1. it is inadvisable to go
رفتن صلاح نیست.
2. Changes in the patient's condition may make surgery inadvisable.
[ترجمه ترگمان]تغییر در شرایط بیمار ممکن است عاقلانه عمل کند
[ترجمه گوگل]تغییرات در وضعیت بیمار ممکن است باعث جراحی شود
3. Skiing is inadvisable if you have a weak heart.
[ترجمه ترگمان]اسکی دور از صلاح است اگر قلب ضعیف داشته باشی
[ترجمه گوگل]اگر قلب ضعیف دارید، اسکی غیر ضروری است
4. It was thought highly inadvisable for young women to go there alone.
[ترجمه ترگمان]صلاح در این بود که زنان جوان تنها به آنجا بروند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که زنان جوان تنها به تنهایی می توانند از این امر اجتناب ناپذیر باشند
5. It is inadvisable to generalize from the results of a single experiment.
[ترجمه ترگمان]عاقلانه نیست که از نتایج یک آزمایش واحد تعمیم داده شود
[ترجمه گوگل]از نتایج یک آزمایش تنها تعمیم نمیدهد
6. It is inadvisable to have too much sugar in your diet.
[ترجمه ترگمان]عاقلانه نیست که در رژیم غذایی خود قند زیادی داشته باشید
[ترجمه گوگل]در مورد رژیم غذایی زیاد شکر نداشته باشید
7. It is inadvisable to involve more than one contractor on a project.
[ترجمه ترگمان]عاقلانه نیست که بیش از یک پیمان کار در یک پروژه درگیر شود
[ترجمه گوگل]غیر قابل پیش بینی است که بیش از یک پیمانکار را در یک پروژه ادغام نماید
8. For three days, it was inadvisable to leave the harbour.
[ترجمه ترگمان]برای سه روز دور از صلاح بود که از لنگرگاه بیرون بروند
[ترجمه گوگل]برای سه روز، غیرنظامی بود که بندر را ترک کرد
9. It is inadvisable to bring children on this trip.
[ترجمه ترگمان]عاقلانه نیست که بچه ها را در این سفر به اینجا بیاورم
[ترجمه گوگل]این امر برای کودکان در این سفر غیرممکن است
10. Another group felt that it was inadvisable to change horses in midstream.
[ترجمه ترگمان]گروهی دیگر احساس کردند عاقلانه نیست که اسب ها را در وسط رودخانه عوض کند
[ترجمه گوگل]گروه دیگری احساس کرد که تغییر در اسب ها در اواسط جریان ناپذیر بود
11. Most agencies tell their single volunteers it is inadvisable to form relationships with locals or other expats.
[ترجمه ترگمان]اغلب آژانس ها به داوطلبان مجرد خود می گویند که عاقلانه نیست که روابط با محلی ها یا مهاجران دیگر را شکل دهد
[ترجمه گوگل]اکثر آژانس ها به داوطلبان واجد شرایط خود می گویند که برای ایجاد روابط با مردم محلی یا سایر افراد غیر مجاز، غیرممکن است
12. Therefore, it is inadvisable to extrapolate from those studies to disadvantaged populations.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، عاقلانه نیست که از این مطالعات به جمعیت های محروم، برون یابی کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، از مطالعات آن به جمعیت های محروم از بین نمی رود
13. Strident, overbearing leadership is inadvisable in this political culture.
[ترجمه ترگمان]رهبری و رهبری overbearing در این فرهنگ سیاسی عاقلانه نیست
[ترجمه گوگل]استراتژیک و رهبری اجرایی در این فرهنگ سیاسی مطلوب نیست
14. Bad weather made the trip inadvisable at this time.
[ترجمه ترگمان]درست در همین موقع هوا بد شد
[ترجمه گوگل]آب و هوای بد این سفر را در این زمان غیر قابل پیش بینی کرد
15. However, it would be inadvisable for revolutionary socialists to base themselves on this unlikely variant.
[ترجمه ترگمان]با این حال، عاقلانه نیست که از سوسیالیست های انقلابی جدا شوند تا خود را در این گونه متفاوت قرار دهند
[ترجمه گوگل]با این حال، سوسیالیست های انقلابی نمی توانند خود را در این نوع نامطلوب پایه گذاری کنند