کلمه جو
صفحه اصلی

heather


معنی : خلنگ زار، خلنگ، ورسک، علف جاروب
معانی دیگر : (گیاه شناسی) اریکا، خاربن، علف جارو (انواع گیاهان خانواده ی heath به ویژه calluna vulgaris که بومی انگلستان است)، ورسک (از جنس erica)، اسم خاص مونث، وابسته به خلنگ

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) خلنگ، علف جاروب، ورسک ( erica )، وابسته به خلنگ


هدر، ورسک، خلنگ زار، خلنگ، علف جاروب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several common low, shrubby, evergreen plants bearing clusters of tiny, pinkish purple, bell-shaped flowers.

• any of a number of low evergreen shrubs bearing clusters of purple flowers (native to england and scotland)
heather is a plant with small purple, pink, or white flowers that grows wild on hills and moorland.

مترادف و متضاد

خلنگ زار (اسم)
breck, heather, moorland

خلنگ (اسم)
heather, erica

ورسک (اسم)
heather

علف جاروب (اسم)
heather

جملات نمونه

1. The old road had disappeared under grass and heather.
[ترجمه رحیم] جاده قدیمی در زیر چمن و علف از دیده ها پنهان شده بود
[ترجمه ترگمان]جاده قدیمی زیر علف ها و علف ناپدید شده بود
[ترجمه گوگل]جاده قدیم تحت چمن و چشمه ناپدید شد

2. Heather went to the kitchen to get drinks for us.
[ترجمه ترگمان]هدر رفت به آشپزخانه تا برامون نوشیدنی بیاره
[ترجمه گوگل]هدر به آشپزخانه رفت تا نوشیدنی ها را برای ما بیاورد

3. A bird skimmed low over the heather.
[ترجمه ترگمان]پرنده ای در خلنگ زار پایین آمد
[ترجمه گوگل]یک پرنده در بالای سرش کم است

4. Then on we walked, over heather moor land now.
[ترجمه ترگمان]بعد، روی زمین خلنگ زار قدم زدیم
[ترجمه گوگل]سپس ما در حال رفتن به سرزمین موره سرخ شدیم

5. Heather looked poised and relaxed as she made her way to the stage.
[ترجمه ترگمان]وقتی به صحنه رسید، هدر به حالت آماده باش در آمد
[ترجمه گوگل]هدر به دنبال راه رفتن به صحنه رفت و با آرامش به او نگاه کرد

6. Heather flung her empty glass at the wall.
[ترجمه ترگمان]هدر لیوان خالیش را روی دیوار انداخت
[ترجمه گوگل]هدر شیشه ای خالی اش را در دیوار گذاشت

7. There is nothing-no bunkers, gorse, whin, heather, bracken, or rough-to impede you.
[ترجمه ترگمان]چیزی وجود ندارد - پناه گاه، خلنگ، خلنگ، بوته های خار، سرخس، سرخس، یا برای مزاحمت ایجاد مزاحمت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ چیز وجود دارد - هیچ پناهگاه، گرسنه، نهنگ، گردن، گردن، یا خشن - برای جلوگیری از شما

8. Heather fretted, accused, threatened to call the police.
[ترجمه ترگمان]هدر متهم شده بود و تهدید کرده بود که پلیس را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]هدر متهم، متهم، تهدید به تماس با پلیس شد

9. The girl had conic in while Heather was unpacking; she had said hello and asked if she could help.
[ترجمه ترگمان]وقتی هدر داشت وسایلش را باز می کرد، دختر به او سلام کرده بود و از او پرسید که می تواند کمک کند یا نه
[ترجمه گوگل]در حالی که هدر پاره شد، دختر در حال مخروط بود او سلام کرد و پرسید آیا می تواند کمک کند

10. Heather tried to be as obtuse as she could.
[ترجمه ترگمان] هدر سعی کرد تا جایی که می تونست آروم تر عمل کنه
[ترجمه گوگل]هدر سعی کرد که به همان اندازه ناپایدار باشد

11. Heather Benbow says they had an argument.
[ترجمه ترگمان] هدر دریاسالار \"گفت که دعواشون شده\"
[ترجمه گوگل]هدر بنبو میگوید آنها بحثی دارند

12. I've known Heather for quite a while - a sort of on-and-off relationship, I suppose.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم من هدر رو یه مدت طولانی می شناختم - یه جور رابطه - و - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]من مدت هاست Heather را شناخته ام - نوعی از روابط درون و بیرون، من فکر می کنم

13. Far, far away Beyond the heather, sliding away all night.
[ترجمه ترگمان]بسیار دور، دور آن سوی خلنگ زار، تمام شب را به سر می برد
[ترجمه گوگل]دور، دور، دورتر از حنجر، تمام شب را دراز می کند

14. Heather, a keen cyclist, is hoping to raise £000 by riding her bike across Europe.
[ترجمه ترگمان]هدر، دوچرخه سوار مشتاق، امیدوار است با دوچرخه سواری در سراسر اروپا، هزار پوند را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]هدر، دوچرخهسواری مشتاق، امیدوار است با افزایش دوچرخه سواری در سراسر اروپا، 000 پوند افزایش دهد

15. 'Blair Witch' star Heather Donahue has landed a new role in a college reunion film called 'Seven and a Match'.
[ترجمه ترگمان]ستاره بلر، Heather Mills، نقش جدیدی را در یک فیلم تجدید دیدار کالج به نام هفت و یک مسابقه به زمین گذاشت
[ترجمه گوگل]هیتن دوناهو، ستارۀ 'بلر جادوگر' نقش جدیدی در فیلم بازنشستگی کالج 'هفت و یک مسابقه' به خود اختصاص داده است

پیشنهاد کاربران

به زنی که زیبا، شوخ طبع، صادق، مهربان و در کل بهترین بهترین ها باشد اطلاق می شود.

پروانه_چرخنده_خنک کننده_پنکه ی بزرگ

دختر خوشگل و خفن و مهربون

heather ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: خلنگ
تعریف: درختچه ای کوتاه با برگ های همیشه سبز و گل های صورتی خوشه ای


کلمات دیگر: