1. It was a memorable night of riotous jollity.
[ترجمه ترگمان]اون شب خاطره انگیز بود! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه گوگل]این یک شب به یاد ماندنی جولیت آشفته بود
2. The mood of enforced jollity is simply inappropriate for the Mahler Fifth.
[ترجمه ترگمان]حالت of اجباری برای پنجم Mahler نامناسب است
[ترجمه گوگل]خلق جلیلی اعمال شده برای پنجم ماهر به سادگی نامناسب است
3. It is another night of jollity in our frozen village.
[ترجمه ترگمان]این هم یک شب دیگر پر از شادی و شادی و سرور ما در دهکده frozen است
[ترجمه گوگل]شب یلدا در روستای یخ زده ماست
4. But all the jollity doesn't totally obscure his illegal activities.
[ترجمه ترگمان]اما all که تمام فعالیت های غیر قانونی او را از خود دور نمی کند
[ترجمه گوگل]اما تمام جلیلی فعالیت های غیرقانونی خود را کاملا نادیده نمی گیرد
5. Much laughter, jollity, and anticipation of a successful 12 months ahead with a government on the run.
[ترجمه ترگمان]خنده، خوشحالی، و پیش بینی موفقیت در ۱۲ ماه آینده با دولت در حال اجرا
[ترجمه گوگل]خیلی خنده دار، جولیت، و پیش بینی یک 12 ماه آینده با یک دولت در حال اجرا
6. Adding to the noise and jollity were a shooting gallery and coconut shy.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر سر و صداها و خوشحالی، یک گالری عکاسی و نارگیل خجالتی بود
[ترجمه گوگل]اضافه کردن به سر و صدا و jollity یک گالری تیراندازی و نارگیل خجالتی بود
7. Straightway the jollity broke loose again with the reading of the names.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، پس از آن، پس از آن که دوباره به خواندن اسامی اسامی پرداخت،
[ترجمه گوگل]راستی جولیت دوباره با خواندن نام ها از بین رفت
8. That kind of jollity was not for him, it never had been and never would be.
[ترجمه ترگمان]این نوع of برای او نبود، هرگز چنین نبود و هرگز هم نخواهد بود
[ترجمه گوگل]این نوع جولیت برای او نبود، هرگز نبوده و نخواهد بود
9. It was as Hester said unwonted jollity that brightened the faces of the people.
[ترجمه ترگمان]همان طور که \"هستر\" گفت، شادی غیر معمول، چهره مردم را روشن کرد
[ترجمه گوگل]همانطور که هستر می گوید جولای بی رحمانه که چهره های مردم را روشن کرده بود
10. Yet in the midst of all the jollity, he felt a little forlorn.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در میان همه شادی، احساس تنهایی می کرد
[ترجمه گوگل]با این حال، در میان همه جولیت، او احساس کمی عصبانی بود
11. You, Rambo, come and play soldiers with me down on Jollity Farm.
[ترجمه ترگمان]تو هم می توانی با من در مزرعه jollity با من سرباز بازی کنی
[ترجمه گوگل]شما، رامبو، می آیند و سربازان را با من بازی می کنند در مزرعه جولیت
12. But this occupied little time; and then, business over, there followed an hour of unrestrained jollity.
[ترجمه ترگمان]اما این مدت کمی اشغال شده بود، و بعد، کار به پایان رسید و یک ساعت و ساعتی از jollity را دنبال کرد
[ترجمه گوگل]اما این زمان کمی اشغال شد؛ و سپس، کسب و کار بیش از، یک ساعت پس از جلب محرمانه دنبال شد
13. And yet an amazing amount of good feeling, and even jollity, cropped out between these opposed pickets at times.
[ترجمه ترگمان]و با این حال، مقدار شگفت انگیزی از احساس خوب، و حتی شادی، که میان این دسته های مخالف در زمان کوتاه شده بود
[ترجمه گوگل]و در عین حال، میزان شگفت انگیزی از احساس خوب و حتی جادوگری، بین این پیمانه های مخالف در زمان های مختلف به وجود آمده است
14. He looked at her with a kind of boozy jollity.
[ترجمه ترگمان]با نوعی شادی مستانه به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او با نوعی خجالت زدن به او نگاه کرد