1. He said, " Hagar, Sarai's handmaid, where did you come from? Where are you going? "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" Hagar، handmaid s، از کجا امده ای؟ کجا میری؟ \"
[ترجمه گوگل]او گفت: «حگار، دستیار سارای، از کجا آمده؟ کجا میری؟ '
2. And she gave him Bilhah her handmaid to wife: and Jacob went in unto her.
[ترجمه ترگمان]و او به او گفت که همسر خود را به عنوان همسر مورد نظر قرار دهد و جیکوب به سوی او رفت
[ترجمه گوگل]و او به او زن بلخ را به او داد و یعقوب به سوی او رفت
3. Your handmaid is, indeed, a God - fearing woman, serving the God of heaven day.
[ترجمه ترگمان]آشپز شما، در واقع، زن از ترس و وحشت، خدمت به خداوند روز آسمان است
[ترجمه گوگل]خدمتکار شما، در واقع، زن شرور خداوند است، خدمت به خدای روز بهشت
4. The sons of Bilhah ( Rachel's handmaid ) : Dan and Naphtali.
[ترجمه ترگمان]پسران of (راشل s): دن و Naphtali
[ترجمه گوگل]پسران بیله (دستیار راشل): دن و نافتلی
5. She is a handmaid of that family.
[ترجمه ترگمان]او ندیمه این خانواده است
[ترجمه گوگل]او دستیار آن خانواده است
6. Behold the handmaid of the moon.
[ترجمه ترگمان]و the ماه را بنگرید
[ترجمه گوگل]این دستبند ماه است
7. The soul is merely the vestal handmaid whose task is to keep the sacred flame of love burning.
[ترجمه ترگمان]روح تنها the است که وظیفه آن حفظ شعله مقدس آتش عشق است
[ترجمه گوگل]روح صرفا یک دستبند وستا است که وظیفه آن حفظ شعله مقدس عشق است
8. A good dictionary is the handmaid of the linguist.
[ترجمه ترگمان]یک فرهنگ لغت خوب، handmaid زبانشناس است
[ترجمه گوگل]فرهنگ لغت خوب دستیار زبان شناس است
9. Hunger be the handmaid of genius.
[ترجمه ترگمان]از گرسنگی بود
[ترجمه گوگل]گرسنگی دستیار نابغه است
10. The handmaid led a miserable life.
[ترجمه ترگمان]آشپز خانه یک زندگی فلاکت بار را رهبری کرد
[ترجمه گوگل]دستیار نجات زندگی بدبختی بود
11. And she said, handmaid hath not any thing in the house, save a pot of oil.
[ترجمه ترگمان]و گفت: او گفت که در خانه چیزی نیست جز یک قوری نفت
[ترجمه گوگل]و او گفت، خانم هیچ چیز در خانه نیست، صرفه جویی در یک گلدان روغن
12. Then she said unto him, Hear the words of thine handmaid.
[ترجمه ترگمان]سپس به او گفت: خوب گوش کن!
[ترجمه گوگل]سپس او را به او گفت: «شنیدن سخنان دستیار خود را
13. The prince had appeared and subjugated the poor little handmaid.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده خانم وی را تحت نظر گرفته بود و در میخانه کوچک خود را تحت نظر گرفته بود
[ترجمه گوگل]شاهزاده خانم فقیر کمی ظاهر شده و زیر پا گذاشته است
14. Leah said, " God has given me my hire, because I gave my handmaid to my husband. "
[ترجمه ترگمان]لی گفت: \" خداوند hire را به من داده است، چون من handmaid را به شوهرم دادم \"
[ترجمه گوگل]لی گفت: «خدا استخدام من کرده است، زیرا من به شوهرم دادم '