کلمه جو
صفحه اصلی

headpiece


معنی : سر، سرصفحه، هوش، کلاه، ادراک، سرلوحه، ادم باهوش، هر التی که روی سر قرار میگیرد
معانی دیگر : (آنچه که سر را بپوشاند) کلاهخود، کلاه ایمنی، کله، فکر، عقل، کلاه، سرصفحه درکتاب، ارایش، مج، هوش، ادراک، ادم باهوش، قسمت بالا، هر التی که روی سر قرارمیگیرد

انگلیسی به فارسی

(آنچه که سر را بپوشاند) کلاهخود، کلاه ایمنی


سر، کله


فکر، عقل، هوش


(چاپ) تزئینات یا طرحهای سرصفحه یا اول فصل


هدست، کلاه، سرصفحه، سرلوحه، هوش، سر، ادراک، ادم باهوش، هر التی که روی سر قرار میگیرد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a covering, usu. protective, for the head.
مشابه: lid

(2) تعریف: in printing, a decoration, as at the beginning of a chapter.

(3) تعریف: a set of headphones.

• headcovering; intelligence, brain

مترادف و متضاد

سر (اسم)
slide, secret, edge, end, mystery, point, acme, top, head, tip, inception, beginning, chief, origin, apex, vertex, cover, corona, incipience, headpiece, extremity, glide, piece, flower, lid, pate, noddle, pash, plug, inchoation, lead-off, nob, noggin, sliding

سرصفحه (اسم)
head, title, heading, headline, banner, headpiece, front page

هوش (اسم)
sense, understanding, intelligence, sagacity, brain, esprit, witting, ingenuity, headpiece, intellect, wit, mother wit

کلاه (اسم)
headpiece, cap, hat, capa, chapeau

ادراک (اسم)
understanding, impression, notion, perception, realization, conception, uptake, scent, cognition, headpiece, savvy, cognizance, conceptualization, hindsight, mother wit, sentience

سرلوحه (اسم)
headpiece, front page, miniature, epigraph, frontispiece, title page

ادم باهوش (اسم)
shiner, headpiece

هر التی که روی سر قرار میگیرد (اسم)
headpiece

جملات نمونه

1. The headpiece was gone and the bottom of the doorposts had rotted away.
[ترجمه ترگمان]ترکه از بین رفته بود و ته آن مرده بود
[ترجمه گوگل]سرنشینی رفته بود و پایین ترمزهای دروازه دور افتاده بود

2. He dons a fake goatee, headpiece, and voila, he is Don Q. . Why not?
[ترجمه ترگمان]او یک ریش بزی تقلبی، کلاه، و همه کاره است، او دن سوال است چرا نه؟
[ترجمه گوگل]او دنیای بز و گوسفندهای جعلی، هدایا و آویزان است، او دون Q است چرا که نه؟

3. He was staring at the headpiece of my tefillin. I reached up and took off what had to be the most sickening tefillin headpiece anyone has ever seen.
[ترجمه ترگمان]او به دسته of من خیره شده بود دستم را دراز کردم و آنچه را که در عمرم دیده بودم برداشتم
[ترجمه گوگل]او به سرشاخه تیفیلین من نگاه کرد من بالا رفتم و چیزی را که باید بدتر از سرنشین تیفیلین بود، دیده ام

4. But I am going to make a headpiece of lace.
[ترجمه ترگمان]اما من می خواهم یک دستمال تور کنم
[ترجمه گوگل]اما من قصد دارم یک سرپوش توری داشته باشم

5. And let the girl put on the headpiece for herself.
[ترجمه ترگمان]و به دختر اجازه بده که آن را برای خودش بیاورد
[ترجمه گوگل]و دختر اجازه دهید تا خودش را روی سر خود بگذارد

6. Queen Jamilla's gown and abalone shell headpiece.
[ترجمه ترگمان]لباس ملکه ملکه و صدف پوست صدف دار
[ترجمه گوگل]سر لباس پوشیده از لباس Queen Jamilla و Abalone

7. Ah, he was the man to have a headpiece, was Flint!
[ترجمه ترگمان]فلینت گفت: آه، فلینت مردی بود که با headpiece همراه بود!
[ترجمه گوگل]آه، او مردی بود که دارای سرپوش بود، Flint بود!

8. And headpiece represents the moon.
[ترجمه ترگمان]و کلاه نشان دهنده ماه است
[ترجمه گوگل]سر و صدا نشانگر ماه است

9. The editor removed the headpiece.
[ترجمه ترگمان]ویراستار کلاه را برداشت
[ترجمه گوگل]سردبیر هدست را حذف کرد

10. Behind the Victorian front door frame was an earlier one, with mouldings and sockets for a carved headpiece.
[ترجمه ترگمان]پشت چارچوب در جلویی ویکتوریایی one و mouldings برای یک کلاه حکاکی شده بود
[ترجمه گوگل]در پشت قاب جلو پنجره ویکتوریا یک پیشتر بود، با قالب و سوکت برای یک هدست حک شده

11. The crown consists of two circlet crowns welded together and into which has been set a cloth-covered headpiece.
[ترجمه ترگمان]تاج شامل دو سکه برنزی است که به هم متصل شده اند و در آن یک کلاه پارچه ای پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]تاج از دو تا دایره دایره ای که با هم جوش داده شده اند تشکیل شده است که در آن یک هد پاور پوشیده شده است

12. So what if you can spot his acne through the ill-fitting headpiece?
[ترجمه ترگمان]پس اگه جوش و جوش اون رو از داخل با این - تشخیص بدی چی؟
[ترجمه گوگل]بنابراین چه می شود اگر شما می توانید آکنه خود را از طریق سرنیز بدنی مناسب قرار دهید؟

13. Men wear a collarless short Chinese jacket, long trousers and white or blue headpiece.
[ترجمه ترگمان]مردان کت و شلوار کوتاه چینی و شلوار دراز و پوستی سفید و سفید پوستی به تن دارند
[ترجمه گوگل]مردان لباس شیک چینی چتر نوشیدنی، شلوار بلند و شاهزاده سفید یا آبی پوشانده اند

14. In fact, at Serendipity Tiaras, fascinator sales have trumped orders for tiaras, considered to be the traditional wedding headpiece, she said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که در حقیقت، در Serendipity Tiaras، فروش fascinator دستورها جعلی برای tiaras، در نظر گرفته شده است که با کلاه عروسی سنتی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]در واقع، در Serendipity Tiaras، فروش شگفت انگیز سفارشات برای tiaras را تقبیح کرده است، که به عنوان شاهزاده عروسی سنتی شناخته می شود

پیشنهاد کاربران

تاج


کلمات دیگر: