کلمه جو
صفحه اصلی

joshua


معنی : یوشع اسرائیل بنی پیغمبر
معانی دیگر : اسم خاص مذکر (مخفف: josh)، یوشع بن نون پیغمبر اسرائیل

انگلیسی به فارسی

یوشع بن نون پیغمبر اسرائیل


جاشوا، یوشع اسرائيل بني پيغمبر


انگلیسی به انگلیسی

• leader of the israelites after the death of moses (biblical); book of the old testament which tells the story of joshua; male first name

اسم ( noun )
(1) تعریف: according to the Old Testament, the leader of the Israelites who succeeded Moses.

(2) تعریف: the book of the Old Testament that bears his name.

مترادف و متضاد

یوشع اسرائیل بنی پیغمبر (اسم)
joshua

جملات نمونه

1. Joshua Halpern is a native Northern Californian.
[ترجمه ترگمان]جاشوا Halpern یک کالیفرنیای شمالی بومی است
[ترجمه گوگل]جاشوا هالپرن یک مادری کالیفرنیای شمالی است

2. I can't believe this is Joshua - he's shot up since we last saw him!
[ترجمه ترگمان]باورم نمی شه این \"جاشوا\" - ه! از آخرین باری که دیدیمش تیر خورده
[ترجمه گوگل]من نمی توانم باور کنم این جاشوا است - او از زمانی که ما او را دیدیم، او را شلیک کردیم!

3. Joshua clearly has ability in this subject but lacks application.
[ترجمه ترگمان]جاشوا به وضوح توانایی این موضوع را دارد اما فاقد کاربرد است
[ترجمه گوگل]جاشوا به وضوح دارای توانایی در این موضوع است اما کاربردی ندارد

4. Joshua rose to his feet and applauded noisily.
[ترجمه ترگمان]جاشوا از جا برخاست و با سر و صدا کف زد
[ترجمه گوگل]جاشوا به پا افتاد و با صدای بلند نفس می کشد

5. Joshua Morris sipped his vermouth and felt his strength returning in waves.
[ترجمه ترگمان]جاشوا موریس شراب او را می نوشید و نیروی خود را در امواج احساس می کرد
[ترجمه گوگل]جاشوا موریس ورمو را خیس کرد و احساس قدرتش را در امواج برگشت

6. To Mum, Joshua was a most awesome servant of the Lord.
[ترجمه ترگمان]به سلامتی مامان، \"جاشوا\" یه نوکر خیلی خوب از خدا بود
[ترجمه گوگل]جوشوا به مامان عالیترین خدمتکار خداوند بود

7. Joshua shifted uneasily in his seat and wished they would hurry up.
[ترجمه ترگمان]جاشوا در صندلیش جا به جا شد و آرزو کرد که آن ها عجله کنند
[ترجمه گوگل]جاشوا ناگهان در صندلی خود حرکت کرد و آرزو کرد که عجله کند

8. Joshua found a seat and watched Hyacinth Scragg being put through her paces.
[ترجمه ترگمان]جاشوا یک صندلی پیدا کرد و دید که چند قدم او را عقب می کشند
[ترجمه گوگل]جاشوا یک صندلی را پیدا کرد و نگاه کرد که هیس صدای Scragg را از طریق شیفتش گذاشته بود

9. And wee Kate and Joshua are just plain gorgeous even though it's their Granny talking.
[ترجمه ترگمان]و کیت و جاشوا کوچولو حتی با این که it حرف می زنند، با شکوه هستند
[ترجمه گوگل]و کیت و جاشوا فقط ساده و زرق و برق دار هستند، گرچه صحبت کردن آنها مادربزرگ است

10. Joshua Morris left the hall and stood in line for a cup of Gold Blend.
[ترجمه ترگمان]جاشوا موریس از سالن خارج شد و در صف برای یک فنجان طلایی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]جاشوا موریس سالن را ترک کرد و برای یک فنجان ترکیب طلا در خط ایستاد

11. Joshua 6 and the rest are most readily understandable, and that is precisely why they are so alarming.
[ترجمه ترگمان]جاشوا ششم و بقیه به راحتی قابل درک هستند و این دقیقا به همین دلیل است که آن ها اینقدر هشدار دهنده هستند
[ترجمه گوگل]جاشوا 6 و بقیه به راحتی قابل فهم هستند و این دقیقا همین است که آنها آنقدر نگران کننده هستند

12. For his financial and other services, Joshua Van Neck was created a baronet December 175
[ترجمه ترگمان]جاشوا وان Neck برای خدمات مالی و خدمات دیگر، ۱۷۵ دسامبر یک بارو نت را تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]جوشوا ونک برای خدمات مالی و دیگران، یک بارون دسامبر 175 ایجاد کرد

13. Joshua hoped that Malone had learnt wisdom with his advancing years.
[ترجمه ترگمان]جاشوا امیدوار بود که دکتر مالون با رسیدن به این سال ها عقلش را از دست داده باشد
[ترجمه گوگل]جاشوا امیدوار بود که مالونو با سالهای پیشرفتش عقل را بیاموزد

پیشنهاد کاربران

یک اسم پسرانه

یوشع بن نون ( به عبری: יְהוֹשֻׁעַ ) از شخصیت های تنخ است. او در کتب دوم و چهارم تورات دستیار موسی و در کتاب یوشع جانشین او اوست و فتح کنعان توسط بنی اسرائیل را رهبری کرد. همچنین مشابه همین داستان بدون ذکر نام یوشع در قرآن نیز آمده است. تاریخ پژوهان معاصر یوشع را شخصیتی افسانه ای می دانند؛ بخش های مربوط به یوشع در تورات را در نسخه های متاخر به آن افزوده اند و کتاب یوشع نیز روایت صحیح تاریخی نیست، زیرا بنی اسرائیل ریشه کنعانی داشته اند و در همان سرزمین شکل گرفته اند

Josh یکی از nickname های این اسمه


کلمات دیگر: