کلمه جو
صفحه اصلی

gherkin


معنی : خیار ریز، خیار ترشی
معانی دیگر : خیار ریز (که بیشتر در ساختن خیار ترشی و خیارشور مصرف دارد)، خیار تیغک دار، بوته ی خیار ریز تیغک دار (anguria cucumis)، خیار ترشی anguria cucumis

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) خیار ریز، خیار ترشی ( anguria cucumis )


کدو تنبل، خیار ریز، خیار ترشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a variety of small cucumber used for pickling.

(2) تعریف: the plant that produces this cucumber.

(3) تعریف: any small pickle or small cucumber.

• small cucumber (suitable for pickling); (british slang) idiot
a gherkin is a small cucumber which has been pickled in vinegar.

مترادف و متضاد

خیار ریز (اسم)
gherkin

خیار ترشی (اسم)
pickle, gherkin

جملات نمونه

1. Pierce 2 olive halves and one gherkin with halved cocktail sticks and put in orange to make porcupines' eyes and nose.
[ترجمه ترگمان]پیرس ۲ halves زیتون و یک gherkin با نیمی از چوب های کوکتل و نارنجی را به نصف رسانده و در نارنجی قرار داده می شوند تا چشم و بینی porcupines را درست کنند
[ترجمه گوگل]پیرس 2 نیمه زیتون و یک گوشت خوک با چوب پنبه کوکتل نیمی و قرار داده شده در نارنجی به چشم و بینی مخفی

2. Garnish with gherkins and cherry tomatoes.
[ترجمه ترگمان]garnish با gherkins و گوجه فرنگی cherry
[ترجمه گوگل]چاشنی گوجه فرنگی و گوجه فرنگی گیلاس

3. Chips have lots of vitamin C and gherkins are fat-free, but mix with jacket spuds and calorie-free salads.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی ویتامین C و gherkins غذای عاری از چربی دارند، اما با کت و سالاد بدون کالری و سالاد بدون کالری هم ترکیب می شوند
[ترجمه گوگل]چیپس ها مقدار زیادی ویتامین C و گارکین ها را بدون چربی دارند، اما مخلوط با سالاد اسپرسو و سالاد بدون کالری

4. Divide one tablespoon of chopped gherkins among the toasts and serve.
[ترجمه ترگمان]یک قاشق سوپ خوری of خرد شده را میان the تقسیم کنید و به آن ها خدمت کنید
[ترجمه گوگل]یک قاشق غذا خوری خرد شده خرد شده را در میان نان تکه تکه کنید و خدمت کنید

5. Cabbage, gherkin, ham and many types of fish are salted for preservation.
[ترجمه ترگمان]کلم، gherkin، ران خوک و بسیاری از انواع ماهی ها برای نگهداری نمک هستند
[ترجمه گوگل]کلم، کدو تنبل، ژامبون و بسیاری از انواع ماهی برای حفظ سلامت می کنند

6. Main ingredients: arbutin, ginseng extract, gherkin extract, 3- butanediol, amino acid moisturizer, hydrolyzed collagen, dimethyl glycyrrhizinate, white mulberry essence, etc.
[ترجمه ترگمان]اجزای اصلی: arbutin، عصاره ginseng، عصاره gherkin، ۳ -، amino acid، collagen hydrolyzed، dimethyl glycyrrhizinate، جوهر mulberry سفید و غیره
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده اصلی: آربتین، عصاره جین سنگ، عصاره جلبک دریایی، 3- بوتانیدیل، مرطوب کننده اسید آمینه، کلاژن هیدرولیز شده، دی متیل گلیسریزینات، توت سفید توت، و غیره

7. Cocktail onion, gherkin, black olive, Dijon mustard, American mustard and seeded mustard.
[ترجمه ترگمان]پیاز پوست کنده، gherkin، زیتون سیاه، خردل دان، خردل آمریکایی و خردل دان
[ترجمه گوگل]پیاز کوکتل، کدو تنبل، زیتون سیاه، خردل دیژون، خردل آمریکایی و خردل بذر

8. The Gherkin, found in the Square mile, is cunningly crafted out of two types of melon and embedded with green beans to highlight its renowned spiralling glass frames.
[ترجمه ترگمان]The که در مایل مربع یافت می شود با زیرکی از دو نوع خربزه ساخته شده است و با لوبیا سبز تزیین شده است تا قالب های شیشه ای معروف خود را برجسته کند
[ترجمه گوگل]Gorkkin، که در میدان میدان یافت شده است، از دو نوع خربزه ساخته شده است و با دانه های سبز جاسازی شده است تا بتواند از قاب های شیشه ای مشهور خود استفاده کند

9. Vicki : The Gherkin is three times as tall as Niagara Falls.
[ترجمه ترگمان]ویکی: The سه برابر آبشار نیاگارا می باشد
[ترجمه گوگل]ویکی: Gorkkin سه برابر بلندتر از آبشار نیاگارا است

10. Architect Robin Partington has the Gherkin, the Razor (right), the Armadillo in Glasgow and the Cucumber (above) on his CV.
[ترجمه ترگمان]معمار رابین partington دارای Gherkin، ریزر ادی (راست)، the در گلاسگو و خیار (بالا)در برگه CV است
[ترجمه گوگل]معمار رابین پارتینگتون دارای Gherkin، Razor (راست)، Armadillo در گلاسکو و خیار (بالا) در CV خود است

11. Cabbage, gherkin, ham and many types of fish is salted for preservation.
[ترجمه ترگمان]کلم، gherkin، ران خوک و بسیاری از انواع ماهی ها برای نگهداری نمک هستند
[ترجمه گوگل]کلم، کدو تنبل، ژامبون و بسیاری از انواع ماهی برای نگهداری از نمک است

12. It will join the Gherkin, the Razor and the Filing Cabinet, with the Cucumber and Cheese Grater to come.
[ترجمه ترگمان]این کار به the، ریزر ادی و کابینه Filing همراه با خیار و پنیر Cheese برای آمدن خواهد پیوست
[ترجمه گوگل]آن را به Gherkin، Razor و کابینه ضبط، با خیار و پنیر Grater به می پیوندند

13. Vicki: The Gherkin is 3 times as tall as Niagara Falls.
[ترجمه ترگمان]ویکی: Gherkin ۳ برابر ارتفاع آبشار نیاگارا می باشد
[ترجمه گوگل]ویکی: Gorkkin 3 برابر بلندتر از نیاگارا فالز است

14. It was a West India gherkin, Grandma told me later. Folks around here called them "big toe" pickles because they grew short and stubby, just like a lot of people's big toes.
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ گفت: این یکی از gherkin هند غربی بود مردم این اطراف them را \"پنجه بزرگ\" می نامیدند، چون آن ها کوتاه و stubby می شدند، درست مثل پنجه های بزرگ مردم
[ترجمه گوگل]این یک گیاه غاز هند بود، مادربزرگ بعدا به من گفت افرادی که در اینجا حضور داشتند، آنها را 'انگشتان پا بزرگ' ترشی نامیدند، زیرا آنها کوتاه و خیره کننده بودند، درست مانند بسیاری از انگشتان دست بزرگ مردم

پیشنهاد کاربران

خیار شور

خیار ریز عبارت دقیق تریه، pickle میشه خیارشور، gherkin در واقع نوعی خیار ریزه که توی بریتانیا ازش خیارشور درست میکنن.


کلمات دیگر: