1. a hand-woven sweater
ژاکت دستبافت
2. this hand-woven carpet is cheaper than comparable machine-made ones
این قالی دستبافت از قالی های مشابه ماشینی ارزانتر است.
3. This is hand-woven scarf.
[ترجمه ترگمان]این شال گردن بافته شده است
[ترجمه گوگل]این روسری دستباف است
4. They wore rough overcoats over their hand-woven cotton saris, and sensible shoes suitable for their work.
[ترجمه ترگمان]آن ها پالتو خشنی بر تن و ساری پنبه بافته شده بلند و کفش های ظریف مناسب برای کارشان داشتند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی ساری پنبه دستباف دستبند پاشنه های شلاق زده و کفش های معقول مناسب برای کار خود داشتند
5. That includes your favorite pair of blue jeans, your $ 000 Armani suit and all 27 of your handwoven silk ties.
[ترجمه ترگمان]این شامل شلوار جین آبی مورد علاقه شما، ۲۰۰۰ دلار کت و تمام ۲۷ کراوات ابریشمی تان می شود
[ترجمه گوگل]این شامل جین شلوار جین آبی مورد علاقه خود، کت و شلوار $ 000 Armani و همه 27 روابط ابریشمی خود دستبند است
6. The method used to make the outfits is more than 300 years old. The dress and swimsuit were handwoven. It took 32 days to weave the swimsuit.
[ترجمه ترگمان]این روش برای ایجاد این لباس ها بیش از ۳۰۰ سال قدمت دارد لباس و لباس شنا handwoven بود آن ۳۲ روز طول کشید تا لباس شنا را بافت
[ترجمه گوگل]روش ساخته شده برای ساخت لباس بیش از 300 سال است لباس و لباس شنا دستبند بود 32 روز برای شنا کردن لباس شنا کرد
7. The old coarse cloth, locally named"handcrafted cloth" or " handwoven cloth", is woven by the diligent people with the use of wooden spinning wheel. It has a history of thousands years.
[ترجمه ترگمان]این پارچه زبر و خشن که به صورت محلی \"پارچه\" یا \"پارچه handwoven\" نامیده می شود، توسط افراد سخت کوش با استفاده از چرخ ریسندگی چوبی بافته می شود این کتاب تاریخ هزاران سال دارد
[ترجمه گوگل]پارچه های بافتنی قدیمی که به طور محلی 'پارچه های دست ساز' یا 'پارچه های دست ساز' نامیده می شود، توسط افراد دشوار با استفاده از چرخ نخ ریسی چوبی بافته می شود این سابقه هزاران سال است
8. Iloilo is a major port noted for its delicate, handwoven fabrics.
[ترجمه ترگمان]Iloilo یک بندر اصلی است که به پارچه های ظریف و handwoven اشاره دارد
[ترجمه گوگل]Iloilo یک بندر عمده برای پارچه های ظریف، دستباف است
9. At the festival, girls in green pinaforescarry the rushes on a broad, handwoven linen sheet.
[ترجمه ترگمان]در جشن، دختران به رنگ سبز با شتاب روی یک ملحفه پهن و handwoven قرار داشتند
[ترجمه گوگل]در جشنواره، دختران در پینا سبز رنگ، بر روی ورق کتانی گسترده و با دست پارچه روبرو می شوند
10. We want to buy Jacket, Carpets, Rugs, Mats and Durries, Jackets and Pullovers, Tapestry Accessories, Handwoven Rugs.
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم ژاکت، فرش ها، Rugs، Mats، Durries، Durries، Jackets، Tapestry و Accessories را بخریم
[ترجمه گوگل]ما میخواهیم جک، فرش، فرش، کفپوش و Durries، کت و پلوور، کت و شلوار، دستبندهای فرش، خریداری کنیم
11. Miami Beach apartment's powder room, with its installation of custom-printed toilet paper, and entry, featuring a custom handwoven rug. Photography: eric Laignel.
[ترجمه ترگمان]اتاق پودر ساحلی میامی، با نصب کاغذ توالت سفارشی، و ورود به آن، یک قالیچه نخ نمای custom را به نمایش گذاشت عکاسی: اریک Laignel
[ترجمه گوگل]پودر آپارتمان میامی ساحل، با نصب و راه اندازی کاغذ توالت سفارشی چاپ شده، و ورود، شامل یک فرش دستباف سفارشی عکاسی: eric Laignel
12. A city of southeast Panay, Philippines, on Iloilo Strait, an inlet of the Sulu Sea. Iloilo is a major port noted for its delicate, handwoven fabrics. Population, 24 82
[ترجمه ترگمان]شهری در جنوب شرقی فیلیپین، در تنگه Iloilo، ورودی دریای سولو Iloilo یک بندر اصلی است که به پارچه های ظریف و handwoven اشاره دارد جمعیت: ۲۴ ۸۲
[ترجمه گوگل]شهر جنوب شرقی پانای، فیلیپین، در بندر ایلویل، ورودی دریای سولو Iloilo یک بندر عمده برای پارچه های ظریف، دستباف است جمعیت 24 82