1. hamburger bun
نان (گرد) همبرگر
2. hamburger patty
گرده ی همبرگر
3. do you want your hamburger with or without relish?
همبرگر خود را با ترشی و مخلفات می خواهید یا بدون آن ؟
4. the franchise to open a mcdonald's hamburger shop
امتیاز گشودن یک همبرگر فروشی مک دونالد
5. The whole stadium stink of the hamburger.
[ترجمه ترگمان] کل استادیوم بوی همبرگر میدن
[ترجمه گوگل]کل بدن ورزشگاه از همبرگر است
6. Avoid unhealthy foods such as hamburger and chips.
[ترجمه ترگمان]از غذاهای ناسالم مانند همبرگر و همبرگر خودداری کنید
[ترجمه گوگل]اجتناب از غذاهای ناسالم مانند همبرگر و تراشه
7. I'd like a hamburger and an iced tea.
[ترجمه ترگمان] من یه همبرگر و یه چای سرد دوست دارم
[ترجمه گوگل]من یک همبرگر و یک چای یخ زده را دوست دارم
8. Joe runs a hamburger concession in the mall.
[ترجمه ترگمان]جو یه همبرگر فروشی تو فروشگاه داره
[ترجمه گوگل]جو یک امتیاز همبرگر در بازار را اجرا می کند
9. We had lunch at a hamburger joint and then went to see a movie.
[ترجمه ترگمان]ما در یک همبرگر فروشی ناهار خوردیم و بعد رفتیم تا یک فیلم ببینیم
[ترجمه گوگل]ما در یک همبرگر ناهار داشتیم و سپس به دیدن یک فیلم رفتیم
10. There was a hamburger stand at the entrance to the station.
[ترجمه ترگمان]در ورودی ایستگاه یک همبرگر بود
[ترجمه گوگل]ایستگاه همبرگر در ورودی ایستگاه وجود داشت
11. Could you pick up a pound of hamburger on your way home?
[ترجمه ترگمان]میشه یه کیلو همبرگر تو راه خونه بگیری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید یک پوند همبرگر را در خانه خود بردارید؟
12. My favourite hamburger comes with a ring of fried pineapple.
[ترجمه ترگمان] همبرگر مورد علاقه من با یه حلقه آناناس
[ترجمه گوگل]همبرگر مورد علاقه من همراه با یک حلقه از آناناس سرخ شده است
13. The hamburger is gone and more grapefruit juice has arrived.
[ترجمه ترگمان]همبرگر رفته و آب گریپ فروت بیشتر شده است
[ترجمه گوگل]همبرگر رفته و آب گریپ فروت بیشتر وارد شده است
14. Do you want that hamburger to eat here or to take away?
[ترجمه ترگمان]این همبرگر رو می خوای بخوری یا از اینجا بری؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید که همبرگر بخوابید و یا دور بریزید؟
15. The remaining wholesale cuts provide hamburger, stew meat, short ribs, flank steak, and brisket of beef.
[ترجمه ترگمان]باقی مردم، همبرگر، گوشت و گوشت دنده و گوشت گاو و گوشت گاو را برای گوشت گاو تهیه می کنند
[ترجمه گوگل]باقیمانده باقیمانده از عمده فروشی، همبرگر، گوشت خورش، دنده های کوتاه، استیک فنجان و چنگال گوشت گاو را فراهم می کند
16. Several people became ill after eating hamburger meat contaminated with the E. coli bacteria.
[ترجمه ترگمان]چند نفر بعد از خوردن همبرگر آلوده به باکتری ای، بیمار شدند coli بود
[ترجمه گوگل]چندین نفر پس از خوردن گوشت همبرگر آلوده به باکتری E coli گرفتار بیماری شدند