1. Gingerly he opened the door of the rat's cage.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت در قفس موش را باز کرد
[ترجمه گوگل]در آغوش او قفس موش را باز کرد
2. The snake charmer reached out gingerly to touch the snake in his basket.
[ترجمه ترگمان]مار با احتیاط دستش را دراز کرد تا مار را در سبد خود لمس کند
[ترجمه گوگل]زرق و برق مار به زحمت به لمس مار در سبد خود
3. He stepped gingerly over the cat.
[ترجمه ترگمان]با احتیاط از روی گربه رد شد
[ترجمه گوگل]او بر روی گربه گیج زد
4. We had to explore this possibility very gingerly.
[ترجمه ترگمان]ما باید این احتمال رو خیلی با احتیاط بررسی می کردیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم این امکان را به شدت بررسی کنیم
5. She gingerly picked the flower.
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط گل را برداشت
[ترجمه گوگل]او گیج گل را برداشت
6. The subject was handled in a gingerly way.
[ترجمه ترگمان]موضوع با احتیاط و با احتیاط انجام شد
[ترجمه گوگل]این موضوع به شیوه ی زرنگی مورد استفاده قرار گرفت
7. He opened the box gingerly and looked inside.
[ترجمه ترگمان]جعبه را با احتیاط باز کرد و به داخل نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او جعبه را باز کرد و در داخل نگاه کرد
8. She trod gingerly. It would be risky to hurry.
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط گام بر می داشت خیلی خطرناکه که عجله کنی
[ترجمه گوگل]او زرنگی کرد عجله خواهد بود خطرناک است
9. Gingerly she explored the bump on her head with her fingers.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت برآمدگی روی سرش را با انگشتانش جستجو کرد
[ترجمه گوگل]انگشتان دست او با ضربه زدن به سر او با انگشتان دست او را بررسی کرد
10. Gingerly, she put her hand in deeper, to the bottom.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت دستش را در اعماق زمین فرو برد
[ترجمه گوگل]انگشتان دست او دست خود را عمیق تر، به پایین
11. He reached out gingerly to touch it.
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط دستش را دراز کرد تا آن را لمس کند
[ترجمه گوگل]او به زحمت به آن لمس کرد
12. He gingerly felt his way along the dark tunnel.
[ترجمه ترگمان]با احتیاط راه خود را در تونل تاریک احساس کرد
[ترجمه گوگل]او به طرز شگفت انگیزی از راه تونل تاریک احساس کرد
13. Holding her painful back, she sat down gingerly on the bench.
[ترجمه ترگمان]روی نیمکت نشست و با احتیاط روی نیمکت نشست
[ترجمه گوگل]پشت سرش را پشت سر گذاشت و به سختی نشست روی نیمکت نشست
14. Rather gingerly, George picked up the tiny bundle.
[ترجمه ترگمان]جورج با احتیاط بسته کوچک را برداشت
[ترجمه گوگل]در عوض جرج جرج بسته نرم افزاری کوچک را برداشت
15. Fred opened it gingerly and peered inside.
[ترجمه ترگمان]فرد با احتیاط آن را باز کرد و به داخل نگاه کرد
[ترجمه گوگل]فرد آن را زرق و برق زد و داخل شد