کلمه جو
صفحه اصلی

immethodical


معنی : بی ترتیب، بی قاعده، بدون اسلوب، بی رویه، بی سبک
معانی دیگر : بی نظم و ترتیب، بی روش، ناروشمند

انگلیسی به فارسی

بدون اسلوب، بی رویه، بی سبک، بی قاعده، بی ترتیب


مترادف و متضاد

بی ترتیب (صفت)
disordered, anomalous, irregular, desultory, disorderly, immethodical

بی قاعده (صفت)
irregular, desultory, immethodical, loose, atypical, promiscuous, ruleless, informal, rough-and-tumble

بدون اسلوب (صفت)
immethodical

بی رویه (صفت)
irregular, immethodical

بی سبک (صفت)
immethodical


کلمات دیگر: