1. Little Alice realized that if she didn't behave, her parents would ignore her.
آلیس کوچولو متوجه شد که اگر مودب نباشد والدینش به او بی توجهی می کنند
2. The student could not answer the question because he ignored the obvious facts.
دانش آموز نتوانست به سوال پاسخ دهد زیرا حقایق واضح را نادیده گرفت
3. Older brothers and sisters often feel ignored when their parents only spend time with a new baby.
خواهر و برادرهای بزرگتر وقتی والدین وقتشان را صرف کودک تازه متولد شده می کنند احساس بی توجهی می کنند
4. ignore what he says
به گفته های او اعتنا نکن.
5. never ignore the cry of help from the poor!
هرگز درخواست کمک بینوایان را نادیده نگیر!
6. quite charitably he chose to ignore my mistakes
باکمال گذشت اشتباهات مرا نادیده گرفت.
7. it was very rude of you to ignore your uncle
محل نگذاشتن تو نسبت به عمویت کمال بی ادبی بود.
8. the whole philosophy of this bill is to ignore realities
منظور اصلی این لایحه نادیده انگاری واقعیات است.
9. There was a general disposition to ignore the problem.
[ترجمه ترگمان]یه ژنرال خلق و خوی کلی داشت که مشکل رو نادیده بگیره
[ترجمه گوگل]یک موقعیت کلی برای نادیده گرفتن مشکل وجود داشت
10. The management's decision to ignore the safety warnings demonstrated a remarkable lapse of judgment.
[ترجمه ترگمان]تصمیم مدیریتی مبنی بر نادیده گرفتن هشدارهای ایمنی، یک لغزش قابل توجه از قضاوت را نشان داد
[ترجمه گوگل]تصمیم مدیریتی برای نادیده گرفتن هشدارهای ایمنی، چشم انداز قابل توجهی از قضاوت را نشان داد
11. ignore those who try to discourage you .
[ترجمه Zeynab] کسانی را که سعی دارند شمارا دلسرد کنند نادیده بگیرید
[ترجمه ترگمان]آن هایی که سعی می کنند از شما دلسرد شوند را نادیده می گیرند
[ترجمه گوگل]نادیده گرفتن کسانی که سعی دارند از شما دلسرد شوند
12. I made a suggestion but they chose to ignore it.
[ترجمه ترگمان]من پیشنهادی کردم اما آن ها تصمیم گرفتند آن را نادیده بگیرند
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد دادم اما آنها تصمیم گرفتند آن را نادیده بگیرند
13. Often by those I ignore, only in lost just know that is the most precious.
[ترجمه ترگمان]اغلب کسانی که آن را نادیده می گیرند، تنها در گم شدن می دانند که ارزشمندترین است
[ترجمه گوگل]اغلب توسط کسانی که من را نادیده می گیرند، فقط در از دست دادن فقط می دانم که گران ترین است
14. I shall ignore that uncalled-for remark.
[ترجمه ترگمان]من این uncalled را نادیده می گیرم
[ترجمه گوگل]من باید این نکته را نادیده بگیرم
15. Don't ignore the fog warning signs .
[ترجمه Arash joker] از تابلو های هشدار مه چشم پوشی نکنید
[ترجمه ترگمان]علامت هشدار مه را نادیده نگیرید
[ترجمه گوگل]نشانه های هشدار مه را نادیده بگیرید
16. Please don't play my feelings, also do not ignore my feelings.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم احساساتم را بازی نکن، همچنین احساسات مرا نادیده نگیرید
[ترجمه گوگل]لطفا احساسات من بازی نکنید، همچنین احساسات من را نادیده نگیرید
17. I tried to ignore their barbs about my new jacket.
[ترجمه ترگمان]سعی کردم خارها را در مورد ژاکت جدیدم نادیده بگیرم
[ترجمه گوگل]من سعی کردم نگرانی های خود را در مورد ژاکت جدید من نادیده بگیرم
18. It would be a mistake to ignore his opinion.
[ترجمه amirreza] این یک اشتباهه که به نظر او توجه نکنی
[ترجمه ترگمان]نادیده گرفتن عقیده او اشتباه خواهد بود
[ترجمه گوگل]این اشتباه است که نظر خود را نادیده بگیرد
19. You can't ignore the fact that many criminals never go to prison.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید این حقیقت را نادیده بگیرید که بسیاری از جنایتکاران هرگز به زندان نمی روند
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید این واقعیت را نادیده بگیرید که بسیاری از جنایتکاران هرگز به زندان نمی روند
20. Ignore her?she's only trying to make you jealous.
[ترجمه ترگمان]به اون توجه نکن؟ اون فقط سعی میکنه تو حسودی کنه
[ترجمه گوگل]او را نادیده می گیرید؟ او فقط تلاش می کند تا شما را حسادت کند