1. the jingle of small bells
جرینگ جرینگ زنگوله ها
2. the jingle of the verse he was reading
آهنگ تکراری در شعری که او می خواند.
3. The key fell on the ground with a jingle.
[ترجمه ترگمان]کلید با یک صدا روی زمین افتاد
[ترجمه گوگل]کلید با صدای جرنگ جرنگ زد
4. Jingle bells jingle bells jingle all the way.
[ترجمه ترگمان]زنگ ها و جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ
[ترجمه گوگل]صدای جرنگ جرنگ زنگ صدای جرنگ جرنگ زنگ صدای جرنگ جرنگ تمام راه
5. Then he heard, faintly but distinctly, the jingle of a bridle.
[ترجمه ترگمان]سپس صدای تیز و تیز ده نه اسب را شنید
[ترجمه گوگل]سپس او شنیده، کمرنگ ولی مشخصا، صدای جرنگ جرنگ از افسار
6. Beyond the walls I heard the stamp and jingle of the King's escort, but he came in alone.
[ترجمه ترگمان]ان طرف دیوارها صدای زنگ و جرینگ نگهبانان پادشاه را شنیدم، اما او تنها آمد
[ترجمه گوگل]فراتر از دیوارها من مهر و محبت از اسکورت شاه را شنیدم، اما او به تنهایی آمد
7. There are already plans to make the £2000 jingle into a hit single and show the ad in cinemas.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر طرح هایی برای ساختن the پوند در یک واحد آسیب دیده وجود دارد و تبلیغ در سینماها نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر برنامه هایی برای جیلبورد 2000 پوند در یک تک آهنگ وجود دارد و آگهی را در سینماها نشان می دهد
8. A jingle for every occasion: birthdays, menstruation, first love.
[ترجمه ترگمان]یک صدا برای هر دفعه: تولد، قاعدگی، اولین عشق
[ترجمه گوگل]صدای جیر جیر برای هر مناسبت: تولد، قاعدگی، اولین عشق
9. Further along is Jingle Pot, another large crater of no great depth.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، گلدان Pot، یک دهانه بزرگ دیگر از عمق زیاد دیده می شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر آن، جبلت گلدان، یک دره بزرگ دیگر بدون عمق زیاد است
10. He made kitchen utensils and appliances jingle in the kitchen.
[ترجمه ترگمان]لوازم آشپزخانه و jingle لوازم آشپزخانه را در آشپزخانه درست کرد
[ترجمه گوگل]او وسایل آشپزخانه و وسایل آشپزخانه را در آشپزخانه ساخت
11. They landed with a merry jingle when the jar was almost empty.
[ترجمه ترگمان]وقتی که شیشه تقریبا خالی شد با یک زنگ تفریح فرود آمدند
[ترجمه گوگل]وقتی که شیشه تقریبا خالی بود، آنها با صدای جادویی جادویی فرود آمدند
12. The knives and forks set up their regular jingle.
[ترجمه ترگمان]کاردها و چنگال ها به صدا در آمده بودند
[ترجمه گوگل]چاقوها و چنگال جلب منظم خود را تنظیم می کنند
13. Do you have jingle bell on the Christmas tree?
[ترجمه ترگمان]صدای ناقوس درخت کریسمس رو داری؟
[ترجمه گوگل]آیا شما زنگ زنگ زده در درخت کریسمس؟
14. Jingle Bells and Silent Night are popular Christmas carols.
[ترجمه m] صدای جیرینگ جیرینگ زنگ و شب خاموش از سرودهای مشهور کریسمس هستند.
[ترجمه ترگمان]jingle بلز و شب خاموش سرود کریسمس معروف هستند
[ترجمه گوگل]صدای جرنگ جرنگ زنگ و شب خاموش کریسمس محبوب است