کلمه جو
صفحه اصلی

heedful


معنی : مواظب، متوجه
معانی دیگر : متوجه، مواظب

انگلیسی به فارسی

متوجه، مواظب


احتیاط، مواظب، متوجه


انگلیسی به انگلیسی

• carefully attentive, mindful

مترادف و متضاد

مواظب (صفت)
careful, alert, trim, advertent, attentive, cautious, watchful, mindful, solicitous, heedful, tidy, attent, surveillant, considerate, dutiful, forethoughtful, overwarm

متوجه (صفت)
careful, alert, advertent, attentive, mindful, facing, heedful, setting off

attentive


Synonyms: conscientious, careful, observant, mindful, thoughtful


جملات نمونه

1. You should be more heedful of advice.
[ترجمه ترگمان]باید بیشتر دقت کنی
[ترجمه گوگل]شما باید مشاوره بیشتری داشته باشید

2. Hence the enlightened ruler is heedful, and the good general full of caution.
[ترجمه ترگمان]از این رو، فرمانروای روشنفکر دقت کرده و کل احتیاط را پر از احتیاط می کند
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب حاکم روشنگر مورد احترام قرار می گیرد و عالم خوب با احتیاط کامل است

3. Being heedful means the teachers should become active learners with open mind.
[ترجمه ترگمان]دقیق بودن به این معنی است که معلمان باید با ذهن باز به دانش آموزان فعال تبدیل شوند
[ترجمه گوگل]مراقب بودن به این معنی است که معلمان باید معلمهای فعال با ذهن باز شوند

4. These adjectives mean mindful or heedful of something.
[ترجمه ترگمان]این صفات به این معنی است که توجه و توجه به چیزی را به خود جلب کرده اند
[ترجمه گوگل]این صفت ها به معنای توجه یا توجه به چیزی است

5. If in doubt, we should be heedful of the maxim Primum non nocere: first,[Sentence dictionary] do no harm.
[ترجمه ترگمان]اگر در تردید، ما باید دقت the maxim non را داشته باشیم: اول، [ فرهنگ لغت نامه ] هیچ ضرری ندارد
[ترجمه گوگل]اگر در شک، ما باید از حداکثر Primum non nocere قدردانی کنیم: اول، [واژه نامه حکم] هیچ آسیبی نیست

6. A stronger China is becoming less heedful of Deng's strategy of caution.
[ترجمه ترگمان]چین قوی تر نسبت به راهبرد احتیاط دنگ به دقت بیشتری توجه نشان می دهد
[ترجمه گوگل]چین قوی تر از دقت استراتژی احتیاط دنگ است

7. The heedful do not die; the heedless are like unto the dead.
[ترجمه ترگمان]The نمرده، بی اعتنایی به مردگان شباهت دارد
[ترجمه گوگل]دائما در حال مرگ نیستید بی احتیاط مانند مرده است

8. They cannot realize the horror of the heedful preparations.
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی توانند وحشت این تدارکات را درک کنند
[ترجمه گوگل]آنها نمیتوانند وحشت تهیهکنندگان محترم را درک کنند

9. And the military, despite its intermittently heavy-handed responses, is heedful of public sentiment to a degree unprecedented under the old regime.
[ترجمه ترگمان]و ارتش علی رغم واکنش های intermittently مکرر آن، نسبت به احساس عمومی نسبت به درجه ای که در رژیم قدیمی بی سابقه است، دقت می کند
[ترجمه گوگل]و ارتش، با وجود پاسخ های متناوب و سنگین آن، از احساسات عمومی به یک درجه بی سابقه تحت رژیم قدیمی متکی است

10. There will come to be people who'll hurt you. . . so you need to continue trusting. . . just be heedful.
[ترجمه ترگمان]برای کسانی خواهند آمد که به شما صدمه خواهند زد، بنابراین شما باید به اعتماد به اعتماد ادامه دهید، فقط دقت کنید
[ترجمه گوگل]افرادی وجود دارند که به شما آسیب می رسانند بنابراین شما نیاز به ادامه اعتماد دارید فقط محتاط باشید


کلمات دیگر: