کلمه جو
صفحه اصلی

immolate


معنی : کشته شده، فدا کردن، قربانی شدن
معانی دیگر : (هدف سیاسی یا اجتماعی و غیره) فدا کردن، کشتن، نابود کردن، فنا کردن، قربانی کردن، (به خاطر نذر و غیره) سر بریدن، فدایی

انگلیسی به فارسی

قربانی شدن، فدا کردن، کشته شده، فدایی


افتادن، فدا کردن، قربانی شدن، کشته شده


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: immolates, immolating, immolated
مشتقات: immolator (n.)
• : تعریف: to kill or offer as a sacrifice, esp. by burning.

• offer as a sacrifice, kill as a sacrifice (especially by fire)

مترادف و متضاد

کشته شده (صفت)
immolate, slain

فدا کردن (فعل)
offer, devote, sacrifice, immolate

قربانی شدن (فعل)
immolate

جملات نمونه

1. he was willing to immolate himself for his family's sake
او حاضر بود به خاطر خانواده اش خود را فدا کند.

2. He would immolate himself for their noble cause.
[ترجمه ترگمان]اون خودشو به خاطر هدف their قربانی می کنه
[ترجمه گوگل]او خود را برای علت نجیب خود سقوط خواهد کرد

3. Immolate domesticity for aspire after career galvanization.
[ترجمه ترگمان]این خانواده از زندگی خانوادگی لذت می برند
[ترجمه گوگل]خانه داری بی تحرک برای آرزوهای بعد از گالوانیزه کاری

4. Conflagrate updated: Consumes an Immolate or Shadowflame effect on the enemy target to instantly deal damage equal to 12 seconds of your Immolate, or 8 seconds of your Shadowflame.
[ترجمه ترگمان]Conflagrate به روز رسانی شده: consumes یک اثر immolate یا Shadowflame بر روی هدف دشمن برای مقابله فوری به میزان برابر با ۱۲ ثانیه از immolate و یا ۸ ثانیه of شما
[ترجمه گوگل]به روز رسانی: با استفاده از یک اثر بی وقفه یا سایه بر روی هدف دشمن، فورا آسیب را به اندازه 12 ثانیه خسته کننده خود و یا 8 ثانیه از سایه سایه خودتان می پردازید

5. You know that garrison swears to immolate the first who breathes a proposition of surrender.
[ترجمه ترگمان]شما می دانید که پادگان قسم می خورد که اولین کسی را که برای تسلیم شدن نفس می کشد قربانی کنند
[ترجمه گوگل]شما می دانید که گارنیزون قسم می خورد که اولین کسی را که طعنه تسلیم می کند، بسوزاند

6. Its garrison swears to immolate the first who breathes a proposition of surrender.
[ترجمه ترگمان]پادگان آن به immolate اولین کسی که یک پیشنهاد تسلیم را تنفس می کند، سوگند یاد می کند
[ترجمه گوگل]گارنسون آن را به قتل می رساند تا اولین کسانی را که طرز تسلیم را نفس می اندازند نابود کنند

7. I choose my career and immolate my time for health and family.
[ترجمه ترگمان]من شغل خود را انتخاب می کنم و وقت خود را برای سلامت و خانواده ام باز می کنم
[ترجمه گوگل]من حرفهام را انتخاب میکنم و وقت خود را برای سلامتی و خانواده ام نابود میکنم

8. A suicide squad was formed of women ready to immolate themselves if the pageant went ahead.
[ترجمه ترگمان]یک گروه خودکشی از زنان برای قربانی کردن خود آماده شده بودند که اگر نمایش ادامه پیدا کند، خود را قربانی کنند
[ترجمه گوگل]اگر قهرمانی پیش رفت، یک گروه خودکشی از زنان تشکیل شد

9. Now increases the damage done by your Incinerate and Chaos Bolt by 15% on targets afflicted by Immolate, and increases the critical strike chance of your Conflagrate by 25%.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر میزان آسیب توسط incinerate و هرج و مرج به میزان ۱۵ درصد به اهداف مبتلا به immolate افزایش پیدا می کند و شانس ضربه حیاتی of را ۲۵ درصد افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آسیب های Incinerate و Chaos Bolt خود را 15٪ از اهداف مضر Immolate را افزایش می دهد و احتمال حمله انتقادی خود را 25٪ افزایش می دهد

10. Glyph of Conflagrate - Your Conflagrate spell no longer consumes your Immolate or Shadowflame spell from the target.
[ترجمه ترگمان]جادوی Conflagrate - طلسم Conflagrate - شما دیگر immolate یا افسون Shadowflame را از هدف بیرون نمی کشید
[ترجمه گوگل]جادوگر جادوگری - طلسم تیراندازی شما دیگر از جادوگر خود را از جادوگر خود بیرون نمی کشد

11. Conflagrate now deals damage equal to 60% of your Immolate or Shadowflame and causes 20% additional damage over 6 sec.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر Conflagrate برابر با ۶۰ % از immolate یا Shadowflame است و باعث ایجاد ۲۰ درصد خسارت بیشتر بر روی ۶ ثانیه می شود
[ترجمه گوگل]تقلب در حال حاضر آسیب به 60٪ از Immolate یا Shadowflame شما را خسارت می کند و باعث آسیب بیشتر 20٪ بیش از 6 ثانیه می شود

He was willing to immolate himself for his family's sake.

او حاضر بود به‌خاطر خانواده‌اش خود را فدا کند.


the millions who were immolated in war

میلیونها نفر که در جنگ نابود شدند


پیشنهاد کاربران

قربانی کردن


کلمات دیگر: