1. The author finds out the imbricate thrust structure within low Jurassic series in Qidam basin Lenghu 5 fold core and considers the structure formed in late Yanshan movement.
[ترجمه ترگمان]نویسنده ساختار thrust را در سری ژوراسیک کم در هسته Qidam Lenghu ۵ fold پیدا کرده و ساختار تشکیل شده در جنبش Yanshan را در نظر گرفته است
[ترجمه گوگل]این نویسنده ساختار نیروی جاذب را در سری ژوراسیک پایین در حوضه قدیام Lenghu 5 برابر هسته و ساختار تشکیل شده در جنبش اواخر یانسان را در بر می گیرد
2. On the section, the imbricate thrust zone is situated below the front margin of the triangular-zone structure, and they are overlapping distributed on plane.
[ترجمه ترگمان]در این بخش، ناحیه thrust imbricate در زیر حاشیه جلویی ساختار منطقه مثلثی شکل قرار دارد و با هم پوشانی دارند
[ترجمه گوگل]در بخش، منطقه محرکه جاذب در زیر حاشیه جلو ساختار منطقه مثلثی قرار دارد و آنها همپوشانی را در هواپیما توزیع می کنند
3. The structural types mainly are fault-related folds, imbricate structure and fault delta zone.
[ترجمه ترگمان]انواع ساختاری عمدتا شامل چین های مربوط به گسل، ساختار imbricate و منطقه دلتای مقصر هستند
[ترجمه گوگل]انواع ساختاری عمدتا بسته به نوع گسل، ساختار جاذب و منطقه دلتا گسل است
4. The imbricate fan of thrusts and soft layer are main structure features distinguishing thrust-nappe structure in magma-tic body area.
[ترجمه ترگمان]فن imbricate با فشار و لایه نرم، ویژگی های ساختار اصلی در تشخیص ساختار شکاف دهنده - تیغه در ناحیه تنش ماگما است
[ترجمه گوگل]طرفداران جاذب از خطوط و لایه های نرم، ساختار اصلی هستند که ساختار نیروی کششی را در ناحیه بدن ماگماتیک مشخص می کنند
5. Results Normal imbricate epitheliums and LSIL and HSIL and cancer cells were recognized and classified, the recognition rate of training set was 9 29%, the recognition rate of test set was 9 57%.
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش نرمال epitheliums و LSIL و HSIL و سلول های سرطانی شناخته شده و طبقه بندی شدند، میزان شناسایی مجموعه آموزشی ۹ % بود، نرخ تشخیص مجموعه تست ۹ % بود
[ترجمه گوگل]نتایج اپیتلیوم های طبیعی طبیعی و LSIL و HSIL و سلول های سرطانی به رسمیت شناخته شده و طبقه بندی شدند، میزان تشخیص مجموعه آموزش 29 29٪ بود، میزان تشخیص مجموعه آزمون 57 57٪ بود
6. The roof tiles imbricate.
[ترجمه ترگمان]کاشی های سقف imbricate
[ترجمه گوگل]کاشی های سقف دار
7. The results indicate that the occurrence of Baguamiao gold deposit is dually controlled by its brittle-ductile shear zone, imbricate up thrust fault and its induced structure.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که وقوع کانسار طلای Baguamiao توسط منطقه برشی brittle - داکتیل آن کنترل می شود و باعث ایجاد خطا و ساختار القا شده آن می شود
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که وقوع انفجار طلای Baguamiao به واسطه ی منطقه برش شکننده شونده توسط آن، با شکستگی رانش و ساختار ناشی از آن، کنترل می شود
8. The rhizome is short, thick shape, cylinder, by most imbricate arrangement scaled leaf.
[ترجمه ترگمان]The کوتاه، شکل ضخیم، سیلندر، با most آرایش imbricate است
[ترجمه گوگل]Rhizome کوتاه، شکل ضخیم، سیلندر است، با بیشتر برگهای مقیاس نابالغ کوچک
9. The Yanqi Basin formed in Mesozoic and Cenozoic, is a hydrocarbon bearing basin, which has not only an imbricate, back, ramp thrust structural styles, but also a wrench structural style and so on.
[ترجمه ترگمان]حوضه Yanqi که در Mesozoic و Cenozoic تشکیل شده است یک حوضچه حامل هیدروکربن است که نه تنها یک imbricate، برگشت، رمپ و سبک های ساختاری را ایجاد کرده است، بلکه یک سبک ساختاری آچار و غیره دارد
[ترجمه گوگل]حوضه Yanqi در Mesozoic و Cenozoic تشکیل شده است، یک حوضه حامل هیدروکربن، که نه تنها سبک ساختاری راننده، عقب، رمپ، بلکه یک سبک ساختاری آچار و غیره
10. In Baiyangping ore concentrated area, the master mineralization epoch is in Lanping basin became imbricate down-warped, strike-slip and pull-apart basin.
[ترجمه ترگمان]در کانسار مس ore (concentrated area)، دوره کانی سازی در حوضه Lanping در حوضه Lanping قرار دارد - منحرف، strike - لغزشی و pull - apart
[ترجمه گوگل]در منطقه Byyangping سنگ متمرکز، دوره معدنی کانی شناسی در حوضه Lanping تبدیل شده است بی جا پیچیده، لغزش اعتصاب و کشف حوضه
11. The structural system of nappe consists of several overthrust fracture belts, thrust sheets and thrust slices, and master fault and secondary fault form an imbricate structure.
[ترجمه ترگمان]سیستم ساختاری تیغه آب در برگیرنده چند کمربند شکستگی overthrust، sheets و برش عرضی است، و نقص اصلی و نقص ثانویه ساختار imbricate را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]سیستم ساختاری ناپی از چندین کمربند شکستگی بیش از حد، ورق های محوری و قطعه های محوری، و خطای اصلی و خطای ثانویه تشکیل یک ساختار جاذب را تشکیل می دهد
12. The middle(early Himalayan)is the main deformation, characterized by the imbricate thrust structure system, whose west zone shows thrusting from SW toward NE.
[ترجمه ترگمان]وسط (هیمالیا)، تغییر شکل اصلی است که با سیستم ساختار thrust imbricate مشخص می شود که ناحیه غربی آن از جنوب غربی به شمال شرقی جریان دارد
[ترجمه گوگل]وسط (اولیه Himalayan) تغییر شکل اصلی، مشخص شده توسط سیستم ساختار محرک جاذبه، که در غرب منطقه نشان می دهد از SW به سمت شمال غربی
13. In fact, this fault dip with depth smaller surface phenomenon, they are also important features for Longmen Mountain imbricate thrust faults.
[ترجمه ترگمان]در واقع، این شیب خطا با پدیده سطحی کوچک تر عمق، همچنین ویژگی های مهمی برای رفع عیب کوهستان Longmen است
[ترجمه گوگل]در حقیقت، این گسل با فروپاشی عمق سطح زمین شناور می شود، آنها همچنین ویژگی های مهمی برای گسل های رانشی لنگمن کوه هستند
14. They separated the forearc basin into several sub-basins, which imbricate in the background of a forearc basin with sedimentary characteristics of the piggyback basin.
[ترجمه ترگمان]آن ها حوضچه آرام کننده را به چند حوضه فرعی تقسیم کردند که در زمینه یک حوضه forearc با ویژگی های رسوبی کف piggyback قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها حوضه پیشانی را به چندین حوضه زیرزمینی تقسیم کرده اند که در پسزمینی حوضه پیشانی با ویژگی های رسوبی حوضه حوضه حوضه حوضه ای قرار می گیرند