کلمه جو
صفحه اصلی

harrier


معنی : غارتگر، ویرانکننده، تازی مخصوص شکار خرگوش، نوعی باز یا قوش غارتگر
معانی دیگر : (سگ) هاریر (تازی ویژه ی شکار خرگوش)، تازی خرگوش گیر، (جمع) یک دسته تازی هاریر و شکارچیان همراه آنها، اذیت کننده، به ستوه آورنده، ستوه گر

انگلیسی به فارسی

تازی مخصوص شکار خرگوش، نوعی باز یا قوش غارتگر، ویران کننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one that harasses or harries.

(2) تعریف: any of several related hawks that have narrow bodies and wings and prey on small animals and reptiles in open fields and marshes; marsh hawk.
اسم ( noun )
(1) تعریف: any of several small hounds bred for hunting cross-country, usu. in packs.

(2) تعریف: a cross-country foot racer.

• one who harries, one who harasses; one who attacks and ravages; any of a number of short-winged hawks; breed of hound dog used for hunting rabbit; long-distance runner (sports)

مترادف و متضاد

غارتگر (اسم)
robber, burglar, badman, mugger, plunderer, looter, marauder, freebooter, pirate, spice, cosh boy, depredator, harrier, sandbagger, holdup man, pillager, sacker, snatcher, road agent, spoliator

ویران کننده (اسم)
desolater, desolator, harrier

تازی مخصوص شکار خرگوش (اسم)
harrier

نوعی باز یا قوش غارتگر (اسم)
harrier

جملات نمونه

1. The hen harrier is the commonest of our three harriers.
[ترجمه ترگمان]مرغی که در کمین است، معمولی ترین of ما است
[ترجمه گوگل]هرسناه مرغ رایج ترین سه حشره ماست

2. It's playing host to a squadron of Harrier jump jets on a military excercise.
[ترجمه ترگمان]این گروه میزبان گروهی از هواپیماهای جت هریر هستند که در a نظامی پرواز می کنند
[ترجمه گوگل]این بازی میزبان یک اسکادران Harrier jets پریدن در یک ورزش نظامی است

3. The largest and most buzzard-like harrier of the region, with broader, more rounded wings and less graceful flight.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین و most buzzard - مانند harrier در منطقه با بال های گرد و بیشتر و پرواز با شکوه کم تر
[ترجمه گوگل]بزرگترین و پر زحمت ترین گونه های منطقه، با بال های گسترده تر و پیچیده تر و پرواز کمتری است

4. These are the arctic fox and hen harrier assemblages, and there are three factors that suggest this deficit may be significant.
[ترجمه ترگمان]این ها همان روباه قطبی و یک مرغ assemblages است و سه عامل وجود دارد که نشان می دهند این کسری ممکن است قابل توجه باشد
[ترجمه گوگل]اینها مجموعه های روباه الاثر و مورچه هستند و سه عامل وجود دارد که نشان می دهد این کسری بودجه قابل توجه است

5. Blot said the upgrade has sliced Harrier accident rates in half.
[ترجمه ترگمان]Blot گفت که این ارتقا نرخ حادثه هریر را به نصف کاهش داده است
[ترجمه گوگل]Blot می گوید ارتقا باعث کاهش میزان حادثه Harrier در نیمه می شود

6. The hen harrier is also the least migratory of the three species, more able to tolerate the cold.
[ترجمه ترگمان]مرغ harrier نیز حداقل مهاجر سه گونه است و می تواند سرما را تحمل کند
[ترجمه گوگل]هرس مرغ نیز حداقل مهاجرت از سه گونه است، بیشتر قادر به تحمل سرد است

7. The Gateshead Harrier clocked 8 mins 3 secs to eclipse Dennis Coates' time of 8:4 0, set in 198
[ترجمه ترگمان]The گیتس هد ۸ دقیقه ۳ ثانیه وقت می گیرد تا دنیس Coates را تحت الشعاع قرار دهد: ۴: ۴ ۰، در ۱۹۸ ثانیه
[ترجمه گوگل]Gateshead Harrier ساعت 8 دقیقه و 3 ثانیه به زمان Dennis Coates از 8: 4 0، در سال 198 تنظیم شد

8. The Harrier should, in fact, be a smaller version of the English Foxhound.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، Harrier باید نسخه کوچکتری از the انگلیسی باشد
[ترجمه گوگل]در واقع Harrier باید نسخه کوچکتر Foxhound انگلیسی باشد

9. Harrier ( AV 8 B ) can now perform Short takeoff and vertical landing ( STOVL ) .
[ترجمه ترگمان]هریر (AV ۸ B)اکنون می تواند فرود کوتاه مدت و فرود عمودی را انجام دهد (STOVL)
[ترجمه گوگل]Harrier (AV 8 B) هم اکنون می توانید فرود کوتاه و فرود عمودی (STOVL) را انجام دهید

10. It is expected that the RAF Harrier T12s will be of particular interest to the USMC as potential airworthy aircraft to bolster its small twin-seater fleet.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که نیروی هوایی RAF Harrier به طور خاص به the به عنوان هواپیمای airworthy بالقوه برای تقویت ناوگان کوچک دو نفره اش علاقه مند باشد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که RAF Harrier T12 ها به عنوان یک هواپیمای بالقوه هواپیما برای تقویت ناوگان دوقلوی کوچک خود به USMC علاقه خاصی داشته باشد

11. A : The Harrier jet can fly straight up into the air.
[ترجمه ترگمان]ج: جت هریر می تواند مستقیما به هوا پرواز کند
[ترجمه گوگل]A: Jet Harrier می تواند مستقیم به هوا پرواز کند

12. Most species of harrier are included in the genus Circus.
[ترجمه ترگمان]بیشتر گونه های of در نوع سیرک قرار دارند
[ترجمه گوگل]اکثر گونه های گیاهی در جنس Circus قرار دارند

13. Raptors include Marsh Harrier and Black winged Kite.
[ترجمه ترگمان]Raptors شامل Harrier Marsh و بادبادک بالدار سیاه است
[ترجمه گوگل]رپتور ها عبارتند از مارش هری و کایت بالدار سیاه

14. The photo shows the prototype of Harrier.
[ترجمه ترگمان]تصویر نمونه اولیه of را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]عکس نمونه اولیه Harrier را نشان می دهد

پیشنهاد کاربران

نام نوعی جت جنگنده در اختیار نیروی دریائی ، با قابلیت نشستن و برخاستن عمودی بر روی باند های کوتاه و ناو های هواپیما بر و دارای امکانات قابل بهره گیری در ماموریت های شناسائی و تجسسی


کلمات دیگر: