1. The origin is the "Hebdomad Reiteration" in ZhouYi and Zen Ideology of Buddhism.
[ترجمه ترگمان]منشا \"Hebdomad reiteration\" در ZhouYi و ایدئولوژی Zen بودیسم است
[ترجمه گوگل]منشاء 'Rebecca Hebdomad' در ZhouYi و Zen ایدئولوژی بودیسم است
2. Now in its ordinal hebdomad in American theatres, the film, directed by Brett Ratner, has as yet condemned in extra than $117 million.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر در نمایش های ترتیبی خود در تئاترهای آمریکایی، این فیلم به کارگردانی برت Ratner هنوز به بیش از ۱۱۷ میلیون دلار محکوم نشده است
[ترجمه گوگل]این فیلم در حال حاضر در تئاترهای آمریکایی خود در فیلمهای سینمایی آمریکایی، توسط برت راتنر کارگردانی شده است و تاکنون بیش از 117 میلیون دلار محکوم شده است
3. That whole hebdomad is designated Teacher Appreciation Week at the National PTA. It's a time to reinforce aid and esteem because teachers and the education profession.
[ترجمه ترگمان]این هفته، هفته قدردانی از معلم در اداره ملی مخابرات است این یک زمان برای تقویت کمک و احترام به خاطر معلمان و حرفه آموزشی است
[ترجمه گوگل]این کل حدیث در هفته ملی تفتیش معلم تعیین می شود این زمان برای تقویت کمک و عزت است زیرا معلمان و حرفه آموزش و پرورش
4. Rumors about the marriage intensified this hebdomad afterward a presidential spokesman said Cecilia Sarkozy would skip a state meet to Morocco next week.
[ترجمه ترگمان]شایعات در مورد ازدواج این hebdomad پس از آن که یک سخنگوی ریاست جمهوری گفت که سیسیلیا سارکوزی هفته آینده با مراکش دیدار خواهد کرد، شایعات در مورد ازدواج شدیدتر شده است
[ترجمه گوگل]سخنرانی در مورد ازدواج پس از آن موجب شد که سخنگوی ریاست جمهوری گفت که سسیلیکا سارکوزی یک دیدار رسمی را به مراکش برگزار خواهد کرد
5. The pure pressure on women executives these life came into converge final hebdomad at a conference of the 100 Women in Hedge Funds group.
[ترجمه ترگمان]فشار خالص بر روی مدیران اجرایی زن در یک کنفرانس ۱۰۰ زن در گروه صندوق های دولتی به hebdomad نهایی رسید
[ترجمه گوگل]فشارهای خالص بر مدیران زن، این زندگی را در یک کنفرانس 100 گروه زنان در صندوق های سرمایه گذاری به همگرائی نهایی تبدیل کرد
6. The students are learning Unit 3 this week, and afterward hebdomad they'll be learning Unit
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان این هفته واحد ۳ هستند، و بعد از آن واحد آموزش داده خواهند شد
[ترجمه گوگل]دانش آموزان در این هفته درس 3 را فرا می گیرند و بعد از آن به یادگیری واحد می پردازند
7. Official photographs of the 54-year-old chairman vacationing in gray Siberia last hebdomad showed him fishing with his shirt off to display a well-honed torso.
[ترجمه ترگمان]عکس های رسمی این رئیس ۵۴ ساله که در تعطیلات خاکستری سیبری در حال گذراندن تعطیلات بودند نشان داد که او با پیراهن خود به ماهیگیری مشغول است تا هیکل مناسبی پیدا کند
[ترجمه گوگل]عکس های رسمی رئیس 54 ساله که در سیبری خاکستری تعطیل می شود، آخرین شبیه به او را نشان می دهد که ماهیگیری را با پیراهن او نشان می دهد تا یک لگن خوب به پا داشته باشد
8. Authorities in China's east Jiangsu domain slit off liquid supplies apt 200,000 human for nearly 2 days this hebdomad afterward a local creek was found with dangerous levels of liquid nitrogen.
[ترجمه ترگمان]مقامات در بخش شرقی Jiangsu در شرق چین برای حدود ۲ روز از ذخایر مایع برای تقریبا ۲ روز استفاده می کنند که پس از آن یک نهر محلی با سطوح خطرناکی از نیتروژن مایع پیدا شد
[ترجمه گوگل]مقامات در منطقه جیانگ سو در شرق چین تقریبا 2 روز از این مواد مایع تقریبا 200000 انسان انباشته شده اند و بعد از آن این حوضه محلی با سطح خطرناک نیتروژن مایع یافت شد