کلمه جو
صفحه اصلی

immoderation


معنی : زیاده روی، زیادتی، بی اعتدالی
معانی دیگر : زیاده روی، بی اعتدالی، زیادتی

انگلیسی به فارسی

زیاده روی، بی اعتدالی، زیادتی


ناکارآمدی، زیاده روی، بی اعتدالی، زیادتی


انگلیسی به انگلیسی

• exaggeration, excessiveness, lack of moderation

مترادف و متضاد

زیاده روی (اسم)
exceeding, self-indulgence, indulgence, extravagance, surfeit, immoderation, intemperance, ultraism

زیادتی (اسم)
excess, surplus, residue, immoderation

بی اعتدالی (اسم)
excess, inclemency, extravagance, immoderation, intemperance, immoderacy, nimiety

جملات نمونه

1. Immoderation young declaration, angular with sharp young outlook.
[ترجمه ترگمان]یک اعلان جوان، زاویه ای با دید جوان تیز
[ترجمه گوگل]اعتراض جوانان، جوانه زنی با چشم انداز جوان تیز

2. Once we fall, however slightly, into immoderation, momentum gathers and we can be lost to whim.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنگامی که ما به سرعت به سوی immoderation حرکت می کنیم، نیروی حرکتی جمع آوری می شود و ما می توانیم به میل خود از دست بدهیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما سقوط می کنیم، با این وجود کمی، به ناکارآیی می رسیم، حرکت می کند و ما می توانیم به هذیان گمشده

3. Those heady days are now over, and we have now entered "the great immoderation. "
[ترجمه ترگمان]اکنون این روزه ای سخت به پایان رسیده و ما اکنون وارد \"the بزرگ\" شده ایم
[ترجمه گوگل]این روزهای پر سر و صدا اکنون به پایان رسیده است، و ما اکنون وارد 'بی نظیری بزرگ' شده ایم '

4. Chen Jie in a bid to each painting showing a variety of information, indicating the nature of immoderation, the complicated composition of his work is daunting.
[ترجمه ترگمان]چن Jie در تلاش برای هر نقاشی مجموعه ای از اطلاعات را نشان می دهد که نشان می دهد ماهیت of، ترکیب پیچیده کار او daunting است
[ترجمه گوگل]چن جی در پیشنهاد هر نقاشی که اطلاعات متنوعی را نشان می دهد، نشان دهنده ماهیت ناکامی است، ترکیب پیچیده ای از کار او دلهره آور است

5. Conclusions The analysis on common intramuscular complications, can keep immoderation of patients for lower level, and increase the p. . .
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تجزیه و تحلیل در رابطه با پیچیدگی های intramuscular، می تواند immoderation بیمار را برای سطح پایین تر نگه دارد و p را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل عوارض عضلانی عضلانی، می تواند کمبود بیماران را برای سطح پایین نگه دارد و باعث افزایش فشار خون می شود

6. Theophilos was an important emperor about whom we know all too little; the iconophile sources condemn him thoroughly, while some modern authorities praise him with the same immoderation.
[ترجمه ترگمان]Theophilos امپراطور مهمی بود که ما همه آن ها را بسیار کم می شناسیم؛ منابع iconophile او را به طور کامل محکوم می کنند، در حالی که برخی از مقامات مدرن او را با همین immoderation تحسین می کنند
[ترجمه گوگل]تئوفیلوس امپراتور مهمی بود که ما خیلی کم می دانیم؛ منابع انسانی او را به طور کامل محکوم می کنند، در حالی که برخی از مقامات مدرن او را با همان ناکامی تحسین می کنند


کلمات دیگر: