1. of that (or his, her, etc. ) ilk
امثال آن (او و غیره)
2. i can't deal with him or any of his ilk
با او و امثال او معامله ام نمی شود.
3. He currently terrorises politicians and their ilk on "Newsnight"
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر سیاستمداران و امثال آن ها را در \"اخبار شبانگاهی\" می خواند
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر سیاستمداران را ترور می کند و در 'Newsnight'
4. Where others of his ilk have battled against drugs, Gabriel's problems have centred on his marriage.
[ترجمه ترگمان]جایی که دیگران بارها علیه مواد مخدر مبارزه کرده اند، مشکلات گابریل بر ازدواج وی متمرکز شده است
[ترجمه گوگل]مشکلات جبرئیل در مورد ازدواج او متمرکز است
5. Mrs Taylor and her ilk talk absolute rubbish.
[ترجمه ترگمان]خانم تیلور و دار و دار او چرت و پرت می گویند
[ترجمه گوگل]خانم تیلور و همسرش حرف زدند
6. Encryption systems and their ilk are technologies of disconnection.
[ترجمه ترگمان]سیستم های رمزنگاری و امثال آن ها تکنولوژی های قطع ارتباط هستند
[ترجمه گوگل]سیستم های رمزگذاری و سیستم های آنها از تکنولوژی قطع ارتباط است
7. There, with several farmers of his ilk, he quaffed pint after pint of good Berkshire ale.
[ترجمه ترگمان]آنجا، آنجا با چند دهقان از دار خود، پس از نیم لیتر آبجو خوک Berkshire، یک پیمانه آبجو را با quaffed پر کرده بود
[ترجمه گوگل]در آنجا، با چندین کشاورز از او، پینت را پس از گل آفتاب Berkshire خوب خیس کرده بود
8. AccuCard and its ilk sit between the power supply and the motherboard. so they're too far downstream to help.
[ترجمه ترگمان]AccuCard و ilk بین تامین برق و the قرار دارند برای همین آن ها برای کمک به رودخانه خیلی دور هستند
[ترجمه گوگل]AccuCard و آن را بین منبع تغذیه و مادربرد قرار می دهد بنابراین آنها برای کمک به آنها بسیار پایین هستند
9. Environmentalists, feminists, and others of that ilk regularly try to drive shows like this off the air.
[ترجمه ترگمان]متخصصان محیط زیست، feminists، و برخی دیگر از آن ها به طور منظم تلاش می کنند تا نمایش هایی مانند این را در هوا به نمایش بگذارند
[ترجمه گوگل]محققان محیط زیست، فمینیست ها و دیگر افرادی که به طور منظم سعی در رانندگی نشان می دهند مانند این خارج از هوا
10. Comments of that ilk came from residents of other communities affected by the 1997 flood.
[ترجمه ترگمان]نظرات این دسته از اهالی محله های دیگر که تحت تاثیر سیل سال ۱۹۹۷ قرار گرفته اند، ارائه شده است
[ترجمه گوگل]نظرات این افراد از ساکنان سایر جوامع تحت تاثیر سیل 1997 به دست آمد
11. Joe Hawkins and his ilk were, essentially, patriots fighting for a heritage.
[ترجمه ترگمان]جو Hawkins و امثال او اساسا، بودند که برای یک میراث مبارزه می کردند
[ترجمه گوگل]جو هاوکینز و او در اصل، وطن پرستان برای میراث مبارزه می کردند
12. Others of his ilk were not so sentimental, however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بقیه دست و دار او هم چندان احساساتی نبودند
[ترجمه گوگل]با این حال، دیگران از او خجالت نمی کشیدند
13. They two are people of the same ilk, who collude with one another.
[ترجمه ترگمان]اونا دوتا آدم با هم هستن که با هم تبانی کردن
[ترجمه گوگل]آنها دو نفر از افراد یکسان هستند که با یکدیگر مخالفت می کنند
14. ILK, α - SMA and Vimentin in renal tubular epithelial cells were detected by immunohistochemistry analysis.
[ترجمه ترگمان]ilk، α - SMA و Vimentin در سلول های اپی تلیال کلیوی با آنالیز immunohistochemistry شناسایی شدند
[ترجمه گوگل]ILK، α - SMA و Vimentin در سلول های اپیتلیال لوله ای کلیوی با استفاده از آنالیز ایمونوهیستوشیمی شناسایی شد
15. Chinese ink and wash painting has developed ilk art, having accomplished the primitive black process to pure appreciation of the beauty realm, and also having formed unique color language system.
[ترجمه ترگمان]جوهر چینی و نقاشی wash، هنر را گسترش داده اند، که فرآیند سیاه ابتدایی را به درک زیبایی از قلمرو زیبایی انجام داده اند و همچنین یک سیستم زبانی منحصر به فرد را شکل داده اند
[ترجمه گوگل]نقاشی چینی و رنگ شستشو هنر زیبایی را توسعه داده است، با فرآیند اولیه سیاه و سفید به شکلی خالص از قلمرو زیبایی انجام شده است، و همچنین دارای سیستم رنگ منحصر به فرد رنگ است