کلمه جو
صفحه اصلی

hangman


معنی : دژخیم، مامور اعدام، دار زن
معانی دیگر : به دار زننده، ماءمور به دار زدن، ماءمور اعدام

انگلیسی به فارسی

دژخیم، مامور اعدام، دار زن


قاتل، مامور اعدام، دژخیم، دار زن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: hangmen
• : تعریف: the person who hangs those condemned to die by hanging; executioner.

• pencil and paper word game for 2 players in which one player must guess the letters of a word selected by another player
executioner who executes sentenced people by hanging
a hangman is a man whose job is to execute people by hanging them.

مترادف و متضاد

دژخیم (اسم)
executioner, headsman, hangman

مامور اعدام (اسم)
hangman

دار زن (اسم)
hangman

garroter


Synonyms: lyncher, public executioner, executioner


جملات نمونه

1. The public were waiting to see the hated hangman swing from his own gallows.
[ترجمه ترگمان]مردم منتظر بودند که مامور اعدام از چوبه دار متنفر شود
[ترجمه گوگل]عموم مردم انتظار داشتند که انفجار انبوه نفرت انگیز از چنگال خود را ببینند

2. And waiting for the call: The last hangman says bring back the rope.
[ترجمه ترگمان]و منتظر فرا رسیدن آن صدا است: آخرین دژخیم می گوید طناب را برگردانید
[ترجمه گوگل]و منتظر تماس است: آخرین مهاجم می گوید طناب را برداشته است

3. Syd Dernley was a public hangman before the capital punishment was abolished in nineteen sixty-five.
[ترجمه ترگمان]سید Dernley یک جلاد عمومی بود که مجازات اعدام در نوزده شصت و پنج ملغی شد
[ترجمه گوگل]سید دندلی قبل از اینکه مجازات اعدام در نوزده شصت و پنج ساله لغو شود، یک خلبان عمومی بود

4. A fitting end for a professional hangman.
[ترجمه ترگمان]یک پایان مناسب برای یک جلاد حرفه ای
[ترجمه گوگل]پایان مناسب برای یک مهاجم حرفه ای

5. The hangman then twisted the ladder away, turning off the victim.
[ترجمه ترگمان]مرد دژخیم نردبان را پس کشید و قربانی را از خود دور کرد
[ترجمه گوگل]سپس مهاجم نردبان را از هم جدا کرد و قربانی را خاموش کرد

6. The ruler acts as both hangman and doctor, they not only depress the spirit, but also wreck the body of crowds. The misshape body imago is no other than the token of morbid society.
[ترجمه ترگمان]حاکم به عنوان جلاد و هم پزشک عمل می کند و نه تنها روح را افسرده می کند بلکه پیکر جمعیت را نیز تحت تاثیر قرار می دهد جسم misshape غیر از نشانه اجتماع بیمار گونه نیست
[ترجمه گوگل]حاکم به عنوان مامور و مددکار عمل می کند، آنها نه تنها روحیه را خفه می کنند، بلکه بدن را از بین می برند Imago مضمون دستکاری هیچ کدام از نشانه های جامعه مضر نیست

7. This is a modern style game of hangman.
[ترجمه ترگمان]این یک بازی سبک مدرن برای دژخیم است
[ترجمه گوگل]این یک بازی سبک مدرن است

8. The hangman who feels joy and the martyr who sobs.
[ترجمه ترگمان]مامور اعدام که احساس شادی و شهید شدن می کند
[ترجمه گوگل]مهاجم که احساس شادی می کند و شهیدانی که می اندیشند

9. Classic hangman word - guessing game. Play and try to get the full manga pictures.
[ترجمه ترگمان]یه بازی مسخره مامور اعدام بازی کن و سعی کن عکسای \"manga\" رو بگیری
[ترجمه گوگل]کلمه کلاسیک hangman - بازی حدس زدن بازی کنید و سعی کنید تصاویر کامل مانگا دریافت کنید

10. Play hangman with your spelling words with a friend.
[ترجمه ترگمان]hangman را با کلمات دیکته خود با یک دوست بازی کنید
[ترجمه گوگل]با مامان با کلمات خودتون با یک دوست بازی کنید

11. The classic game of the Hangman turned into a TV Show, with the most annoying presenter.
[ترجمه ترگمان]بازی کلاسیک of تبدیل به یک نمایش تلویزیونی شد، که the مجری آن بود
[ترجمه گوگل]بازی کلاسیک Hangman به یک نمایش تلویزیونی تبدیل شد، با پخش کننده ترین نشانه ها

12. This is a game of hangman!
[ترجمه ترگمان]این یک بازی دژخیم است!
[ترجمه گوگل]این یک بازی مسیح است!

13. A classic Hangman game - guess the word and escape from the cannibals making the dinner!
[ترجمه ترگمان]یک بازی قدیمی دار سی - حدس بزن و فرار کن و از آدمی خواران که شام درست کرده فرار کن!
[ترجمه گوگل]بازی Hangman کلاسیک - کلمه را حدس بزنید و فرار کنید از خوراکی هایی که شام ​​را تهیه می کنند!

14. He cheated the hangman.
[ترجمه ترگمان]اون به مامور اعدام خیانت کرد
[ترجمه گوگل]او مهاجم را فریب داد


کلمات دیگر: