1. o, refreshing breeze, the harbinger of my dreams
ای نسیم جانبخش پیک آرزوهای من
2. their meeting was a harbinger of peace
ملاقات آنان مقدمه ی صلح بود.
3. The cuckoo is a harbinger of spring.
[ترجمه ترگمان]فاخته یک قاصد مملو از قاصد است
[ترجمه گوگل]کوسه یک پیشگویی از بهار است
4. The crowing of the cock is a harbinger of dawn.
[ترجمه ترگمان]بانگ خروس قاصد تا سحر است
[ترجمه گوگل]کوبیدن خروس یک پیشرو از سپیده دم است
5. The November air stung my cheeks, a harbinger of winter.
[ترجمه ترگمان]هوای نوامبر گونه هایم را سوزاند یک قاصد از زمستان
[ترجمه گوگل]هواپیما در ماه نوامبر، گونه های من، پیشانی زمستان بود
6. The crow of the cock is a harbinger of dawn.
[ترجمه ترگمان]کلاغ خروس قاصد سحر است
[ترجمه گوگل]کلاغ خروس یک پیشرو از سپیده دم است
7. The upholder, rueful harbinger of death, Waits with impatience for the dying breath.
[ترجمه ترگمان]قاصد سرشار از انتظار مرگ که با بی صبری منتظر نفس مرگ می ماند
[ترجمه گوگل]نگهدارنده، پیشگویی پرشور مرگ، با بی حوصله برای نفس کشیدن، منتظر است
8. Edwards was no more than a harbinger of the new way.
[ترجمه ترگمان]ادواردز بیشتر از یک قاصد قاصد از راه جدید نبود
[ترجمه گوگل]ادواردز چیزی جز پیشگویی از راه جدید نبود
9. An ugly start is not necessarily a harbinger of worse things to come.
[ترجمه ترگمان]یک شروع زشت ضرورتا نمی تواند قاصد چیزهای بدتر برای آمدن باشد
[ترجمه گوگل]شروع زشتی لزوما پیشگویی از چیزهای بدتر نیست
10. The robin is a harbinger of spring.
[ترجمه ترگمان]سینه سرخ نماد بهار است
[ترجمه گوگل]رابین پیشگویی از بهار است
11. Could Vietnam's difficulties be a harbinger of trouble elsewhere in Asia?
[ترجمه ترگمان]آیا مشکلات ویتنام می تواند منادی خطر در سایر نقاط آسیا باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا مشکالت ویتنام می تواند جای دیگری برای آسیا باشد؟
12. He initiated the harbinger of Greek philosophy research from heaven to earth.
[ترجمه ترگمان]او منادی تحقیقات فلسفه یونانی از آسمان به زمین را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]او پیشگام تحقیق فلسفه یونان از بهشت به زمین آغاز کرد
13. You are a green leaf, a harbinger of spring full of brightness.
[ترجمه ترگمان]تو یک برگ سبز و یک قاصد پر از روشنایی هستی
[ترجمه گوگل]شما یک برگ سبز، پیشگویی از بهار پر از روشنایی است
14. I am afraid I am not altogether a harbinger of good.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه هیچ خبری از قاصد از طرف من نیست
[ترجمه گوگل]من می ترسم که من به عنوان یک پیشداوری خوب نیستم