کلمه جو
صفحه اصلی

heavenward


معنی : رو به آسمان، بطرف اسمان
معانی دیگر : به سوی آسمان، به سوی عرش، روبه اسمان، بطرف اسمان
heavenward(s)
بطرف اسمان

انگلیسی به فارسی

روبه اسمان، بطرف اسمان


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: to or toward heaven.

- The figure of the saint is looking heavenward in the painting.
[ترجمه ترگمان] مجسمه قدیس در تابلو به آسمان نگاه می کند
[ترجمه گوگل] شخصیت مقدس در نقاشی بهشتی است
صفت ( adjective )
مشتقات: heavenwards (adv.)
• : تعریف: moving or directed toward heaven.

- a heavenward glance
[ترجمه ترگمان] نگاهی به آسمان انداخت
[ترجمه گوگل] یک نگاه بهشتی

• toward the sky, skyward; toward heaven
heavenward or heavenwards means up towards the sky or to heaven; a literary word.

مترادف و متضاد

رو به آسمان (صفت)
hypaethral, heavenward

بطرف اسمان (قید)
skyward, heavenward

جملات نمونه

1. the angels flew heavenward
فرشتگان به سوی بهشت پرواز کردند.

2. He rolled his eyes heavenward in disgust.
[ترجمه ترگمان]چشمانش را چرخی داد و با انزجار به آسمان نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او چشمان او را به سوی عصبانیت چرخاند

3. She raised her eyes heavenward.
[ترجمه ترگمان]چشمانش را به سوی آسمان بلند کرد
[ترجمه گوگل]او چشمان او را به سوی آسمان بلند کرد

4. Brown vertical trunks absorbed the righteousness of the fields and shot heavenward like sacred pillars of an ancient pagoda.
[ترجمه ترگمان]تنه عمودی قهوه ای به درستی دشت ها را به خود جذب کرده و به آسمان شبیه ستون های مقدس یک pagoda باستانی شلیک کرده بودند
[ترجمه گوگل]لاشه های عمودی قهوه عرفی از زمینه ها را جذب می کنند و به مانند ستون های مقدس یک بتکده باستانی شلیک می کنند

5. The bows, with the woman and the goat, rose heavenward.
[ترجمه ترگمان]دماغه کشتی با آن زن و بز به آسمان بلند شد
[ترجمه گوگل]کمان، با زن و بز، به بهشت ​​بالا برود

6. But I felt myself being picked up and swept heavenward.
[ترجمه ترگمان]اما احساس کردم که خودم را جمع و جور می کنم و به سوی آسمان می روم
[ترجمه گوگل]اما احساس کردم خودم را برداشتم و به بهشت ​​رفتم

7. Win the prize for which God has called us heavenward in Christ Jesus.
[ترجمه ترگمان]برنده جایزه که خداوند ما را به آسمان مسیح \"مسیح\" خوانده است
[ترجمه گوگل]برنده جایزه ای است که خداوند در عیسی مسیح به ما به بهشت ​​معروف شده است

8. But, if they seek to glorify God, let them not lift heavenward their unclean hands!
[ترجمه ترگمان]اما اگر آن ها دنبال لطف خدا هستند، آن ها را با دست های آلوده خود به سوی آسمان بلند کنند!
[ترجمه گوگل]اما اگر آنها به دنبال خدا هستند، به آنها اجازه ندهید که دستهای ناپسندشان را به بهشت ​​برسانند!

9. A man's heart is a firework that once in its time heavenward.
[ترجمه ترگمان]قلب یک انسان وسیله آتش بازی است که زمانی در آسمان به آسمان می رود
[ترجمه گوگل]قلب مرد آتش بازی است که یک بار در زمان خود بهشتی است

10. Leaves had unfurled, goldfinches had arrived at the feeder and daffodils were fighting their way heavenward.
[ترجمه ترگمان]برگ ها گشوده بودند، goldfinches به سوی ظرف غذا رسیده بودند و نرگس زرد در حال مبارزه با way به سوی آسمان بودند
[ترجمه گوگل]برگ ها بیرون ریختند، طلفتان به فیدر وارد شده بودند و پرستوها به راه خود به سوی بهشت ​​جنگیدند

The angels flew heavenward.

فرشتگان به سوی بهشت پرواز کردند.



کلمات دیگر: