1. his record is impeccable
سابقه ی او بی عیب و نقص است.
2. He was dressed in a suit and an impeccable white shirt.
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار و پیراهن سفید یکدست پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او در کت و شلوار پیراهن بی عیب و نقص لباس پوشید
3. Her work is executed with impeccable taste.
[ترجمه ترگمان]کارش با سلیقه بی عیب و نقص انجام شده
[ترجمه گوگل]کار او با طعم بی عیب و نقص اجرا می شود
4. She had impeccable taste in clothes.
[ترجمه ترگمان]سلیقه بی عیب و نقص در لباس بود
[ترجمه گوگل]طعم بی عیب و نقص در لباس داشت
5. He has an impeccable sense of timing.
[ترجمه ترگمان]اون زمان بندی بی عیب و نقصی داره
[ترجمه گوگل]او دارای حس بی عیب و نقصی از زمان بندی است
6. The furnishings and paintings had been chosen with impeccable taste.
[ترجمه ترگمان]اثاثیه و تابلوهای نقاشی با سلیقه بی عیب و نقص انتخاب شده بودند
[ترجمه گوگل]مبلمان و نقاشی با طعم بی عیب و نقص انتخاب شده است
7. Your English is impeccable!
[ترجمه ترگمان]انگلیسی شما بی عیب و نقص است
[ترجمه گوگل]انگلیسی شما بی عیب و نقص است!
8. He dressed well and had impeccable manners.
[ترجمه ترگمان]خوش لباس بود و رفتارش بی عیب و نقص بود
[ترجمه گوگل]او لباس خوب و رفتارهای بی عیب و نقص داشت
9. She's French but she speaks with an impeccable English accent.
[ترجمه ترگمان]او فرانسوی است، اما با لهجه بی نقص انگلیسی حرف می زند
[ترجمه گوگل]او فرانسوی است اما با لهجه بی عیب و نقص انگلیسی صحبت می کند
10. He stood before them, impeccable as ever.
[ترجمه ترگمان]مقابل آن ها ایستاده بود و مثل همیشه بی عیب و نقص بود
[ترجمه گوگل]او قبل از آنها ایستاده بود، بی پروا همچون همیشه
11. Her written English is impeccable.
[ترجمه ترگمان]زبان انگلیسی او بی عیب و نقص است
[ترجمه گوگل]انگلیسی نوشته شده است بی عیب و نقص است
12. She has impeccable credentials as a researcher.
[ترجمه ترگمان]او اعتبار و اعتبار و اعتبار و اعتبار خود را به عنوان یک محقق منصوب کرده است
[ترجمه گوگل]او دارای اعتبار بی عیب و نقص است به عنوان یک محقق
13. His English is impeccable.
[ترجمه ترگمان]انگلیسی اش بی عیب و نقص است
[ترجمه گوگل]انگلیسی او بی عیب و نقص است
14. His timing was impeccable attacking his old boss on the day he was making a big speech on the economy.
[ترجمه ترگمان]روزی که داشت سخنرانی بزرگی در اقتصاد می کرد، زمان بندی او بی عیب و نقص بود
[ترجمه گوگل]او در زمان سخنرانی بزرگی در اقتصاد، زمان بندی او بی عیب و نقص بود و به رئیس قدیمی او حمله کرد
15. Still, Brown's impeccable exercises in style are highly engaging, visually spectacular and very intelligent.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تمرین های بی عیب و نقص Brown به شدت جذاب، بسیار جذاب و بسیار هوشمند هستند
[ترجمه گوگل]با این حال، تمرینات بی نظیر براون در سبک بسیار جذاب، بصری چشمگیر و بسیار هوشمند است