1. imitative word
واژه ای که صدای حیوان یا طبیعت را تقلید می کند
2. "bowwow" is an imitative word
((عوعو)) واژه ی تقلیدی است.
3. acting is an imitative art
بازیگری یکی از هنرهای تقلیدی است.
4. he is an imitative man
او آدم مقلدی است.
5. The style is imitative of Basque architecture.
[ترجمه ترگمان]این سبک تقلیدی از معماری باسک است
[ترجمه گوگل]این سبک تقلید از معماری باسک است
6. His style of public speaking is imitative of the prime minister.
[ترجمه ترگمان]سبک گفتار عمومی او تقلیدی از نخست وزیر است
[ترجمه گوگل]سبک او از گفتگوی عمومی تقلید از نخست وزیر است
7. His work has been criticized for being imitative and shallow.
[ترجمه ترگمان]کار او به خاطر تقلیدی و سطحی مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]کار او برای تقلید و کم عمق مورد انتقاد قرار گرفته است
8. This disproves the theory that children are purely imitative.
[ترجمه ترگمان]این نظریه این نظریه است که کودکان صرفا تقلیدی هستند
[ترجمه گوگل]این نظریه را تخریب می کند که کودکان صرفا تقلید می کنند
9. Young people might be provoked into imitative crime by the exploits they see on TV.
[ترجمه ترگمان]جوانان با استفاده از exploits که در تلویزیون می بینند، ممکن است تحریک شوند
[ترجمه گوگل]جوانان ممکن است به دلیل سوء استفاده از آنها در تلویزیون تماشا می کنند
10. And I could turn out imitative verse which expressed similar sentiments.
[ترجمه ترگمان]و من می توانستم شعری تقلیدی را که احساسات مشابهی را بیان می کرد از دستم بیرون کنم
[ترجمه گوگل]و من می توانم آیه تقلیدی را بیان کنم که احساسات مشابهی را بیان می کند
11. There are other forms of imitative music played on instruments.
[ترجمه ترگمان]اشکال دیگری از موسیقی تقلیدی وجود دارد که روی ابزار نواخته می شود
[ترجمه گوگل]اشکال دیگری از موسیقی تقلیدی بر روی ابزار وجود دارد
12. Conclusion the method of the imitative cervical radiculoneuritis could reflect clearly a acute stage model ofthe nerve root cervical spondylosis.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روش of تقلیدی گردنی می تواند به وضوح یک مدل مرحله ای دقیق از عصب گردنی، عصب گردنی، را نشان دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: روش رادیکولونوریت شایع التهابی می تواند به طور واضح الگوی حاد مرحله ای از اسپوندیولوز سرویکس ریشه عصبی را تشخیص دهد
13. Cassirer takes the imitative theory of culture as a main opposite theory to criticize.
[ترجمه ترگمان]Cassirer نظریه تقلیدی فرهنگ را به عنوان یک نظریه مخالف اصلی مورد انتقاد قرار می دهد
[ترجمه گوگل]کاسیرر نظریه تقلیدی از فرهنگ را به عنوان یک نظریه متضاد اصلی به انتقاد می گیرد
14. Onomatopoeic words are imitative of noises; it was independently developed in more than one place as an onomatopoetic term- Harry Hoijer.
[ترجمه ترگمان]کلمات onomatopoeic تقلیدی از صداها هستند؛ آن به طور مستقل در بیش از یک مکان به عنوان یک واژه onomatopoetic - هری Hoijer توسعه داده شد
[ترجمه گوگل]کلمات انوماتوپئیک تقلید از سر و صدا هستند؛ آن به طور مستقل در بیش از یک مکان به عنوان یک term onomatopoetic - هری Hoijer توسعه یافته است
15. The identification of the imitative or genuine the laser carve seal andthe new problem for people.
[ترجمه ترگمان]شناسایی تقلیدی یا حقیقی لیزر باعث ایجاد و ایجاد یک مشکل جدید برای مردم می شود
[ترجمه گوگل]شناسایی تقلید یا واقعی لیزر حکاکی مهر و موم و مشکل جدید برای مردم است