کلمه جو
صفحه اصلی

hatchet man


معنی : ادمکش مزدور، تروریست مزدور
معانی دیگر : (عامیانه)، آدمکش مزدور، قاتل حرفه ای، (کسی که برای انجام امور ناخوشایند یا خلاف وجدان مثلا اخراج کارمندان یا کاستن زیاد بودجه استخدام شده است) شمر اداره، دژخیم کار، ورزش : بازیگر خشن

انگلیسی به فارسی

آدمکش مزدور، تروریست مزدور


مرد چاق، ادمکش مزدور، تروریست مزدور


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a person hired by another to commit murder.
مشابه: assassin

- He was valued by the mob as a hatchet man.
[ترجمه ترگمان] اون با اراذل و اوباش به عنوان یه آدمکش ارزش قائل بود
[ترجمه گوگل] او توسط مرد عنکبوتی به عنوان یک مرد خرابکار ارزشمند بود

(2) تعریف: a person assigned to carry out a disagreeable or unscrupulous task for a superior.

- I was fired by the boss's hatchet man.
[ترجمه ترگمان] من توسط یه آدمکش رئیس اخراج شدم
[ترجمه گوگل] من با تیغه ی رئیس رئیس اخراج شدم
- Their hatchet man falsified the record.
[ترجمه ترگمان] آدمکش آن ها رکورد را جعل کرده بود
[ترجمه گوگل] مرد شکارچی خود را ضرب و شتم کرد

(3) تعریف: a writer or critic who maliciously attacks people to destroy their reputations.

• a hatchet man is a man who is employed by someone to destroy things or do unpleasant tasks for them; an informal expression.

مترادف و متضاد

ادمکش مزدور (اسم)
hatchet man

تروریست مزدور (اسم)
hatchet man

killer


Synonyms: gun, professional murderer, rodman, torpedo, trigger man


جملات نمونه

1. He with his hatchet men swaggered out of the bar.
[ترجمه ترگمان]او با تبر his از بار بیرون رفت
[ترجمه گوگل]او با مردان تیغه خود را از نوار غرق شده است

2. He came in,and spoke small to his hatchet men.
[ترجمه ترگمان]او وارد شد و با hatchet کوچک خود صحبت کرد
[ترجمه گوگل]او وارد شد، و کوچک به مردان تیغه خود صحبت کرد

3. Were they heroes, or leftwing hatchet men?
[ترجمه ترگمان]اونا قهرمان بودن یا یه تبر جنگی؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها قهرمانان، و یا مردان چتر نجات یافته بودند؟

4. That hatchet man released rumors of a sex scandal to the press.
[ترجمه ترگمان]اون مرد تبر، شایعاتی مبنی بر رسوایی سکس در مطبوعات منتشر کرد
[ترجمه گوگل]این مرد ناقل شایعاتی را از رسوایی جنسی به مطبوعات منتشر کرد

5. They reckoned he was a hatchet man, out to shred the workforce and crush the union.
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر می کردند که او یک تبر تیشه دار است که از نیروی پلیس استفاده کند و اتحادیه را شکست دهد
[ترجمه گوگل]آنها بر این باور بودند که یک مرد هتک حرمت است، تا نیروی کار را خراب کند و اتحادیه را شکست دهد

6. He always had a hatchet man do the dirty work for him.
[ترجمه ترگمان]اون همیشه یه آدمکش داشت که کاره ای کثیفش رو براش انجام بده
[ترجمه گوگل]او همیشه یک مرد چاق داشت و کار کثیفی برای او انجام می داد

7. Yeh Sheng - mao was his hatchet man, his accomplice, and a traitor to our entire justice system.
[ترجمه ترگمان]تو \"mao\"، همدست اون، همدستش بوده و یه خائن به کل سیستم قضایی ما
[ترجمه گوگل]یه شنگ - مائو مرد چنگالش، همدستش و خائن به سیستم عدالت ما بود

8. I give me daddy hatchet man machine, he say that waiting him come back processing you, the gutty don't run! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! !
[ترجمه ترگمان]من به من ماشین hatchet بابا رو میدم، اون میگه که منتظر him، اون gutty، اون توپ فرار نمیکنه! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه گوگل]من به ماشین مرد چاق و چرت زدم به او، او می گوید که انتظار او دوباره پردازش شما، گوتی اجرا نمی شود! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! !

9. John Smith is the hatchet man for the Mayor's Party; he smears all the other candidates regularly.
[ترجمه ترگمان]جان اسمیت مرد تبر برای حزب شهردار است؛ او به طور مرتب همه کاندیداها را زخمی می کند
[ترجمه گوگل]جان اسمیت، مرد چاق برای حزب شهردار است؛ او به طور منظم همه نامزدهای دیگر را می پوشد

10. The firm hired Mr Green to be hatchet man; his title is that of Executive Vice President.
[ترجمه ترگمان]شرکت آقای گرین را به عنوان \"مرد مسلح\" اجیر کرد؛ عنوان او معاون رئیس جمهور اجرایی است
[ترجمه گوگل]این شرکت آقای سبز را استخدام کرد و به عنوان یک مرد متقلب استخدام شد عنوان او معاون اجرایی است

11. Network hatchet man also brings a secondary action.
[ترجمه ترگمان]مرد تبر شبکه نیز یک اقدام ثانویه را به همراه می آورد
[ترجمه گوگل]مرد هاتچنشین شبکه همچنین یک اقدام ثانویه به ارمغان می آورد

12. Far worse than an ineffectual president would be an ideologically motivated hatchet man.
[ترجمه ترگمان]خیلی بدتر از این بود که یه رئیس ineffectual با انگیزه الکی یه تبر جنگی رو تحریک می کنه
[ترجمه گوگل]بدتر از یک رئیس جمهور بیفایده، مردی با انگیزه ایدئولوژیک خواهد بود

13. Crucial to Mbeki's back-room operation are his deputy minister, Essop Pahad, considered the parliamentary hatchet man.
[ترجمه ترگمان]Crucial to، معاون نخست وزیر وی، به عنوان معاون نخست وزیر در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]معاون وزیر، اسسپ پهد، معاون وزیر امور خارجه، به عنوان وزیر امور خارجه پارلمان، اهمیت زیادی دارد

14. And he went head on against the notion that he would be an unfeeling hatchet man against the government.
[ترجمه ترگمان]و به این نتیجه رسید که او یک آدمکش سنگدل نسبت به حکومت خواهد بود
[ترجمه گوگل]و او در برابر این تصور قرار گرفت که او یک مرد نابالغ در برابر دولت خواهد بود


کلمات دیگر: