handout

معنی : خیرات، خیر، اعانه، نوبت بازی

معانی دیگر : صدقه، اعانه (معمولا به صورت خوراک یا لباس نیم دار)، دستمردی، بلا گردان، دهش، رجوع شود به: news release، (بین دیگران) پخش کردن، منتشر کردن، دادن

انگلیسی به فارسی

نوبت بازی، اعانه

جزوه، خیر، اعانه، خیرات، نوبت بازی

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• (1) تعریف: a charitable offering of food, clothing, money, or the like to the poor or needy.
• مشابه: charity

• (2) تعریف: a sample or piece of printed matter distributed free of charge.
• مشابه: bonus

عبارت ( phrase )

• : تعریف: to give to each person; pass out; distribute.
• مشابه: deal

- We handed out candy on Halloween.

[ترجمه Alireza] ما در هالوین آب نبات پخش کردیم

[ترجمه ترگمان] ما تو هالووین آب نبات دادیم
[ترجمه گوگل] ما آب نبات در هالووین گذاشتیم

• donation; announcement to the press; news release; printed matter
a handout is money, clothing, or food which is given free to poor people.
a handout is also a document, copies of which are given to a number of people in a meeting or a class.
something given to a needy person or beggar (food, clothing, etc.); circular or leaflet given out for free distribution
distribute, give out, dispense

مترادف و متضاد

Synonyms: alms, donation, free meal, gift, grant

خیرات (اسم)

alms, charity, handout

خیر (اسم)

good, well, benefit, boon, alms, handout, welfare, almsdeed, philanthropy, aught, property, benefaction, weal, well-doing

اعانه (اسم)

bounty, benefit, contribution, relief, handout, subsidy, subvention

نوبت بازی (اسم)

handout

contribution

جملات نمونه

1. All those eligible will receive a cash handout.

[ترجمه ترگمان]همه این افراد واجد شرایط، اعانه نقدی دریافت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]همه کسانی که واجد شرایط دریافت یک بخش نقدی

2. She came to me asking for a handout.

[ترجمه ترگمان]اون اومد پیش من و درخواست کمک کرد
[ترجمه گوگل]او به من میخواست که یک جزوه بخواند

3. Each family is being given a cash handout of six thousand rupees.

[ترجمه ترگمان]به هر خانواده یک اعانه نقدی از شش هزار روپیه داده می شود
[ترجمه گوگل]هر خانواده یک شارژ نقدی از شش هزار روپیه دریافت می کند

4. Stuff your money. We don't want a handout.

[ترجمه NILOOFAR] پولاتو جمع کن. نیازی به کمک نداریم.

[ترجمه ترگمان] خرت و پرت ها رو جمع کن ما که نیازی به کمک نداریم
[ترجمه گوگل]مبلغ پول خود را ما نمی خواهیم جداول

5. I've listed some useful reading material on the handout.

[ترجمه ترگمان]من مطالب خواندنی خوبی را در بروشور فهرست کرده ام
[ترجمه گوگل]من بعضی از مواد مفید خواندن را در جزوه ذکر کرده ام

6. On page two of your handout you will find a list of the books that I have referred to during the lecture.

[ترجمه ترگمان]در صفحه دو از بروشور تان لیستی از کتاب هایی را پیدا خواهید کرد که در طی سخنرانی به آن ها مراجعه کرده ام
[ترجمه گوگل]در صفحه دو کتاب چاپی شما لیستی از کتابهایی را که من در طی سخنرانی نامگذاری کرده ام پیدا خواهم کرد

7. More information can be found in the handout.

[ترجمه ترگمان]اطلاعات بیشتری در بروشور یافت می شود
[ترجمه گوگل]اطلاعات بیشتر را می توان در جزوه یافت

8. This is only a sort of handout. You may take it with a grain of salt.

[ترجمه ترگمان]این فقط یک جور handout می توانید با یک دانه نمک آن را بگیرید
[ترجمه گوگل]این فقط نوعی توزیع است شما می توانید آن را با یک دانه نمک مصرف کنید

9. We were given a handout on job hunting.

[ترجمه ترگمان]ما یه نفر رو استخدام کردیم که دنبال کار بگردیم
[ترجمه گوگل]ما در شکار شغلی به ما داده شد

10. A handout or employee brochure with the basic facts can be distributed.

[ترجمه ترگمان]بروشور یا بروشور کارمند با حقایق اساسی را می توان توزیع کرد
[ترجمه گوگل]یک بروشور جداگانه یا کارمند با حقایق اساسی می تواند توزیع شود

11. There's a four-page handout that you can pick up as you leave.

[ترجمه ترگمان]یک نفر چهار صفحه ای است که می توانید همان طور که شما می روید آن را بردارید
[ترجمه گوگل]یک توزیع چهار صفحه ای وجود دارد که می توانید پس از ترک آن را انتخاب کنید

12. Please read the handout.

[ترجمه ترگمان]لطفا the را بخوانید
[ترجمه گوگل]لطفا مقاله را بخوانید

13. Please read the handout carefully.

[ترجمه ترگمان]لطفا the را با دقت بخوانید
[ترجمه گوگل]لطفا با دقت بخوانید

14. Raffles hopes for a handout from this suddenly rich former recipient of his kicks.

[ترجمه ترگمان]را فلز امیدوار بود که یک نفر از این پول، از این خبر ثروتمند و ثروتمند، دریافت کند
[ترجمه گوگل]Raffles امیدوار است که از این ناخوانده دریافت کننده ی ثانویه ثروتمند لقب بگیرد

15. One of my jobs was to hand out the prizes.

[ترجمه ترگمان]یکی از کاره ای من این بود که جایزه ها رو بگیرم
[ترجمه گوگل]یکی از کارهای من این بود که جوایز را به دست بیاورم

16. Pork-barrel politicians hand out rents to win votes and influence people.

[ترجمه ترگمان]سیاستمداران پو رک اجاره کرده اند تا آرا را تصاحب کنند و مردم را تحت تاثیر قرار دهند
[ترجمه گوگل]سیاستمداران گوشت خوک به دست آوردن اجاره برای رای دادن و نفوذ مردم

17. He came forward with his hand out. "Mr and Mrs Selby?" he enquired.

[ترجمه ترگمان]او با دست خود به جلو آمد و گفت: \" آقا و خانم Selby؟ او پرسید
[ترجمه گوگل]او دست خود را به جلو برد 'آقای و خانم سلبی؟' او پرسید:

18. The teacher asked her to hand out the worksheets.

[ترجمه ترگمان]معلم از او خواست تا the را تحویل دهد
[ترجمه گوگل]معلم از او خواسته بود که برگه ها را به دست بیاورد

19. He reached his hand out for the money.

[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد تا پول را بگیرد
[ترجمه گوگل]او دستش را برای پول گرفت

20. Today the country's nationalists rule the roost and hand out the jobs.

[ترجمه ترگمان]امروزه ملی گراها این کشور را اداره می کنند و کار را رها می کنند
[ترجمه گوگل]امروزه، ناسیونالیست های کشور، قاچاق انسان را به عهده می گیرند و این کار را انجام می دهند

21. He put his hand out formally, and Liza took it.

[ترجمه ترگمان]دستش را به صورت رسمی درآورد و لیزا آن را گرفت
[ترجمه گوگل]او رسما دست خود را گذاشت و لیزا آن را گرفت

22. I rustled up a few helpers to hand out leaflets.

[ترجمه ترگمان]من چند تا کمکش کردم که اوراق و منتشر کنه
[ترجمه گوگل]من چندین کمک کننده را به دست آوردن برگه ها خشمگین کردم

23. Please hand out the reading materials to the students.

[ترجمه ترگمان]لطفا مطالب خواندنی را به دانش آموزان تحویل دهید
[ترجمه گوگل]لطفا مواد خواندن را به دانش آموزان ارسال کنید

24. She held her hand out flat, to halt him.

[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد تا او را متوقف کند
[ترجمه گوگل]او دستش را از تخت گذاشت و به او خاتمه داد

25. It is doubtful whether our resources will hand out for more than two or three days more.

[ترجمه ترگمان]جای تردید است که آیا منابع ما بیش از دو یا سه روز بیشتر دست به دست هم خواهند داد
[ترجمه گوگل]مشکلی است که آیا منابع ما برای بیش از دو یا سه روز بیشتر عرضه خواهد شد

26. She put her hand out and tried to touch her mother's arm.

[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد و سعی کرد بازوی مادرش را لمس کند
[ترجمه گوگل]او دستش را گذاشت و سعی کرد دست بازوی مادرش را لمس کند

27. Will you help me to hand out the materials for the lecture?

[ترجمه ترگمان]آیا به من کمک می کنید که مواد لازم برای سخنرانی را بدست بیاورم؟
[ترجمه گوگل]آیا شما به من کمک می کنید مطالب را برای سخنرانی به دست آورید؟

28. As Nanna took Ruth by the hand out into the street, the horse hitched to the coal cart shook its head.

[ترجمه ترگمان]وقتی که مامان بزرگ با دست روت را به خیابان برد، اسب به سمت گاری ذغال خیز برداشت و سرش را به علامت نفی تکان داد
[ترجمه گوگل]همانطور که نانا با دست به خیابان برداشت روت را گرفت، اسب به داخل سبد خرید زنگ زد

29. Gabriel twisted his hand out of Lucie's grip and ran to shelter behind Garvey.

[ترجمه ترگمان]گابریل دستش را از چنگ لوسی بیرون کشید و دوان دوان خود را به پشت گاروی رساند
[ترجمه گوگل]گابریل دستش را از چنگ لوسی گرفت و به پشت سر Garvey پناه داد

Handouts of clothing were distributed among the poor.

لباسهای اهدایی بین فقرا تقسیم شد.

پیشنهاد کاربران

جزوه، بروشور

Only had handouts to read:تنها موضوعاتی را برای خواندن داشت

Give to each person

handout the agenda
مثلا اینجا فعله
پس فعل هم میتونه باشه

دست برگ:یک یا چند برگ کاغذ حاوی اطلاعات کلی درباره یک موضوع که برای دنبال کردن مطلب در کلاس یا سخنرانی و امثال آن در میان حاضران پخش می کنند.

منتقل کردن

جزوه

جزوه، بروشور، اوراق، اعلامیه

توزیع کردن

اعلان برگ، آگهنامه، آگهی نامه، آگه برگ، آگهی برگ

دستبرگ

دست بکش

جزوه، نوشته

پولی که به گدا یا نیازمند میدی

بدون چیزی سپری کردن

handout اگر اسم باشه خیرات معنی میده
اگر فعل باشه برگه راهنما معنی میده

بذل و بخشش/ صدقه

دست به دست کردن چیزی

pass out متضادش هم میشه collect

You give sth to each person in a group

دوستی نوشتند اگر فعل باشد معنی جزوه ! اشتباه است . با رجوع به دیکشنری متوجه خواهید شد که
handout کلا اسم است با دو معنی :

1 ) خیرات
2 ) جزوه یا برگه راهنما

پخش یا توزیع کردن چیزی به دیگران

برگه ای که در زمان سخنرانی به حضار داده میشود که شامل نکات اصلی سخنرانی است

پخش یا منتشر کردن بین دیگران

به معنای حکم بریدن در دادگاه نیز بکار میرود
A three - months sentence was handed out to the teenage boy.

مطالب آموزشی

در رشته کامپیوتر >>دست نویس

handout
به معنی خیرات
یا به معنی سر فصلی از مطالب و توضیحات که در جلسه ای مطرح میشوند
اما hand out
تقسیم کردن و پخش کردن بین افراد میباشد.

بخشیدن

What gives you the right to hand out life and death ?
Star Trek TOS

برای کسی مجازات تعیین کردن
Meaning: say officially that someone receive punishment
Example: why don't u consider handing out punishments؟

✔️جزوه یا برگه راهنما
💥Sorry, what I mean is, we need two 💥handouts per person

✔️ ( بین دیگران ) پخش کردن، منتشر کردن
China 💥hands out💥 at least twice as much development money as the US and other major powers, new evidence shows, with most of it coming in the form of risky high - interest loans from Chinese state banks
BBC. co. uk@

صورتجلسه
Take a look at the tips on the handout before the meeting

But my parents raised me to work hard;
they frowned on taking handouts
That's one reason I've funded the coffeehouse
entirely with my own money.
از جمله بالا مفهوم کلمه رو دقیقا متوجه میشد و نیازی به ترجمه و تفسیر زیاد ندارد

برگه ای که به دانش جویان در کلاس و یا حاضرین و شرکت کنندگان در یک سخنرانی داده می شود، که حاوی خلاصه ای از درس و یا محتوای سخنرانی است.

handout ( روابط عمومی و تبلیغات بازرگانی )
واژه مصوب: اطلاعیه
تعریف: مطلبی حاوی اطلاعات موردنظر یک سازمان که روابط عمومی آن برای اطلاع رسانی به رسانه ها یا قرار دادن در اختیار مخاطبان تهیه و تدوین می کند

کلمات دیگر: