1. Mogadishu is said to be a virtual ghost town, deserted by two-thirds of its residents.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود موگادیشو یک شهر ارواح مجازی است که دو سوم سکنه آن را ترک کرده است
[ترجمه گوگل]گفته می شود که موگادیشو یک شهر شبح مجازی است که توسط دو سوم از ساکنان آن تخلیه شده است
2. I just put my mind ghost town guest a widow.
[ترجمه ترگمان] من فقط ذهن خودم رو به عنوان یه زن بیوه توی شهر گذاشتم
[ترجمه گوگل]من فقط احمقانه شهر مهمان بیوه قرار دادم
3. They stumble across a ghost town inhabited by a rascally gold prospector.
[ترجمه ترگمان]سکندری خوردند و سکندری خوران از شهری که یک جوینده طلا در آن سکونت داشتند عبور کردند
[ترجمه گوگل]آنها در سراسر یک شهر روح زندگی می کنند که توسط یک توزیع کننده طلا ریچال ساکن شده اند
4. It's been a ghost town since the gold rush ended.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که هجوم طلا تموم شد یه شهر ارواح بوده
[ترجمه گوگل]از زمان رسیدن طلا طلایی، شهر ارواح شده است
5. We think it's going to make Darlington a ghost town.
[ترجمه ترگمان]ما فکر می کنیم که این شهر رو به یه شهر ارواح تبدیل کنه
[ترجمه گوگل]ما فکر می کنیم که دارلینگتون یک شهر ارواح است
6. The latter was now a veritable ghost town with its derelict buildings holding up false-front facades in the fashion of Hollywood sets.
[ترجمه ترگمان]این شهر در حال حاضر یک شهر ارواح واقعی با ساختمان های ویران شده خود بود که نمای جلوی نمای جلوی نمای جلوی خانه ها را در اختیار داشتند
[ترجمه گوگل]این شهر در حال حاضر یک شهر ارواح واقعی است که ساختمان های متروک خود را با چهره های جلوی دروغین در مجموعه های هالیوود نگه می دارد
7. Already by early March, Verdun had become a ghost town.
[ترجمه ترگمان]در اوایل ماه مارس، \"وردن\" تبدیل به یک شهر ارواح شده بود
[ترجمه گوگل]در اوایل ماه مارس، وردن تبدیل به یک شهر ارواح شد
8. It looked like a ghost town; it was beautiful.
[ترجمه ترگمان]مثل یک شهر ارواح به نظر می رسید؛ زیبا بود
[ترجمه گوگل]این یک شهر روحیه بود؛ زیبا بود
9. In a ghost town, silent and deserted as the Marie Celeste, I gave myself a history lesson.
[ترجمه ترگمان]در یک شهر ارواح، ساکت و خلوت مثل ماری Celeste، درس تاریخ به خودم دادم
[ترجمه گوگل]در یک شهر روحانی، سکوت و به عنوان ماری سلستس بیرون رانده شدم، درس خودم را به خودم دادم
10. Mondano was as deserted as a ghost town, wrapped in the silence of its siesta.
[ترجمه ترگمان]Mondano مانند یک شهر روح در سکوت خواب بعدازظهر به خود پیچیده بود
[ترجمه گوگل]Mondano به عنوان یک شهر ارواح کنار گذاشته شد، که در سکوت سایستا قرار دارد
11. Sumner became a ghost town; his parish failed.
[ترجمه ترگمان]سامنر به یک شهر روح تبدیل شد؛ بخش او شکست خورد
[ترجمه گوگل]سامرن یک شهر ارواح شد؛ صربستان شکست خورده است
12. Two weeks ago Gori was a ghost town, occupied by Russian troops.
[ترجمه ترگمان]دو هفته پیش gori شهری بود که از قشون روس اشغال شده بود
[ترجمه گوگل]دو هفته پیش، گوری یک شهر ارواح بود که توسط نیروهای روسی اشغال شده بود
13. Ghost town of Djado is steeped in moonlight and mystery.
[ترجمه ترگمان]روح شهر of در مهتاب و mystery غوطه ور است
[ترجمه گوگل]شهر ارواح داودو در مهتاب و رمز و راز قرار دارد
14. Otherwise the Gaza streets are completely empty ghost town.
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت خیابان های غزه کاملا خالی از سکنه هستند
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت خیابان های غزه کاملا شهر خالی شبح است
15. The place has been like a ghost town since they built the new bypass round it.
[ترجمه ترگمان]اونجا مثل یه شهر ارواح بوده از وقتی که این دور و برش جدید رو ساختن
[ترجمه گوگل]این مکان همانند یک شهر ارواح بوده است، زیرا دور جدید آن ساخته شده است