کلمه جو
صفحه اصلی

halite


معنی : نمک طعام، نمک اصلی کلرورسدیم
معانی دیگر : (شیمی) کلرید سدیم طبیعی، سنگ نمک، هالیت (که گرد آن نمک طعام است)

انگلیسی به فارسی

(معدن) نمک اصلی کلرورسدیم، نمک طعام


هالیت، نمک طعام، نمک اصلی کلرورسدیم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a mineral composed of sodium chloride; rock salt.

• rock salt (soft white or colorless mineral)

مترادف و متضاد

نمک طعام (اسم)
halite, salt, sodium chloride

نمک اصلی کلرور سدیم (اسم)
halite

جملات نمونه

1. Associated Minerals are halite, calcite, sulfur, pyrite, borax and many others.
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی مرتبط با مواد معدنی عبارتند از halite، کلسیت، گوگرد، پیریت، بوره و بسیاری دیگر
[ترجمه گوگل]مواد معدنی مرتبط عبارتند از هالیت، کلسیت، گوگرد، پیریت، بوراکس و بسیاری دیگر

2. Table salt is halite that has been purified by a chemical process that prevents the mineral from absorbing moisture.
[ترجمه ترگمان]نمک جدول halite است که با یک فرآیند شیمیایی تصفیه شده است که از جذب رطوبت مواد معدنی جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]نمک جدول halite است که توسط یک فرایند شیمیایی پاک شده است که مانع از جذب مواد معدنی رطوبت می شود

3. Salt resources of halite, glauberite, anhydrite and gypsum in Hengyang basin occur in Cashan'ao layer of Xialiushi formation within lower Tertiary system.
[ترجمه ترگمان]منابع نمک of، glauberite، anhydrite و سنگ گچ در حوضه Hengyang در لایه Cashan از تشکیل Xialiushi در داخل سیستم درجه پایین تر رخ می دهند
[ترجمه گوگل]منابع نمکی هالیت، گلوبیریت، انیدریت و گچ در حوضه Hengyang در لایه Cashan'ao شکل گیری Xialiushi در سیستم ترسیاری پایین وجود دارد

4. From the geochemical parameters of brine and halite in Western Tarim Basin, we could conclude that the perspective of potass is Kashi Sag and Yangxia Sag.
[ترجمه ترگمان]از پارامترهای ژئوشیمیایی آب نمک و halite در حوضه Tarim غربی می توانیم نتیجه بگیریم که the of Sag و Sag Yangxia است
[ترجمه گوگل]از پارامترهای ژئوشیمیایی آب معدنی و هالیت در حوضه تاریم غربی، می توان نتیجه گرفت که چشم انداز پتاس Kashi Sag و Yangxia Sag است

5. These resources include: coal, petroleum, natural gas, halite, antimony, Hg, gold, silver, lead, zinc and precious stone, etc.
[ترجمه ترگمان]این منابع عبارتند از: زغال سنگ، نفت، گاز طبیعی، halite، antimony، طلا، نقره، سرب، روی، سنگ قیمتی و غیره
[ترجمه گوگل]این منابع عبارتند از: ذغال سنگ، نفت، گاز طبیعی، هالیت، آنتیموان، Hg، طلا، نقره، سرب، روی و سنگ های قیمتی و غیره

6. The evaporite rocks consisted of halite and anhydrite rocks mainly existed in north and centre of Dongying sag where the deep fractures developed.
[ترجمه ترگمان]سنگ های evaporite شامل سنگ های halite و anhydrite بودند که عمدتا در شمال و مرکز Dongying، جایی که شکستگی های عمیق ایجاد شده بودند، وجود داشتند
[ترجمه گوگل]سنگهای تبخیری شامل سنگ های هالیت و انیدریت بودند که عمدتا در شمال و مرکز سقوط Dongying وجود داشت که در آن شکستگی عمیق رخ داد

7. Gypsum and halite are simply thinned or removed altogether.
[ترجمه ترگمان]Gypsum و halite به سادگی از بین می روند یا کلا حذف می شوند
[ترجمه گوگل]گچ و هالیت به سادگی نابود می شوند و یا کاملا حذف می شوند

8. Meanwhile, halite is also a good cap rock, and would be in plastic state under high temperature and high pressure condition.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، halite نیز یک صخره کلاهک خوب است و تحت شرایط فشار بالا و شرایط فشار بالا در حالت پلاستیک قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در ضمن، هالیت نیز یک سنگ کوه خوب است و در شرایط پلاستیک و با دمای بالا و شرایط فشار بالا قرار می گیرد

9. Porous sandstones near the top of the Sherwood Sandstone occur beneath thick impervious halite horizons in the Mercia Mudstone.
[ترجمه ترگمان]porous sandstones نزدیک نوک of شروود قدم beneath در پهنه وسیع نفوذناپذیر in در قلمرو مرسیا
[ترجمه گوگل]ماسه سنگ های متخلخل در نزدیکی بالای ماسه سنگ شروود زیر افق های ضخیم غیر قابل نفوذ در حوضچه مورسیا رخ می دهد

10. Trona is negatively correlated with mirabilite in the mineral bed sections of soda lakes. Trona and halite show a positive correlation.
[ترجمه ترگمان]Trona به طور منفی با mirabilite در بخش های بس تر معدنی دریاچه های سودا ارتباط منفی دارد Trona و halite یک همبستگی مثبت را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]ترونه با میبرولیت در مقاطع معدنی آبششهای نوشابه منحصر به فرد است ترون و هالیت همبستگی مثبت نشان می دهند

11. Besides the diameter and inclination of pile foundation drill-hole, it can also be applied to other engineering, such as segmentation sinking, caisson sinking and halite mining by water-solution.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر قطر و تمایل این سوراخ - سوراخ، می تواند برای دیگر مهندسی، مانند segmentation کردن، غرق کردن caisson و استخراج معدن توسط محلول آب نیز بکار رود
[ترجمه گوگل]علاوه بر قطر و گرایش سوراخ پایه شال، می توان آن را به دیگر مهندسی، از قبیل فرو رفتن تقسیم بندی، غوطه ور شدن کاسونوس و استخراج هالیت از راه آب استفاده کرد

12. The long-time creep deformation and strength of the casing in halite stratum were studied assuming the constant creep velocity.
[ترجمه ترگمان]تغییر شکل خزش زمانی و مقاومت غلاف در لایه halite با فرض سرعت خزش ثابت مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مدت زمان تغییر شکل خزش و استحکام پوشش در لایه هالیت با در نظر گرفتن سرعت خزش ثابت مورد بررسی قرار گرفت

13. Under the circumstances, gypsum or anhydrite Co. ld accumulate to form beds many meters thick, without any Co. precipitation of halite.
[ترجمه ترگمان]تحت این شرایط، شرکت گچی یا anhydrite برای ایجاد بس ترهای بسیاری با ضخامت چند متر، بدون هر گونه بارندگی شرکت (halite)جمع می شوند
[ترجمه گوگل]در این شرایط، شرکت گچ یا انیدریت به تدریج تختها را متراکم می کند و بدون هیچگونه تهویه ی صنعتی، هالیت می شود

14. Under the gypsumanhydrite could accumulate to form beds many meters thick, without any co - precipitation of halite.
[ترجمه ترگمان]در زیر gypsumanhydrite می تواند با ضخامت meters متر، بدون هیچ گونه - of، جمع شود
[ترجمه گوگل]تحت gypsumanhydrite می تواند به تخت تشکیل چند متر ضخیم، بدون هیچ گونه هماهنگی هالیت تشکیل شده است


کلمات دیگر: