1. Run (or Hold) with the hare and hunt (or run) with the hounds.
[ترجمه ترگمان]دویدن (یا نگه داشتن)با خرگوش و شکار (یا دویدن)با سگ های شکاری
[ترجمه گوگل]اجرای (یا نگه داشتن) با خرگوش و شکار (یا اجرا) با hounds
2. He that will have a hare to breakfast must hunt overnight.
[ترجمه ترگمان]او که خرگوش برای صبحانه دارد باید یک شبه شکار کند
[ترجمه گوگل]او که یک خرگوش برای صبحانه دارد، باید یک شبه شکار کند
3. First catch your hare then cook him.
[ترجمه A.A] اول خرگوش را بگیر بعد بپزش/ معادل فارسی آن : مرغی که در هواست به سیخ نمیکشن
[ترجمه ترگمان]اول خرگوش تو را بگیر و بعد او را درست کن
[ترجمه گوگل]ابتدا زاغ خود را بگیرد سپس او را طبخ کنید
4. You can't run with the hare and hunt with the hounds.
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی با خرگوش فرار کنی و با سگ ها شکار کنی
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید با خرگوش و شکار با پرندهها را اجرا کنید
5. The tortoise wins the race while the hare is sleeping.
[ترجمه ترگمان]لاک پشت در مسابقه پیروز می شود در حالی که خرگوش خواب است
[ترجمه گوگل]لاک پشت برنده مسابقه در حالی که زوج خواب است
6. One should not run with the hare and hunt with the hounds.
[ترجمه A.A] آدم نباید با خرگوش بدود و با سگ شکاری ، شکار کند / معادل فارسی آن : آدم نباید به شکار بگه بدو ، به شکارچی بگه بزن
[ترجمه ترگمان]انسان نباید با خرگوش فرار کند و با سگان شکار کند
[ترجمه گوگل]نباید با خرگوش و شکار با پرنده ها را اجرا کنید
7. The tortosis wins the race while the hare is sleeping.
[ترجمه ترگمان]The در مسابقه پیروز می شود در حالی که خرگوش خواب است
[ترجمه گوگل]تورتوزیس مسابقه را در حالی که زنجیر خواب است، برنده می کند
8. Hold (or Run) with the hare and run (or hunt) with the hounds.
[ترجمه ترگمان]دویدن (یا دویدن)با خرگوش و دویدن (یا شکار)با سگ های شکاری
[ترجمه گوگل]نگه داشتن (یا اجرای) با خرگوش و اجرای (یا شکار) با hounds
9. The hare crouches low on the ground.
[ترجمه ترگمان]خرگوش روی زمین چمباتمه می زند
[ترجمه گوگل]خرگوش پایین زمین پایین می آید
10. The hunter's target was a hare.
[ترجمه ترگمان]هدف شکارچی خرگوش بود
[ترجمه گوگل]هدف شکارچی یک پرنده بود
11. A hare started off into the forest.
[ترجمه ترگمان]یک خرگوش در جنگل به راه افتاد
[ترجمه گوگل]یک خرگوش شروع به جنگیدن کرد
12. The hare darted along the edge of the clearing.
[ترجمه ترگمان]خرگوش به سرعت از حاشیه محوطه بی درخت بیرون رفت
[ترجمه گوگل]خرگوش در امتداد لبه پاکسازی قرار داشت
13. David Harries adopted the stage name Dixon Hare when he became a full-time actor.
[ترجمه ترگمان]دیوید Harries هنگامی که به بازیگری تمام وقت تبدیل شد، نام سن او را به نام \"دیکسون\" پذیرفت
[ترجمه گوگل]دیوید هریس، زمانی که یک بازیگر تمام عیار شد، به نام Dixon Hare نام گرفت
14. He is as swift of foot as a hare.
[ترجمه ترگمان]او به اندازه یک خرگوش است
[ترجمه گوگل]او همانند یک پرنده است