کلمه جو
صفحه اصلی

hallow


معنی : تقدیس کردن، مقدس کردن
معانی دیگر : مقدس (اعلام) کردن، اشو خواندن، سپنتا کردن، رجوع شود به: halloo

انگلیسی به فارسی

نشستن، تقدیس کردن، مقدس کردن


مقدس کردن، تقدیس کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: hallows, hallowing, hallowed
(1) تعریف: to consecrate or make holy.
مشابه: anoint, bless, consecrate

- They insisted that the body be buried in ground that had been hallowed.
[ترجمه ترگمان] آن ها اصرار داشتند که جسد را در خاک دفن کنند
[ترجمه گوگل] آنها اصرار داشتند که بدن در زمین هایی که مقدس شده اند دفن شود

(2) تعریف: to respect or honor highly; venerate.
مشابه: adore, bless, venerate

- We were taught to hallow the founding fathers of this nation.
[ترجمه ترگمان] ما یاد گرفته بودیم که پدران موسس این ملت را تقدیس کنیم
[ترجمه گوگل] ما آموزش داده شد تا پدران بنیانگذار این ملت را به ارث برسانیم
اسم ( noun )
• : تعریف: a saint or sacred place or object. (Used almost exclusively in current English as part of a compound.)
مترادف: relic, saint, shrine

- Allhallows Eve.
[ترجمه ترگمان] ای و ای و
[ترجمه گوگل] هر شب حوا

• sanctify, consecrate, bless, exalt, glorify

مترادف و متضاد

Synonyms: anoint, sanctify, beatify, dedicate, bless, praise


تقدیس کردن (فعل)
consecrate, celebrate, bless, sain, edify, hallow, enshrine, sanctify

مقدس کردن (فعل)
hallow

consecrate


جملات نمونه

our heavenly father, hallowed be thy name!

(نیایش مسیحی) پدر آسمانی ما، مقدس باد نام تو!


This ground has been hallowed by the blood of our soldiers.

خون سربازان ما این سرزمین را مقدس کرده است.


1. the hallowed turf of Wembley, etc.
[ترجمه ترگمان]علف های مقدس of و غیره و غیره
[ترجمه گوگل]سرزمین مقدس ومبلی و غیره

2. The bones will be buried in hallowed ground .
[ترجمه ترگمان]استخوان ها در زمین مقدس دفن می شوند
[ترجمه گوگل]استخوان ها در زمین مقدس دفن خواهند شد

3. They hallow the buffalo.
[ترجمه ترگمان]آن ها بوفالو را تقدیس کردند
[ترجمه گوگل]آنها بوفالو را صمیمیت می دهند

4. Can atheists be buried in hallowed ground?
[ترجمه ترگمان]آیا می توان atheists را در زمین مقدس دفن کرد؟
[ترجمه گوگل]آیا خدایان می توانند در زمین مقدس دفن شوند؟

5. An open enemy is better than a hallow friend.
[ترجمه ترگمان]یک دشمن باز بهتر از یک دوست مقدس است
[ترجمه گوگل]یک دشمن باز بهتر از دوست صمیمی است

6. Hallow out the tomatoes with a spoon. Chop the meat of the tomatoes and reserve.
[ترجمه ترگمان]the را با قاشق بیرون بیاورید گوشت گوجه و ذخیره را خرد کنید
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی ها را با یک قاشق خنک کن گوشت گوجه فرنگی را خرد کرده و ذخیره کنید

7. Hallow is usually used as a verb.
[ترجمه ترگمان]Hallow معمولا به عنوان a استفاده می شود
[ترجمه گوگل]هاله معمولا به عنوان فعل مورد استفاده قرار می گیرد

8. A charm from the skies seems hallow us there.
[ترجمه ترگمان]یک افسون از آسمان به نظر می رسد که آنجا ما را تقدیس کرده
[ترجمه گوگل]افسون از آسمان به نظر می رسد که ما را در آنجا صمیمی می کند

9. Hallow out the tomatoes a spoon.
[ترجمه ترگمان] Hallow رو یه قاشق
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی را قاشق بزنید

10. A hallow tomato to be stuffed with south France spices and minced beef, with butter toasted.
[ترجمه ترگمان]یک گوجه فرنگی گندیده با ادویه جنوب فرانسه و گوشت چرخ کرده برشته شده و کره برشته شده بود
[ترجمه گوگل]یک گوجه فرنگی روحانی که با ادویه های جنوبی فرانسه و گوشت گاو ریخته شده با کره تست شده است

11. They protested that there was no place for a school of commerce in their hallowed halls of learning.
[ترجمه ترگمان]آن ها اعتراض کردند که هیچ جایی برای مدرسه بازرگانی در تالارهای مقدس یادگیری وجود ندارد
[ترجمه گوگل]آنها اعتراض کردند که هیچ مکانی برای مدرسه بازرگانی در سالن های مقدس خود برای یادگیری وجود ندارد

12. But in a large sense we cannot dedicate, we cannot consecrate, we cannot hallow this ground.
[ترجمه ترگمان]اما در یک حس بزرگ، ما نمی توانیم اختصاص بدهیم، ما نمی توانیم خود را وقف کنیم، نمی توانیم این زمین را تقدیس کنیم
[ترجمه گوگل]اما به صورتی بزرگ که نمی توانیم اختصاص دهیم، نمی توانیم مرتکب شویم، ما نمی توانیم این زمین را ادای احترام کنیم

13. But, in a larger sense, we can not dedicate - we can not 6 consecrate hallow - this ground.
[ترجمه ترگمان]اما با یک حس بزرگ تر، ما نمی توانیم - - ما نمی توانیم ۶ - - - این زمین را تقدیس کنیم
[ترجمه گوگل]اما، به معنای بزرگتر، ما نمیتوانیم اختصاص دهیم - ما نمیتوانیم 6 ساله را حرمت بگیریم - این زمین

14. But, in a larger sense, we can not dedicate - we can not consecrate - we can not hallow - this ground.
[ترجمه ترگمان]اما با یک حس بزرگ تر، ما نمی توانیم - ما نمی توانیم خود را وقف کنیم - ما نمی توانیم این زمین را تقدیس کنیم
[ترجمه گوگل]اما، به معنای بزرگتر، ما نمی توانیم اختصاص دهیم - ما نمی توانیم توجیه کنیم - ما نمی توانیم آن را حفظ کنیم - این زمین

پیشنهاد کاربران

تو خالی برای مثال :didgeridoo made out of a hollow price of wood.


کلمات دیگر: