hauteur - معنی "hauteur"

انگلیسی به فارسی

بزرگی، بزرگ منشی، ارتفاع، غرور

hauteur، غرور، بزرگ منشی، بزرگی، ارتفاع

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• : تعریف: arrogance of manner or attitude; haughtiness.
• متضاد: humility
• مشابه: arrogance

• haughtiness, pride
hauteur is haughtiness; a formal word.

مترادف و متضاد

ارتفاع (اسم)

height, altitude, hauteur

غرور (اسم)

vain, vanity, arrogance, assumption, pride, insolence, hauteur, amour-propre, conceit, hubris, tympany, proudness, insolency, self-conceit, self-pride, vainglory

بزرگی (اسم)

amplitude, enlargement, hauteur, eminence, magnitude, dignity, grandeur, bigness, magnificence, voluminosity, bulkiness, headship, gentility, formidability, eminency, lordship

بزرگ منشی (اسم)

hauteur

arrogance

Synonyms: airs, audacity, conceit, conceitedness, condescension, contempt, disdain, disdainfulness, egotism, gall, haughtiness, high-handedness, nerve, pomposity, pompousness, presumption, pride, self-importance, snobbishness, vanity

جملات نمونه

1. Once, she had been put off by his hauteur.

[ترجمه ترگمان]یک بار او را از بزرگ منشی درآورده بود
[ترجمه گوگل]یک بار، او توسط hauteur خود را قرار داده است

2. She made matters worse by her hauteur in court.

[ترجمه امیررضا پورکاظم] اون با غرورش همچیو بدتر کرد تو دادگاه

[ترجمه ترگمان]از بزرگ منشی خود در دربار همه چیز را بدتر می کرد
[ترجمه گوگل]او در دادگاه به او فشار آورد

3. The crack in Crack Wars is between its hauteur and its need to be hip.

[ترجمه ترگمان]شکاف در جنگ های ترک در hauteur آن و نیاز آن به هیپ هاپ وجود دارد
[ترجمه گوگل]کرک در Crack Wars بین hauteur و نیاز به رانندگی است

4. A deeper shade of hauteur overspread his features, but he said not a word.

[ترجمه ترگمان]رگه عمیقی از بزرگ منشی بر چهره اش نقش بست، اما چیزی نگفت
[ترجمه گوگل]یک سایه عمیق از hauteur ویژگی های خود را گسترش بیش از حد، اما او گفت: یک کلمه نیست

5. Her hauteur had disappeared.

[ترجمه ترگمان]غرورش ناپدید شده بود
[ترجمه گوگل]hauteur او ناپدید شد

6. As the stags go play they sustain this tone, especially in the humourless hauteur of Graham Fellows's excellent Tybalt.

[ترجمه ترگمان]وقتی گوزن نر به بازی ادامه می دهد، این لحن را حفظ می کنند، به خصوص در حالت تکبر خاص Graham Fellows
[ترجمه گوگل]همانطور که استگ ها بازی می کنند، این تن را حفظ می کنند، به ویژه در تیم محبوب بی نظیر Graybem Fellows Tybalt

7. From the beautifully groomed hair to the dark intensity of his eyes he spelled wealth, power and hauteur.

[ترجمه ترگمان]از موهای آراسته و آراسته به شدت تیره نگاهش ثروت، قدرت و تفرعن را شرح می داد
[ترجمه گوگل]از موهای زیبا و مرتب به شدت تاریک چشم او، اموال ثروت، قدرت و اخلاق را بیان کرد

8. L 'é criture fut la seule chose à la hauteur de cette catastrophe d'enfant.

[ترجمه ترگمان]L criture la seule la د cette را انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]L 'criter fut la seule cha à la hauteur de cette catastrophe d'enfant را انتخاب کرد

9. The intense vitality that had been so remarkable in the garage was converted into impressive hauteur.

[ترجمه ترگمان]سرزندگی شدیدی که در گاراژ چنان قابل توجه بود به تفرعن چشمگیری مبدل گشته بود
[ترجمه گوگل]نیرومندی شدید که در گاراژ بسیار قابل توجه بود، به هوته چشمگیر تبدیل شد

پیشنهاد کاربران

تکبر. غرور

پرافادگی ( دیدید مثلا اینایی ک به ی پول و پله ای میرسن پاک یادشون میره کی بودن؟؟؟ اینا سرشار از hauteur هستن