1. Two sentries armed with sword and halberd stood on guard.
[ترجمه ترگمان]دو نگهبان مسلح با شمشیر و halberd به نگهبانی ایستاده بودند
[ترجمه گوگل]دو نگهبان مسلح با شمشیر و هلبرد در محافظ ایستاده بودند
2. Even when the forms of such things as halberds or hoe-blades were rendered in jade they were too delicate for functional use.
[ترجمه ترگمان]حتی هنگامی که اشکال این قبیل چیزها به عنوان halberds یا hoe در یشم سبز می شدند، برای استفاده کارکردی بسیار حساس بودند
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که اشکال چیزهایی مانند هالبردها یا چاقوها در جید رندر شد، آنها برای استفاده کاربردی بسیار ظریف بودند
3. R : Never mind, how about a good halberd then?
[ترجمه ترگمان]R: مهم نیست، پس یک halberd خوب چطور است؟
[ترجمه گوگل]R: هرگز فکر نکنید، چگونه در مورد یک halberd خوب؟
4. Halberd Militia are townsfolk who have been levied into militia, a type of home guard, to defend and guard their settlement.
[ترجمه ترگمان]شبه نظامیان halberd townsfolk هستند که برای دفاع و محافظت از محل استقرار آن ها به شبه نظامیان، نوعی نگهبان خانگی، وضع شده اند
[ترجمه گوگل]مهاجمان هالبرد شهروندان هستند که به عنوان یک سرباز خانگی به عنوان شبه نظامیان اعزام شده اند، برای دفاع از آنها و حفاظت از آنها در محل سکونت
5. Militia units armed with a halberd which can fend off cavalry, and pierce or crush armour.
[ترجمه ترگمان]، واحدهای هنگ هم مسلح هستند که می توانند سوار نظام سواره شوند و در زره crush نفوذ کنند
[ترجمه گوگل]واحدهای شبه نظامی مسلح با یک حلبچه که می تواند سواره نظام را از بین ببرد و زره ها را سوراخ یا خرد کند
6. This is AOL fold halberd in Chinese inland market once more.
[ترجمه ترگمان]این شرکت بار دیگر در بازار داخلی چین halberd برابر است
[ترجمه گوگل]این یک بار دیگر در بازار چین چینی AOL fold halberd است
7. Well, is it with small crescent lance or halberd?
[ترجمه ترگمان]خب، این با هلال کوچیک lance یا halberd؟
[ترجمه گوگل]خوب، آیا آن را با لهستانی هلال هلال یا هلبرد؟
8. Halberd of Swiftwatch - lifted from Minor to Major.
[ترجمه ترگمان]halberd از Swiftwatch - از Minor تا میجر
[ترجمه گوگل]Halberd از Swiftwatch - برداشته شده از کوچک به عمده
9. An interesting feature of the jades is that they included numerous pieces in the form of halberd blades.
[ترجمه ترگمان]یک ویژگی جالب از the این است که قطعات متعددی را به شکل تیغه halberd شامل می شوند
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی های جالب این ها این است که آنها شامل قطعات متعدد در قالب تیغه های هالبرت بودند
10. And they do have the option of using a shield and not using the halberd.
[ترجمه ترگمان]و آن ها گزینه استفاده از یک سپر و نه استفاده از the را دارند
[ترجمه گوگل]و آنها گزینه ای برای استفاده از یک سپر و استفاده از halberd ندارند
11. A costume drama: the traditional drama clothing, knives, guns, sword, halberd, opera hat, armor, modern and folk dance costumes, props and performances.
[ترجمه ترگمان]یک نمایش لباس: لباس های سنتی درام، چاقو، تفنگ، شمشیر، شمشیر، زره، زره، زره، زره، لباس های رقص مدرن و مردمی
[ترجمه گوگل]نمایش صحنه و لباس: لباس نمایش سنتی، چاقو، اسلحه، شمشیر، هلبراد، کلاه اپرا، زره پوش، لباس رقص مدرن و عامهپردازی، اسکلت و اجرا
12. However, below coequal market condition, some bibcock industries are vibrant, some halberd heavy sand however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در زیر شرایط بازار coequal، برخی صنایع دستی پر جنب و جوش هستند و برخی از آن ها sand سنگین هستند
[ترجمه گوگل]با این حال، در زیر شرایط بازار همگام، برخی از صنایع بافندگی، پر جنب و جوش، بعضی از شنهای سنگین خاکستری هستند
13. They used to be rebellious hero of the wilderness, like a knife like a halberd.
[ترجمه ترگمان]آن ها مثل یک چاقو به یک قهرمان شورشی در بیابان تبدیل می شدند
[ترجمه گوگل]آنها قهرمان سرکش بیابان بودند، مانند یک چاقو مانند یک حلب