی : طفره، شوخی، گریز، لطفه، طفره رفتن، بسرعت حرکت کردن، بسرعت چرخ زدن
معانی دیگر : (انگلیس)، دویدن و جاخالی دادن، سرحال، بسرعت چر  زدن

انگلیسی به فارسی

طفره، گریز، شوخی، لطفه، شوخی، سرحال، بسرعت حرکت کردن، بسرعت چرخ زدن، طفره رفتن


جینک، طفره، گریز، شوخی، لطفه، طفره رفتن، بسرعت حرکت کردن، بسرعت چرخ زدن


انگلیسی به انگلیسی

• quick evasive motion, dodge
move in a quick manner so as to avoid something (i.e. a collision), dodge; cause someone or something to move in quick dodging movements

مترادف و متضاد

طفره (اسم)
hop, evasion, equivocation, jink, avoidance, elusion, subterfuge, runaround, jump, leap, gambol, gambado, put-off

شوخی (اسم)
sport, game, fun, spree, raillery, quiz, jink, drollery, persiflage, jape, bob, joke, prank, humor, jest, bon mot, facetiae, curvet, gig, lark, funny bone, pleasantry, jocosity, waggery, witticism, laverock

گریز (اسم)
escape, scuttle, allusion, getaway, evasion, flight, digression, jink, elusion, subterfuge, gink, guy, scamper, escapement, desertion, loup, truancy, sidestep

لطفه (اسم)
jink

طفره رفتن (فعل)
dodge, avoid, elude, evade, shirk, jink, prevaricate, equivocate, parry, put by

بسرعت حرکت کردن (فعل)
dart, jink, streak

به سرعت چرخ زدن (فعل)
jink

جملات نمونه

1. As they reached the start-finish line Prost jinked right and drew abreast.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به خط پایان - finish رسیدند، Prost jinked راست ایستاد و به سمت راست حرکت کرد
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها به خط پایان شروع کردند، پروست به سمت راست حرکت کرد و به سمت راست حرکت کرد

2. He jinked left, then right, throwing the plane into steep and sudden turns.
[ترجمه ترگمان]او از چپ به راست به چپ و راست می رود، سپس با سرعت هواپیما را به سوی شیب تند و ناگهانی می اندازد
[ترجمه گوگل]او به سمت چپ و سپس سمت راست حرکت کرد و هواپیما را به چرخشهای شدید و ناگهانی پرتاب کرد

3. Even then I jinked from side to side as I pulled the hood back.
[ترجمه ترگمان]حتی بعد از اینکه کاپوت را عقب کشیدم کنار هم ایستادم
[ترجمه گوگل]حتی بعد از آنکه من کلاه را برداشتم، از سمت به سمت چپ زدم

4. Swifts jinked and swooped in the enclosed space with the grace of dolphins.
[ترجمه ترگمان]swifts jinked (swifts jinked)و با لطف دلفین ها، در فضای سرپوشیده به پرواز در آمدند
[ترجمه گوگل]جابجایی ها در فضای محصور با فریب دلفین ها جینک شده اند

5. He rushes me, and I jink and move, almost too late.
[ترجمه ترگمان]او به من نزدیک می شود و من به سرعت حرکت می کنم و تقریبا تا دیر وقت حرکت می کنم
[ترجمه گوگل]او مرا میسوزاند و من تقریبا خیلی دیر میروم و حرکت میکنم

6. While the incident curbed her wilder high jinks, Diana was always game for a dare.
[ترجمه ترگمان]در حالی که این حادثه jinks و wilder او را از بین برده بود، دیانا همیشه به خاطر جرات بازی می کرد
[ترجمه گوگل]در حالی که این حادثه موجب غرور وحشیانه او شد، دیانا همیشه جرات داشت

7. Then the ship would jink even closer in to a prosperous hilly suburb, if possible, to offload the terror Scouts.
[ترجمه ترگمان]بعد کشتی حتی اگر امکان داشت، حتی اگر امکان داشت، به ناحیه کوهستانی پر رونق نزدیک تر می شد تا the وحشت را تخلیه کند
[ترجمه گوگل]پس از آن، کشتی ممکن است حتی به جایی نزدیکتر به حومه ای پر از تپه ای رسیده باشد، در صورت امکان، برای خلع سلاح تروریست ها

8. He jinked and tried a burst at long range, but the Halberstadt was diving hard now and pulling away.
[ترجمه ترگمان]از فاصله دور دست کشید و سعی کرد از فاصله دور منفجر شود، اما the به شدت شیرجه می زد و بیرون می کشید
[ترجمه گوگل]او با زدن و سقوط در دامنه وسیعی سقوط کرد، اما هالبراشتات اکنون سخت و غرق شد و از بین رفت

9. Sprint and jink though the gazelle may, there is nothing to deflect the cheetah from the chase.
[ترجمه ترگمان]دو سرعت و jink هر چند که زال ممکن است، چیزی برای منحرف کردن یوزپلنگ از شکار وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هرچند که ممکن است گازلین با سرعت و دقت حرکت کند، هیچ چیزی برای نابود کردن یتیم از تعقیب وجود ندارد

10. Then we get the jink, right?
[ترجمه ترگمان]پس دیگه بسه دیگه، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]پس ما جینک می گیریم، درست است؟

11. George Best's most replayed goal is his jink and sprint past a Sheffield United defence to score for Manchester United in the 1971-72 season, although by then his career was in decline.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۱ - ۷۲ پس از گذشت ۷۲ سال از منچستر یونایتد به منچستر یونایتد رسید، اما پس از آن دوران ریاست جمهوری او کاهش یافت
[ترجمه گوگل]بهترین بازی جرج بهترین بهترین گلزن او است و در دوران بازنشستگی شفیلد یونایتد برای منچستر یونایتد در فصل 1971-72 به ثمر رساند، هر چند که در آن زمان حرفه او در حال کاهش بود

12. When Sweden were going forward, attackers would jink, pivot and snipe and the British curtain would become torn.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سوئد به سمت جلو پیش می رفت، مهاجمان jink، محور و نوک درازها و پرده انگلستان پاره می شدند
[ترجمه گوگل]زمانی که سوئد در حال پیشروی بود، مهاجمان در حال حرص خوردن، چرخش و لگد زدن بودند و پرده بریتانیا پاره شد

13. You're being targeted from long-range! Jink !
[ترجمه ترگمان]تو از فاصله دور هدف قرار گرفتی! jink - - - - - - -
[ترجمه گوگل]شما از بلند پروازانه هدف گرفته اید! جینک!

14. Dot realized she'd already left to visit the man who was a gutless jink.
[ترجمه ترگمان]دات متوجه شد که از همین الان رفته به دیدن مردی که اون ور پرسه می زد
[ترجمه گوگل]نقطه متوجه شد که او قبلا به آنجا رفته است تا از مردی که یک جینک بیگانه بود بازدید کند


کلمات دیگر: