1. She pushed him against the headboard.
[ترجمه ترگمان]او را به کنار تخت هل داد
[ترجمه گوگل]او او را در برابر سرپوش گذاشت
2. A commemorative headboard will be carried featuring the Taunton 150 logo and the train leaves Bishops Lydeard at 1
[ترجمه ترگمان]یک تخت یادبود به همراه Taunton ۱۵۰ نمایش داده خواهد شد و قطار Bishops را در ساعت ۱ ترک می کند
[ترجمه گوگل]برگه یادبود برگزار خواهد شد لوگوی Taunton 150 و قطار برگزاری اسقف Lydeard در 1
3. Even the headboard, there in the middle.
[ترجمه ترگمان]حتی بالای سر هم در وسط
[ترجمه گوگل]حتی headboard، در وسط وجود دارد
4. I leaned back against the headboard and thought.
[ترجمه ترگمان]به تخت تکیه دادم و فکر کردم
[ترجمه گوگل]من پشت سر صندوق عقب گذاشتم و فکر کردم
5. Strangely, one of the spars from the bed's headboard seemed to be missing.
[ترجمه ترگمان]به طرز عجیبی، یکی از تیرک افقی روی تخت تخت ظاهرا گم شده بود
[ترجمه گوگل]به طرز عجیب و غریب، به نظر می رسید یکی از ریزه ها از پشت سر تختخواب گم شد
6. Or make one using a headboard kit from Cover Up and cover it with fabric.
[ترجمه ترگمان]یا استفاده از یک کیت بالای تخت را از روی جلد انجام دهید و آن را با پارچه بپوشانید
[ترجمه گوگل]یا یکی را با استفاده از یک جعبه سرپوشیده از Cover Cover بپوشانید و آن را با پارچه پوشانید
7. One evening I leaned against the headboard on Skyler's bed, arms around him.
[ترجمه ترگمان]یک شب من به تخت تکیه دادم و روی تخت اسکایلر تکیه دادم و بازوانش را دور او حلقه کردم
[ترجمه گوگل]یک شب من در برابر تختخواب بر روی تخت Skyler خم شدم، دست هایش را در اطراف او گذاشتم
8. You may hit your head against the headboard, har har har.
[ترجمه ترگمان]می تونی به بالای سر تو ضربه بزنی؟
[ترجمه گوگل]شما ممکن است در مقابل سربند، har har har، ضربه بزنید
9. Your head is knocking the headboard and you feel it might blow off?
[ترجمه ترگمان]سرت داره روی تخته ضربه میزنه و فکر می کنی ممکنه منفجر بشه؟
[ترجمه گوگل]سر شما ضربه بزرگی است و شما احساس می کنید ممکن است منفجر شود؟
10. Consider just using a headboard to eliminate hard edges at the foot of the bed.
[ترجمه ترگمان]فقط استفاده از یک تخته بالای تخت برای از بین بردن لبه های سخت در پای تخت را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]فقط با استفاده از یک صفحه اصلی برای از بین بردن لبه های سخت در پای تخت بگذارید
11. A day bed conversion guard rail, full size headboard & footboard complete the bed.
[ترجمه ترگمان]یک تشک مخصوص حمل و نقل در یک روز روی تخت با اندازه کامل بالای تخت قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک ردیف ترمینال ترمینال ترمینال، سربرگ اندازه کامل * پایه کامل تخت
12. photo above: The headboard for this bed is actually a cool wickery folding screen found at an antique store and then mounted on the wall.
[ترجمه ترگمان]عکس بالا: بالای تخت برای این تخت یک صفحه تاشو از wickery است که در یک فروشگاه قدیمی یافت می شود و سپس روی دیوار نصب می شود
[ترجمه گوگل]عکس بالا: سرپوشی برای این تخت در واقع یک صفحه نمایش تاشو ویچت سرد است که در یک فروشگاه عتیقه یافت می شود و سپس روی دیوار نصب می شود
13. Her back rested against the headboard.
[ترجمه ترگمان]پشتش به تخت تکیه داده بود
[ترجمه گوگل]پشت او در برابر سرپوش قرار داشت
14. ANN: (lying against the headboard, smiling as she hears distant music coming in through the window) Listen.
[ترجمه ترگمان]ANN: (در حالی که صدای موسیقی دوری را می شنود که از پنجره وارد می شود)لبخند می زند و لبخند می زند
[ترجمه گوگل]ANN: (دروغ گفتن در برابر سر و صدا، لبخند زدن به موسیقی دوردست که از طریق پنجره می شنود) گوش دهید
15. His head was slumped against a leather strap chained to the headboard of the king-size bed in the sparsely furnished living room.
[ترجمه ترگمان]سرش روی یک تسمه چرمی خم شده بود و به تخته سنگی که در اتاق نشیمن پراکنده بود زنجیر شده بود
[ترجمه گوگل]سر او در برابر یک بند چرم زنجیر شده به سرپوشیده تختخواب پادشاه در اتاق نشیمن به آرامی فرو رفته بود