کلمه جو
صفحه اصلی

immobility


معنی : عدم تحرک، بی حرکتی، بی جنبشی
معانی دیگر : عدم تحرک، بی جنبشی، بیحرکتی

انگلیسی به فارسی

عدم تحرک، بی جنبشی، بیحرکتی


بی حرکتی، عدم تحرک، بی جنبشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the state or condition of being incapable of being moved.

(2) تعریف: the state or condition of not moving or being motionless.

- We were deceived by their immobility into thinking they were asleep.
[ترجمه سعید] بستری بودن
[ترجمه ترگمان] ما آن ها را فریب داده بودیم و به فکر فرو رفتن آن ها در خواب بودیم
[ترجمه گوگل] ما توسط بی حرکتی خود را به فکر کردن به آنها خواب فریب خورده بود

• inability to move; quality of being fixed in place; stillness, lack of movement

مترادف و متضاد

عدم تحرک (اسم)
immobility, immobilization

بی حرکتی (اسم)
otiosity, quiescence, stagnancy, inaction, quiescency, immobility, immovability

بی جنبشی (اسم)
immobility, immovability

جملات نمونه

1. Again, the pain locked me into immobility.
[ترجمه ترگمان]دوباره، درد مرا به بی حرکتی فرو برد
[ترجمه گوگل]باز هم، درد من را به بی حرکتی بست

2. Hyde maintained the rigid immobility of his shoulders.
[ترجمه ترگمان]هاید immobility بی حرکت و بی حرکت شانه هایش را نگه داشت
[ترجمه گوگل]هیث، بی حرکتی سفت و سختی از شانه هایش را حفظ کرد

3. Victims lay wasting away, yet heavy in their immobility.
[ترجمه ترگمان]قربانی ها به هدر رفتن، با این حال در سکون و سکون شان خیلی سنگین بودند
[ترجمه گوگل]قربانیان در حال از بین رفتن هستند، در حالی که آنها بی حرکت هستند

4. In a split second of surprised immobility, Grant saw the deadly muzzle come to bear on him.
[ترجمه ترگمان]در کسری از ثانیه سکون و سکون، جناب گرانت دید که پوزه مرگبار بر او چیره می شود
[ترجمه گوگل]در ثانیه دوم از بی حرکتی شگفت انگیز، گرانت شاهد مرگ ناگهانی بود که او را تحمل می کرد

5. Little wonder patients held captive by their immobility were fearful.
[ترجمه ترگمان]patients که در آن سکون و سکون خود اسیر شده بودند از ترس و وحشت اسیر شده بودند
[ترجمه گوگل]بیماران کمی تعجب شده توسط بی حرکتی خود را اسیر کردند و ترس داشتند

6. Then they break out of this immobility into a frenzy of activity.
[ترجمه ترگمان]آن وقت آن ها از این سکون و سکون خارج می شوند
[ترجمه گوگل]سپس آنها از این بی حرکت به یک دیوانگی از فعالیت بر می گردند

7. NEW point of immobility in the stars.
[ترجمه ترگمان]نقطه جدید بی حرکتی در ستارگان
[ترجمه گوگل]نقطه جدید بی حرکتی در ستاره ها

8. What causes the risk is immobility.
[ترجمه ترگمان]چه چیزی باعث عدم وجود خطر می شود
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث می شود که خطر بی حرکتی باشد؟

9. This decentralized economic system relied on the legal immobility of the serf.
[ترجمه ترگمان]این نظام اقتصادی غیرمتمرکز بر بی حرکتی قانونی سرف استوار بود
[ترجمه گوگل]این سیستم اقتصادی غیرمتمرکز، بر عدم تحرک قانونی سرپرست متکی بود

10. Standing in immobility, the child seemed to make a silent protest.
[ترجمه ترگمان]بچه به نظر می رسید که در سکون و سکون ایستاده باشد
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد ایستادن در مکان بی حرکتی، یک اعتراض خاموش است

11. Risk factors for development of pressure ulcers include immobility, incontinence, and nutritional deficits.
[ترجمه ترگمان]عوامل خطر برای توسعه زخم فشار عبارتند از سکون، بی اختیاری و کسری غذایی
[ترجمه گوگل]عوامل خطر برای توسعه زخم های فشاری عبارتند از بی حرکتی، بی اختیاری و کمبود تغذیه ای

12. This natural protective reaction needs to be discouraged after surgery to avoid the complications of immobility.
[ترجمه ترگمان]این واکنش حفاظتی طبیعی بعد از جراحی باید دلسرد شود تا از پیچیدگی های بی حرکتی اجتناب شود
[ترجمه گوگل]این واکنش محافظ طبیعی باید پس از جراحی برای جلوگیری از عوارض ناشی از بی حرکتی از بین برود

13. Her feet were lodged in wide black-barred shoes and in their immobility gave the impression of being clamped to the carpet.
[ترجمه ترگمان]پاهایش در کفش های گشاد شده مشکی چسبانده شده بود و در بی حرکتی این احساس را داشت که به فرش می چسبید
[ترجمه گوگل]پاهای خود را در کفش های مشکی پوشانده بود و در بی حرکتی آنها باعث برانگیختن فرش شد

14. It was suggested that the injury of laryngeal nerve should be considered to be the cause of vocal cord immobility following endotracheal intubation besides cricoarytenoid joint dislocation.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شد که آسیب عصب laryngeal به دلیل immobility vocal پس از intubation endotracheal علاوه بر جابجایی مشترک cricoarytenoid، در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شد که آسیب عصب حنجره به علت عدم تحرک صوتی ناشی از لوله گذاری انتروکاچئه علاوه بر جابجایی مفصلی جراحی کریو آرینوئید نیز در نظر گرفته شود


کلمات دیگر: