کلمه جو
صفحه اصلی

hart


معنی : گوزن نر
معانی دیگر : (جانورشناسی) گوزن نر (بیش از پنج ساله)

انگلیسی به فارسی

هارت، گوزن نر


گوزن نر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: hart, harts
• : تعریف: a male deer, esp. a red deer five years or older.

• male deer

مترادف و متضاد

گوزن نر (اسم)
brocket, roebuck, hart

جملات نمونه

1. When Senator Gary Hart crashed and burned, most of his people caught on somewhere else in a few weeks.
[ترجمه ترگمان]وقتی سناتور گری هارت سقوط کرد و سوخت بیشتر افراد اون در چند هفته دیگه به یه جای دیگه گیر افتادن
[ترجمه گوگل]هنگامی که سناتور گری هارت سقوط کرد و سوزانده شد، بیشتر مردمش چند هفته بعد در جایی دیگر گرفتند

2. Erna Hart is going to swim across the English Channel tomorrow.
[ترجمه ترگمان]Erna هارت فردا در سرتاسر کانال انگلیس شنا می کند
[ترجمه گوگل]ارنا هارت در فردا به کانال انگلیسی سفر خواهد کرد

3. Mr Hart has trained his daughter for years.
[ترجمه ترگمان]آقای هارت مدت هاست که دخترش را تربیت کرده است
[ترجمه گوگل]آقای هارت دخترانش را سالها آموزش داده است

4. Chief Hart had sole control over that fund.
[ترجمه ترگمان]رئیس هارت فقط کنترل اون صندوق رو داشت
[ترجمه گوگل]هارت ارشد تنها کنترل این صندوق را داشت

5. Hart cried out as his head struck rock.
[ترجمه ترگمان]وقتی سرش به سنگ خورد هارت فریاد کشید
[ترجمه گوگل]هارت گریه کرد چون سرش زخمی شد

6. As he prepared for his senior season at Hart, 30 college coaches attended spring practice.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که او برای فصل آخر خود در هارت آماده شد، ۳۰ مربی کالج در تمرین بهاره شرکت کردند
[ترجمه گوگل]همانطور که او برای فصل او در هارت آمادگی داشت، 30 مربی کالج حضور داشتند

7. Hart clearly played a role in the decision to change admission standards.
[ترجمه ترگمان]هارت به وضوح نقش خود را در تصمیم تغییر استانداردهای پذیرش ایفا کرد
[ترجمه گوگل]هارت به وضوح در تصمیم تغییر استانداردهای پذیرش نقش داشت

8. Judge Hart said Munn confessed all when interviewed by police but no-one else had been charged with the robbery.
[ترجمه ترگمان]قاضی هارت گفت که munn وقتی با پلیس مصاحبه کرده است همه را اعتراف کرده است اما هیچ کس دیگری به این سرقت متهم نشده است
[ترجمه گوگل]دادگاه هارت می گوید که مون زمانی که مصاحبه ای با پلیس انجام داد اعتراف کرد اما هیچکس دیگر به سرقت پرداخت نشده بود

9. Mr Hart believes there should be a more structured approach to problem-solving as there is at the Halewood plant.
[ترجمه ترگمان]آقای هارت معتقد است که باید رویکرد ساختاریافته تری برای حل مساله وجود داشته باشد چرا که در کارخانه Halewood وجود دارد
[ترجمه گوگل]آقای هارت معتقد است که باید در رویکرد مشکلی به کار گرفته شود که در کارخانه Halewood وجود دارد

10. Hart, indeed, says that he has never seen the champion more at ease with himself.
[ترجمه ترگمان]هارت گفت: هارت در واقع، اون هیچ وقت قهرمان رو با خودش راحت ندیده
[ترجمه گوگل]هارت، حقیقتا، می گوید که او هرگز قهرمان را به راحتی با خود ندید

11. He was charged with the murder of Sara Hart and then escorted to Aylesbury Prison to await trial.
[ترجمه ترگمان]او به قتل سارا هارت متهم شد و سپس به زندان Aylesbury رفت تا منتظر محاکمه شود
[ترجمه گوگل]او به قتل سارا هارت متهم شد و سپس به زندان ایلزبری منتقل شد تا منتظر محاکمه باشد

12. But after deliberation, referee Hart pointed to the spot and Molby cracked in the penalty.
[ترجمه ترگمان]اما پس از مشورت، داور هارت به محل اشاره کرد و Molby در پنالتی شکست خورد
[ترجمه گوگل]اما پس از بحث، داور هارت به نقطه اشاره کرد و مولی در مجازات ترک کرد

13. If nothing else, the Hart provided a forceful illustration of the homing instinct.
[ترجمه ترگمان]اگر چیز دیگری نبود، اقای هارت نمونه ای از غریزه homing را نشان می داد
[ترجمه گوگل]اگر هیچ چیز دیگری، هارت یک تصویر نیرومند از غریزه انتزاعی ارائه کرد

14. Hart is an amiable and enthusiastic guide, if a little corny at times.
[ترجمه ترگمان]هارت یک راهنمای دوست داشتنی و دوست داشتنی است
[ترجمه گوگل]هارت یک راهنمای دوست داشتنی و مشتاق است، در صورتی که گاهی کمی ذرت باشد

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

پیشنهاد کاربران

توی برنامه کودک به معنی خرگوش اومد

Is not true lm teacher


کلمات دیگر: