1. the immutable laws on nature
قوانین تغییر ناپذیر طبیعت
2. Some people regard grammar as an immutable set of rules.
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم دستور زبان را به عنوان یک مجموعه قوانین تغییر ناپذیر در نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]بعضی افراد دستور زبان را به عنوان مجموعه ای از قوانین غیر قابل تغییر در نظر می گیرند
3. This decision should not be seen as immutable.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم نباید تغییر ناپذیر باشد
[ترجمه گوگل]این تصمیم نباید تغییر ناپذیر باشد
4. That rule was immutable, and woe betide anyone who disregarded it.
[ترجمه ترگمان]این قانون تغییر ناپذیر بود و به حال کسی که اعتنایی به آن نکرد
[ترجمه گوگل]این قانون تغییر ناپذیر بود و هر کس که آن را نادیده گرفت، ناله کرد
5. The structure, the disciplinary rules, were immutable.
[ترجمه ترگمان]ساختار، قواعد انضباطی، تغییر ناپذیر بود
[ترجمه گوگل]ساختار، قوانین انضباطی، تغییر ناپذیر بود
6. He didn't have a pre-ordained and immutable structure to his body, but curled and writhed like a cobra.
[ترجمه ترگمان]او در حالی که خود را جمع و جور کرده بود و مثل یک مار کبرا به خود می پیچید و به خود می پیچید
[ترجمه گوگل]او ساختار پیشین و تغییر ناپذیری را به بدنش نداشت، اما پیچ خورده و مانند کبری خوردن بود
7. He would be immutable in his relation with the addressee if she/he did not change.
[ترجمه ترگمان]اگر او تغییر نکرده باشد او در ارتباط با او تغییر ناپذیر خواهد داد
[ترجمه گوگل]اگر او تغییری نکند، او در رابطه خود با مخاطب تغییر خواهد کرد
8. There was no immutable tendency for it to settle at the particular level where all willing workers had a chance for employment.
[ترجمه ترگمان]هیچ گرایش immutable برای حل آن در سطحی خاص وجود نداشت که در آن تمام کارگران خواهان فرصت اشتغال داشتند
[ترجمه گوگل]تمایل ناپایدار آن برای حل و فصل در سطح خاصی وجود نداشت که در آن همه کارگران مایل به فرصت اشتغال بودند
9. Conservatives dug in and insisted that dogmas were immutable and hierarchies indispensable.
[ترجمه ترگمان]محافظه کاران به درون زمین فرو رفتند و اصرار داشتند که اصول عقاید تغییرناپذیر و سلسله مراتب لازم است
[ترجمه گوگل]محافظه کاران گدایی کردند و اصرار داشتند که این dogma ها تغییرناپذیر و سلسله مراتبی ضروری است
10. An abbreviation for the type of immutable singly-linked lists.
[ترجمه ترگمان]An برای نوع لیست پیوندی تغییر ناپذیر به صورت مجزا
[ترجمه گوگل]یک اختصار برای نوع لیست های منحصر به فرد به طور جداگانه
11. Nothing in the world is immutable.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در دنیا تغییر ناپذیر نیست
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در جهان تغییر ناپذیر است
12. Our nature is not considered immutable, either socially or biologically.
[ترجمه ترگمان]طبیعت ما تغییر ناپذیر، چه از لحاظ اجتماعی و چه از لحاظ بیولوژیکی، در نظر گرفته نمی شود
[ترجمه گوگل]طبیعت ما تغییرناپذیر نیست، یا اجتماعی یا بیولوژیکی
13. God is not subjected to paramount immutable laws of the cosmos.
[ترجمه ترگمان]خداوند در معرض قوانین بسیار تغییر ناپذیر کیهان قرار ندارد
[ترجمه گوگل]خداوند به قوانین تغییر ناپذیری از کیهان اعمال نمی شود
14. Alter what is changeable, and accept what is immutable.
[ترجمه ترگمان]چه چیزی قابل تغییر است، و آنچه را تغییر ناپذیر است می پذیرد
[ترجمه گوگل]تغییر آنچه قابل تغییر است، و قبول آنچه غیر قابل تغییر است
15. The brain is by no means immutable, even in adulthood.
[ترجمه ترگمان]مغز به هیچ وجه تغییر ناپذیر، حتی در بزرگسالی نیست
[ترجمه گوگل]مغز به هیچ وجه تغییرناپذیر نیست، حتی در بزرگسالی