کلمه جو
صفحه اصلی

jerusalem


معنی : اورشلیم، بیت المقدس
معانی دیگر : شهر اورشلیم

انگلیسی به فارسی

اورشلیم، بیت المقدس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the capital of Israel.

• capital city of israel, holy city to many religions
jerusalem is israel's largest city. it became the capital of israel after it was unified through the annexation of east jerusalem in 1967, but many countries refuse to move their embassies from tel aviv. population: 525,000 (1990).

مترادف و متضاد

اورشلیم (اسم)
jerusalem

بیت المقدس (اسم)
jerusalem

جملات نمونه

1. He was born in East Jerusalem.
[ترجمه محمد شفیعی] او در اورشلیم شرقی زاده شد
[ترجمه ترگمان]او در شرق اورشلیم به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]او در شرق بیت المقدس متولد شد

2. The documentary premiered at the Jerusalem Film Festival.
[ترجمه ترگمان]این مستند در جشنواره فیلم اورشلیم به نمایش درآمد
[ترجمه گوگل]این مستند در جشنواره فیلم اورشلیم پخش شد

3. Linda Gradstein has this report from Jerusalem, which was cleared by an Israeli censor.
[ترجمه ترگمان]\"لیندا Gradstein\" این گزارش را از اورشلیم دریافت کرده است که توسط یک سنسور اسرائیلی تبرئه شده است
[ترجمه گوگل]لیندا گرادستاین این گزارش را از اورشلیم، که توسط یک سانسور اسرائیلی پاک شده است

4. Jerusalem is Christianity's most venerated place.
[ترجمه ترگمان]اورشلیم مهم ترین مکان مسیحیت است
[ترجمه گوگل]اورشلیم جایگاه ممتاز مسیحیت است

5. Jerusalem is an ancient city.
[ترجمه ترگمان]اورشلیم یک شهر باستانی است
[ترجمه گوگل]اورشلیم یک شهر باستانی است

6. In Jerusalem, things looked to be moving in that direction even without the settlers' help.
[ترجمه ترگمان]در اورشلیم، همه چیز حتی بدون کمک مهاجران در این مسیر حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]در اورشلیم، همه چیز به نظر می رسید در این مسیر حرکت کند حتی بدون کمک مهاجران

7. The intellectual spadework for a compromise on Jerusalem has been done; the ingredient the process has lacked is not time.
[ترجمه ترگمان]تلاش عقلانی برای مصالحه بر روی اورشلیم انجام شده است؛ جز اصلی که این فرآیند فاقد آن است، زمان نیست
[ترجمه گوگل]فکری فکری برای مصالحه در بیت المقدس انجام شده است؛ عنصر فرایند فاقد زمان نیست

8. Jerusalem is a holy city for Jews, Christians, and Muslims.
[ترجمه ترگمان]اورشلیم یک شهر مقدس برای یهودیان، مسیحیان و مسلمانان است
[ترجمه گوگل]اورشلیم یک شهر مقدس برای یهودیان، مسیحیان و مسلمانان است

9. Up the street from my house in Jerusalem, is the house George Habash supposedly lived in as a boy.
[ترجمه ترگمان]در خیابان از خانه من در اورشلیم، خانه جورج حبش، که ظاهرا در کودکی به سر می برد
[ترجمه گوگل]در خیابان خانه من در اورشلیم، خانه جورج Habash ظاهرا به عنوان یک پسر زندگی می کردند

10. Both sides are hinting about innovative arrangements for Jerusalem that satisfy their desire to claim the holy city as their capital.
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف به اهداف مبتکرانه ای برای بیت المقدس اشاره می کنند که آرزوی خود برای ادعای این شهر مقدس را برآورده می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو طرف اشاره دارند به ترتیبات نوآورانه برای اورشلیم که به تمایل خود برای ادای شهادت مقدس به عنوان پایتخت خود رضایت می دهند

11. He secured the support of mayors south of Jerusalem, and clearly hoped to extend his influence northwards.
[ترجمه ترگمان]او حمایت شهرداران را در جنوب اورشلیم تامین کرد و به وضوح امیدوار بود که نفوذ خود را به سمت شمال گسترش دهد
[ترجمه گوگل]او از شهرداران جنوب اورشلیم حمایت کرد و به وضوح امیدوار بود نفوذ خود را به سمت شمال گسترش دهد

12. In the uncompromising light of Jerusalem it had certainly seemed so.
[ترجمه ترگمان]در روشنایی uncompromising اورشلیم، چنین به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]در حقیقت بی نظیری از اورشلیم، قطعا به نظر می رسید

13. Simeon's prudence in leaving Jerusalem was fully justified.
[ترجمه ترگمان]احتیاط سیمون در ترک اورشلیم به طور کامل توجیه شد
[ترجمه گوگل]احتیاط سیمون در ترک اورشلیم کاملا موجه بود

14. The original series concluded with the supplication for Jerusalem.
[ترجمه ترگمان]سری اصلی با تضرع برای بیت المقدس به پایان رسید
[ترجمه گوگل]سری اصلی با درخواست برای اورشلیم به پایان رسید

پیشنهاد کاربران

e. g. a live report from our correspondent in Jerusalem


کلمات دیگر: