کلمه جو
صفحه اصلی

impeding


معنی : عایق
معانی دیگر : خطا روى حریف بدون توپ( واترپولو) ورزش : خطا روى حریف بدون توپ

انگلیسی به فارسی

مانع، عایق


مترادف و متضاد

عایق (صفت)
deterrent, impeding

پیشنهاد کاربران

سد کردن. ایجاد مانع کردن

جلوگیری، ممانعت


کلمات دیگر: