1. Attention, drunken citizens! Harken, and listen to my song!
[ترجمه ترگمان]توجه کنید، شهروندان مست! harken \"، و به آهنگ من گوش کن\"
[ترجمه گوگل]توجه، شهروندان مست هارکن، و به آهنگ من گوش کن
2. Chief surgeon Dr. Alden Harken reported Thursday night that Olsen was breathing on his own and capable of moving his body.
[ترجمه ترگمان]دکتر آل دن Harken پنجشنبه شب گزارش داد که اولسن به تنهایی نفس می کشد و قادر به حرکت دادن بدنش است
[ترجمه گوگل]جراح اصلی دکتر آلدن هارکن روز پنج شنبه اعلام کرد که اولسن به تنهایی در معرض تنفس قرار دارد و قادر به حرکت بدن او است
3. So please harken to my message, because what I have to tell you tonight can bring healing to humanity and healing to our planet.
[ترجمه ترگمان]پس لطفا شرکت کنید، چون من باید امشب به شما بگویم که امشب چه چیزی برای شفا دادن به بشریت و شفا دادن به سیاره مان است
[ترجمه گوگل]بنابراین لطفا به پیام من توجه کنید، زیرا آنچه که من امشب به شما می گویم می تواند به انسانیت و بهبودی به سیاره ما کمک کند
4. Seek the fellowship of godly men, harken unto their words and remember them.
[ترجمه ترگمان]fellowship را دنبال کنید، harken را دنبال کنید و آن ها را به یاد داشته باشید
[ترجمه گوگل]پیروی از مردان خدایی را دنبال کنید، به سخنان خود احترام بگذارید و آنها را به یاد بیاورید
5. When you have and hold a need, harken not to others greed.
[ترجمه ترگمان]زمانی که نیاز دارید، شرکت harken را به طمع دیگران not
[ترجمه گوگل]هنگامی که نیاز دارید و نیاز دارید، به دیگران حرص نخورید
6. To harken what I said between my tears, . . .
[ترجمه ترگمان]برای شرکت harken چیزی که بین اشک های من نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]برای چی گفتن بین اشک های من،
7. Harken for my name, for it will echo redoubled through the ages.
[ترجمه ترگمان]به خاطر نام من، چون انعکاس آن در قرون و اعصار مضاعف خواهد شد
[ترجمه گوگل]Harken برای نام من، برای آن خواهد شد دو ساله از طریق سنین
8. And we wanted to protect that image of personableness and harken back to the days where personal service and traditional receptionist was the norm.
[ترجمه ترگمان]و ما می خواستیم آن تصویر of و harken را به روزهایی که خدمت شخصی و پذیرش سنتی هنجار بود، حمایت کنیم
[ترجمه گوگل]و ما می خواستیم از این تصویر شخصیت محافظت کنیم و دوباره به روزهایی برسیم که سرویس شخصی و اداری سنتی معمول بود
9. However, suspicion was raised on Bush's eight-month delay in filing with the relevant authorities on his stock option trade when he served as a director of Harken Energy Corp. in Texas ten years ago.
[ترجمه ترگمان]با این حال، زمانی که او به عنوان مدیر شرکت انرژی Harken در تگزاس در ۱۰ سال پیش به عنوان رئیس شرکت انرژی Harken در تگزاس خدمت می کرد، سو ظن در مورد تاخیر هشت ماه بوش در پر کردن مقامات مربوطه مطرح شد
[ترجمه گوگل]با این وجود، شک و تردید در اوایل ماه هشت ماه پس از آن بود که وی با مقامات مربوطه در مورد گزینه معاملاتی سهام خود، زمانی که به عنوان مدیر Harken Energy Corp در تگزاس 10 سال پیش خدمت کرد، مطرح شد
10. It's possible that our dominant attitudes and beliefs today about how men should express themselves harken back to days when the male role as protector had real meaning.
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که نگرش و عقاید غالب ما در مورد این که چگونه مردان باید خود را به روزهایی که نقش مرد به عنوان محافظ مفهوم واقعی داشته باشد، به خود بازگردانند
[ترجمه گوگل]ممکن است که نگرش ها و باورهای غالب ما در مورد اینکه چگونه مردان باید خود را بیان کنند تا زمانی که نقش مرد به عنوان محافظ معنای واقعی داشته باشد، امروزه وجود دارد