1. He had the jeweler engrave his name on the back of the watch.
[ترجمه ترگمان]او آن جواهر را داشت که نام او را روی پشت صحنه آن حک کرده بود
[ترجمه گوگل]او جواهرنویس نام خود را در پشت ساعت گذاشته بود
2. The jeweler charges lots of money to set diamonds in a bracelet.
[ترجمه ترگمان]اون جواهرفروش خیلی پول داره که الماس رو وصل کنه تو دست بند
[ترجمه گوگل]جواهر فروشی مقدار زیادی پول برای تعیین الماس در دستبند
3. Also patron of farriers, jewelers, and steel workers.
[ترجمه ترگمان]همچنین حامی of، جواهرسازان و کارگران فولادی نیز هستند
[ترجمه گوگل]همچنین حمایت از farriers، جواهرات و کارگران فولاد
4. In autumn, don't go to jewelers to see gold; go to the parks! Mehmet Murat ildan
[ترجمه ترگمان]در پاییز، به جواهر نروید تا طلا را ببینید؛ به پارک های بروید! مهمت مراد ildan
[ترجمه گوگل]در پاییز، به جواهرات برای دیدن طلا بروید؛ به پارک بروید Mehmet Murat ildan
5. Visiting your jeweler a minimum of once a year is highly recommended.
[ترجمه ترگمان]بازدید از jeweler حداقل یک بار در سال بسیار توصیه می شود
[ترجمه گوگل]بازدید از جواهر شما حداقل یک بار در سال به شدت توصیه می شود
6. The Bhikshu and the jeweler opened the carriage doors and leaned out to look. There blocking the highway was a horse cart loaded with rice.
[ترجمه ترگمان]The و جواهرفروش در کالسکه را باز کردند و به بیرون خم شدند تا نگاه کنند جلوی بزرگراه یک ارابه پر از برنج بود
[ترجمه گوگل]Bhikshu و جواهرساز درب های کرکره ای را باز کردند و به دنبال نگاه کردن بودند مسدود کردن این بزرگراه یک اسب بود که با برنج پر شده بود
7. The jeweler was able to dig up the ring we wanted.
[ترجمه ترگمان]جواهرفروش اون حلقه ای رو که می خواستیم پیدا کرد
[ترجمه گوگل]جواهرساز توانست حلقه ای را که می خواست، حفاری کند
8. The jeweler left the room only after all her jewelries were casketed.
[ترجمه ترگمان]آن جواهری که فقط بعد از آن همه jewelries از آن بیرون آمده بود، از اتاق بیرون رفت
[ترجمه گوگل]جواهرساز اتاق را تنها بعد از اینکه تمام jewelries های او را کشیده بود، ترک کرد
9. The jeweler cuts the metal band, inserts a new piece of metal in the gap.
[ترجمه ترگمان]جواهر فروش باند فلزی را برش می دهد و یک قطعه جدید از فلز را در شکاف وارد می کند
[ترجمه گوگل]جواهر ساز گروه فلزی را برش می دهد و قطعه جدیدی از فلز را در فاصله قرار می دهد
10. A Russian jeweler, Carl Faberge, made his eggs out of gold, silver and jewels.
[ترجمه ترگمان]یک جواهرفروش روسی، کارل Faberge، تخم مرغ ها را از طلا، نقره و جواهرات درآورد
[ترجمه گوگل]جواهر روسی، کارل فابررز، تخم مرغ خود را از طلا، نقره و جواهرات ساخته است
11. The diamond passed the scrutiny of the jeweler.
[ترجمه ترگمان] الماس از بررسی اون جواهرفروش گذشت
[ترجمه گوگل]الماس بررسی دقیق جواهر را تحویل داد
12. I told the jeweler to inscribe the ring with my name.
[ترجمه ترگمان] من به جواهرفروش گفتم که حلقه رو با اسم من ثبت کنه
[ترجمه گوگل]من به جواهرساز گفتم که حلقه را با نام من وارد کن
13. But there's another thing, Pierre. I have no jeweler to wear.
[ترجمه ترگمان]اما یک چیز دیگر هم هست، پی یر من جواهر ندارم که بپوشم
[ترجمه گوگل]اما چیز دیگری وجود دارد، پیر من هیچ جواهری برای پوشاندن ندارم
14. The jeweler scrutinized the diamond for flaws .
[ترجمه ترگمان]جواهرفروش، الماس را برای flaws بررسی کرد
[ترجمه گوگل]جواهر فروشنده الماس را برای نقص بررسی کرد