1. the imprint of starvation
تاءثیر بارز گرسنگی
2. to imprint paper with a seal
با مهر کاغذ را نقش انداختن
3. a book published under the imprint of elmy company
کتاب منتشر شده از سوی موسسه ی علمی
4. The city bears the imprint of Japanese investment.
[ترجمه ترگمان]این شهر دارای نقش سرمایه گذاری ژاپن است
[ترجمه گوگل]این شهر دارای تأثیر سرمایه گذاری ژاپنی است
5. The ceramics bore the imprint of Luca della Robbia.
[ترجمه ترگمان]The آثار لوکا della را در خود جای داد
[ترجمه گوگل]سرامیک اثر Luca della Robbia را به وجود آورد
6. Colonialism has left an indelible imprint on the island.
[ترجمه ترگمان]Colonialism یک اثر ماندگار روی جزیره گذاشته
[ترجمه گوگل]استعمارگر یک اثر ناخوشایند را در جزیره ترک کرده است
7. War has left its imprint on the strained faces of these people.
[ترجمه ترگمان]جنگ اثر خود را بر چهره کشیده این مردم رها کرده است
[ترجمه گوگل]جنگ تاثیری بر چهره های این افراد دارد
8. The button had left an imprint on my arm.
[ترجمه ترگمان]دکمه روی بازویم اثر گذاشته بود
[ترجمه گوگل]این دکمه بازوی من را ترک کرد
9. The blow made a sharp imprint on the skin.
[ترجمه ترگمان]ضربه شدید روی پوست ایجاد شد
[ترجمه گوگل]این ضربه تاثیری بر روی پوست ایجاد کرد
10. But the deeper imprint of the central authority, and the harsher side to its reformist zeal, left scars.
[ترجمه ترگمان]اما اثر عمیق تر قدرت مرکزی و نسبت harsher به غیرت reformist، جای زخم باقی گذاشت
[ترجمه گوگل]اما تأثیر عمیق مقامات مرکزی و طرفدارای تندروی اصلاح طلبان، زخم های خود را از دست داد
11. Nor are ducks the only birds to imprint on their parents in this way.
[ترجمه ترگمان]و همچنین اردک ها تنها پرندگانی نیستند که روی پدر و مادرشان نشانه گذاری کرده باشند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب اردک ها تنها پرندگان نیستند که بتوانند روی والدینشان تاثیر بگذارند
12. She had left her imprint upon them, and now her mind overlapped with his whenever he wore the sacred lenses.
[ترجمه ترگمان]روت اثر خود را روی آن ها گذاشته بود و اکنون ذهنش با هر وقت که عینک sacred را بر تن داشت، در ذهنش نفوذ کرده بود
[ترجمه گوگل]او اثر خود را بر روی آنها گذاشت و اکنون ذهن او با هر زمان که او لنزهای مقدس را می پوشاند با او همپوشانی داشت
13. This dictionary is published under the Longman imprint.
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ لغت تحت the Longman منتشر شده است
[ترجمه گوگل]این فرهنگ لغت تحت تاثیر اثر Longman منتشر شده است
14. There are more than 500 volumes of pre-1800 imprint, and an extensive assemblage of maps, illustrations and ephemera.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۵۰۰ جلد از صفحات پیش - ۱۸۰۰ و مجموعه وسیعی از نقشه ها، تصاویر و ephemera وجود دارد
[ترجمه گوگل]بیش از 500 جلد از اثر قبل از 1800 وجود دارد و مجموعه گسترده ای از نقشه ها، تصاویر و کوتاه مدت وجود دارد
15. For black people, similarly, colonialism has left its imprint.
[ترجمه ترگمان]برای مردم سیاه، استعمار imprint خود را ترک کرده است
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، برای افراد سیاه پوست، استعمار اثر خود را حفظ کرده است